📃 دیدگاه ما، شهر نهادي است انساني - مدني كه بر پايه عاملها و پديدههاي سرزميني، در فضاي زيست محيطياي برخوردار از موهبتهاي طبيعي شكل گرفتن آغاز ميكند و، در طول زمان، در شرايط تعادل پويا، تحول پيدا ميكند. و بر اساس همين تعريف است كه ميگوييم كه شهر موجودي است زنده و اگر پيوسته دگرگون نشود ميميرد.
و اگر به شهرهايمان از اين ديدگاه بنگريم، درخواهيم يافت كه ، امروزه، جمگلي پيوسته دگرگون ميشوند و طي اين مهم، در مقياسهاي از خانه تا واحدهاي همجواري و از گرمابه تا سراي و بازار، همه روزه، در پهنه آنها تغييراتي رخ ميدهند : خانه به مغازه و سراي به پاساژ جاي ميدهد. و ساختارهايي جديد كه زاده فعاليت در توليدات صنعتياند يا ارائه كننده خدمات شهري نو، گستره شهر را افزايش ميدهند و آمد و شدها نيز، بدليل نياز به درآمدي بيش، در طول روز و نيز در شب، هم پرشمار ميشوند و هم گونه گون. و به كوتاه سخن اين كه شهرها و حومههاي شهري ما زندهاند و نمايانگر فعاليتهايي كه روي به افزايش مقداري دارند. اما، شكل واقعي و روزمره زندگي در شهرهاي ايران، حقيقت آنها در آنها ميگذرد را به روشني نمي نماياند. مي خواهيم به اين نكته اساسي بنگريم - حتي اگر به شكلي فشرده و به سخناني كوتاه - به اين اميد كه زمينه لازم را براي بسط موضوع اصلي اين گزارش كه نقش حق شهروندي در چگونگي توسعه مطلوب شهرهاي ايران است فراهم كنيم.
📃از ديدگاه ما، در مديريت فضاي كالبدي - كاربردي - ارتباطاتي- مدني - زيبايي شناختي - اقتصادي شهرهاي ايران، مؤلفه هاي نامبره زير مداخلهاي تعيين كننده دارند به آنها، بياولويتي ويژه از شهري به شهر ديگر پيدا ميكنند - بنگريم :
💈 سرمايه، در تعلقاش به اشخاص حقيقي و حقوقي؛
آنگاه كه در زمينههاي عرصه و اعيان و توليد و خدمات انتفاعي، درون و پيرامون شهرها به كار گرفته ميشود.
💈مديريت، در وابستگي و الزامها و تعهداتش به نظام حكومتي و دولتي؛
آنگاه كه از اختيارات و گزينشهاي مختار بهره ميبرد و قطعه ها و بخشهايي درون شهري و يا پيراموني شهر را ارجح ميدارد و فعاليتهايي ويژه را در آنها رايج مي كند.
💈 نظام حقوقي، به اتكاي قانونها، مقررات و بخشنامههايي كه در اختيار دارد : آنگاه كه رفتاري حمايتي يا تدافعي در برابر اشخاص حقيقي و حقوقياي كه بر شهر مستولياند يا در پهنهاش روزگار ميگذرانند اختيار ميكند و خود را صالح ميشناسد.
💈 شهرسازان، كه در همراهيهاي صوري يا حقيقي خود با ساير متخصصان، دانش خود را به كار ميبرند تا به توازن و تعادلي ثابت يافته ميان فضاي ساخته شده و آدمياني كه مرتبط و متكي بر آن ميزيند برسند.
💈شهروندان، در وابستگيهاو الزامهايشان به تداوم زندگي؛
بر حسب توانهاي شخصي - گروهي خويش، پي جوي مشاركت در تعيين سرنوشت محيط شهرياند و در تحقق بخشيدن به تحرك اجتماعياي كه در جريان است، موضعهايي گاه فعال و گاه منفعل دارند و معمولاً خواستار مشاركت در شكل دادن به جامعه مدني برخوردار از آزادي شناخته ميشوند.
🍄در سالهای اخیر اهم برنامه ریزی در شهرهای ما شوربختانه بر سر احداث تقاطعات غیر همسطح، تعریض معابر، تملک و تخریب ساختمانهای با ارزش و تاریخی شهر برای احداث اتوبان و بزرگراه تنظیم و تدوین شده که هزینههای جانی و مالی و هویتی غیر قابل جبرانی به بدنه شهرها وارد ساختهاند.
🍄درصد قابل توجهی از بودجه شهرداریها به خصوص کلانشهرها به این دست از پروژهها اختصاص یافته و عملاً بحث زیبایی شناختی، محیط زیست، سکون پذیری و امنیت به فراموشی سپرده شدهاند. به موجب طرحهای تفصیلی که صرفاً جنبه توسعه کالبدی شهر را در نظر میگیرند باعث شده تا سالانه هزینه بسیار زیادی برای تأمین مالی پروژههای تونل سازی، احداث اتوبان و تعریض معابر به مدیریت شهری و شهروندان تحمیل شود، از سوی دیگر زمان زیادی که برای تکمیل شدن و بهره برداری سپری میکنند باعث شده تا به لحاظ روانی و ترافیکی بهطور ناخودآگاه و غیرمستقیم فشار زیادی به شهروندان وارد گردد و آنان را منزجر و پشیمان از تصمیم خود برای استفاده از خودروی شخصی جهت تردد در شریانهای اصلی و نقاط مرکزی شهر کند.
🍄علناً اغلب هزینهها برای بهسازی و مرمت آسفالت و سواره رو صورت میگیرد. پیاده روها به چرخه فراموشی سپرده شدند و بسیار ناصاف و نامنظم و البته نازیبا هستند، فضای سبز متراکم که مسبب تلطیف هوا، بصری و سرزندگی میشوند رو به اضمحلال سرعت گرفتهاند، کاهش روز به روز عرض پیاده روها و فرسودگی سطوح کفسازی آنها،
جدارههای تاریخی روز به روز فرسودهتر و مستعدتر به تخریب میشوند و دریغ از یک برنامه منسجم و قوی برای بازآفرینی آنها… تنها نمونهای از سوء مدیریت در چرخه طراحی و برنامه ریزی مراکز تجمع انسانی یا همان شهرها میباشند.
♻️به نظر میرسد اهم کارهایی که میبایست شهردارهای صورت پذیرند که البته بسیار اساسی هستند شامل:
☘ افزایش عرض پیاده روها به همراه بهسازی و نوسازی آن ها که شامل کفسازی، جداره سازی، مبلمان شهری، زیباسازی و افزایش تراکم فضای سبز میباشد.
🍀 ورود جدی به بحث زیباسازی و خلق جلوههای بصری به همراه احداث فضای تفرجی و وسایل بازی برای کودکان که نه تنها سبب تعامل اجتماعی خانوادهها با یکدیگر میگردند بلکه سکون پذیری و سرزندگی را در عرصههای شهری فراهم میکنند، همچنین گردشگری را رونق بخشیده و باعث رونق اقتصادی خرده فروشی یا واحدهای تجاری میگردند.
🔹انسانها از دیرباز با پیاده روی مأنوس گردیده و نیازهای حیاتی خود را از این طریق تأمین میکردند همچنین بعضاً سفرهای بین شهری خود را نیز از همین راه منتفع میکردند. شهرهای پس از انقلاب صنعتی با ورود تکنولوژی و موتور بخار به شاکله زندگی و کیفیت شهرهای ما ضربه مهلکی وارد کردند، تا حد بسیار زیادی انسان هارا با محیط اجتماعی و همسایگی غریبه بار آوردند، به محیط زیست بیش از پیش خدشه وارد کردند و بهداشت شهرهارا رو به زوال بردند.
🔹در میانه قرن بیستم تعدادی از شهرهای اروپایی پس از جنگ حهانی دوم از جمله آلمان، فرانسه، انگلستان، هلند و … تصمیم به تغییرات بنیادین در نحوه برنامه ریزی و طراحی حمل و نقل شهرهای خود کردند. آنها ابتدا از طریق حمل و نقل عمومی همانند تراموا و اتوبوس زیرساختهای پایداری را فراهم آوردند اما مدتی بعد با توجه به تقویت چالشهای روز افزون محیط زیست و مسائل بیشمار سوختهای فسیلی و نیز عدم تحرک پذیری انسانها که از عوامل عمده در تأمین سلامت جسمی و روحی است، به فکر احداث مسیرهای سبز افتادند. آنها در اصل به این طریق میخواستند سرانه پیاده روی را بالا برده و توسعه پایدار منطقهای و جهانی را محقق سازند؛ توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اکولوژیکی، گردشگری و …
🔹نخستین پیاده راههای جهان در آلمان و به صورت آزمایشی احداث شدند؛ با استقبال از آنها باعث شد به دیگر شهرهای آلمان و دیگر کشورهای اروپایی همچون هلند و فرانسه، سپس آمریکا و آسیا تسری پیدا کنند. در واقع احداث محورهای صرفاً پیاده مدار و ایمن از لحاظ ترافیکی به خودی خود باعث فروش بیشتر واحدهای تجاری در خیابانها و نیز نشاط اجتماعی روز افزون و خاطره انگیزی چند برابر برای شهرها فراهم شد.
🔹کم کم تعداد این شهرها در سراسر دنیا به تعداد قابل توجهی افزایش پیدا کرد و تجربیات خود را به معرض نمایش و قلم تحریر در کتب درآوردند تا انگیزهای برای دیگر کشورها در سایر نقاط جهان فراهم گردد. امروزه بسیارند شهرهایی که تماماً از ابتدا با این رویکرد تأسیس شده و تنها وسیله تردد آنها چه هنگام مراجعه به محل کار و چه تحصیل و تفریح، دوچرخه است.
▫️ايده پيش گرفتن پروژه شهرهاي سالم براي اولين بار در سال 1984 در شهر تورنتو (كانادا) پديدار گرديد، صرفاً به اين خاطر كه اين شهر قبلاً نيز شهرت قابل توجهي به لحاظ كيفيت بالاي بهداشت و سلامت شهري داشته است. در معرفي شهر سالم تورنتو (Toronto) و به تعبير سازمان بهداشت جهاني WHO شهر سالم شهري است كه به طور دايم سياستهاي عمومي خود را توسعه ميبخشد و آن گونه محيط فيزيكي و اجتماعي را ايجاد مينمايد، كه طي آن مردم همديگر را حمايت ميكنند، كنش متقابل دارند، و با توان كامل وظايف خود را اجرا مينمايند. در كانادا، به دنبال اعلام تورنتو به عنوان شهر سالم، شهرهاي ديگري نيز در اين كشور، از جمله كبك، شروبروك و مونترال پروژه شهرهاي سالم را از اواخر دهه 1980 پيش گرفتهاند. در كبك شبكه شهرها و روستاهاي سالم آن گونه موفق بوده است كه كشورهاي برزيل، كلمبيا، مكزيك و سنگال با آن شهر ارتباط برقرار كردهاند. صرفاً بدان منظور كه از تجارب آن بهرهگيري نمايند.
يكي از اهداف عمده و جهاني شهرهاي سالم برقراري ارتباط اين شهرها با ساير كشورها/ شهرهاست تا انتقال تجارب صورت گيرد.
▪️رابطه بين بهداشت، محيط و اقتصاد به عنوان يك چالش بين جوامع رو به توسعه در دنبال كردن پروژه شهرهاي سالم آنها، به چشم ميخورد. مشكل ديگري كه در جوامع رو به توسعه در دستيابي به پروژههاي شهرهاي سالم خود دارند، اين است كه آنها نمي دانند چگونه يافتهها و آموختههاي خود را به خوبي به مورد اجرا بگذارند (هنكوك، 1999). واقعيت اين است كه بيشتر ابتكارات مربوط به شهرهاي سالم نشأت گرفته و اجرا شده در اروپا و آمريكاي شمالي است، لذا تطبيق آن طرحها با جوامع رو به توسعه خود قدري مشكل مينمايد، و آن خود ناشي از شرايط اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي اين جوامع در جهان سوم است. در حالي كه كشورهاي رو به توسعه بيشتر جمعيت شهرنشين جهان را دارا هستند، در اغلب اين كشورها رشد جمعيت شهري بيش از رشد خدمات و امكانات زيربنايي و اساسي است. وجود چنين شكاف و فاصلهاي، دستيابي به خصوصيات شهرهاي سالم را با سكون مواجه ميگرداند. جمعيت ساكن در نقاط شهري در اين كشورها نه تنها با نابسامانيهاي بهداشتي رو به رو است و ميبايست با آنها تطبيق پيدا كند، محدوديت منابع آب سالم، مراقبتهاي بهداشتي، كيفيت پايين مسكن و ... اين جمعيت را رنج ميدهد. همين طور، مقدار زيادي از نابسامانيهاي بهداشتي جمعيت در اين جوامع مربوط به توسعه صنعتي در اين مناطق است. از اين رو، جهت ايجاد شهرهاي سالم در جوامع رو به توسعه آفريقا، آسيا و آمريكاي لاتين، از ديدگاه جامعه شناسي آن گونه تمهيداتي ميبايست انديشيده شود، تا اين شكاف و فاصله را بتوان از ميان برداشت. در حالي كه بيشتر ادبيات و راهكارهاي مربوط به پروژههاي شهرهاي سالم از آن جوامع صنعتي است، در عين حال جوامع رو به توسعه نيز به طور فزايندهاي در سالهاي اخير در اين قبيل طرحها مشاركت داشتهاند. مثلاً، طي دهه 1990 ميلادي، پروژه شهر سالم بين كشورهاي منطقه شرق مديترانه، آفريقا و جنوب شرقي آسيا جهشي بيسابقه از خود نشان داده است.
🏮امروزه دولتها اغلب سياستهاي شهري و بهداشتي را با يكديگر پيوند دادهاند، در حالي كه در گذشته اين دو موضوع همراه با سياستهاي خاص خود از يكديگر جدا بودند. از اين رو، طرحهاي شهرهاي سالم امروزه حركت خود را به سوي رويكردي فراگير با در نظر گرفتن سياستهاي بهداشتي درون شهرها آغاز كرده اند. اثر جديد ديگري از "ژوزف آي شر" موسوم به "طراحي شهر سالم، 2005 " ، نيز سياستهاي سالم سازي شهري يكپارچه را مورد تأكيد قرار داده است. در اين اثر، اين گونه آمده است كه رابطهآي پيچيده بين محيط طبيعي، محيط ساخته شده و سلامت انسان وجود دارد. از اين رو، ارتباط هماهنگ بين عوامل مختلف فيزيكي، زيستي، شيميايي، اجتماعي - اقتصادي و رواني ميبايست به وجود آيد و مجموعه اين عوامل است كه سلامت را تحت تأثير قرار ميدهد. بنابراين، در طراحي وتوسعه شهرهاوجهت راه يافتن به شهرهايي سالم پيامدهاي مربوط به مواردفوق می باید منظور گردد.
🏮کنفرانس اسكان بشر موسوم به"كاشانه2" كه در سال 2000 در استانبول، برگزار گرديد، موضوع تخريب محيط زيست به دست بشر به ويژه در نقاط شهري را مطرح و به بحث و تبادل نظر گذاشت. يكي از نگرانيهاي جدي منعكس شده در آن كنفرانس در حول عدم سلامت رو به تزايد شهرها، مسايل ناشي از مراقبتهاي بهداشتي ناكافي در آنها، افزايش خشونت در شهرها و نظاير آن بود، و اين كه چگونه راهكارهايي ميبايست اتخاذ گردد تا بتوان شهرهاي ناسالم رابه شهرهاي سالم تبديل كرد. بر خلاف كنفرانس كاشانه يك و ساير كنفرانسهاي سازمان ملل در دهههاي 1970 ، 1980 ، 1990 كنفرانس ياد شده بيشتر تأكيد بر نقش دولتهاي محلي و منطقهآي داشت تا نقشها و مسؤوليتهاي دولتي در سطح ملي.
🏮كنفرانس ياد شده همچنين، تأكيد فراوان بر بخش خصوصي و سازمانهاي غيردولتي (NGOs) داشته، تا از آن طريق بتوان سلامت شهرها را هر چه سريعتر و در سطح نقاط مختلف شهر با توجه به تواناييهاي موجود برطرف كرد. در عين حال حمايتهاي دولتهاي مركزي نيز از طرحهاي شهرهاي سالم از نظر دور نگهداشته نشده است. "بيانيه ليورپول" نيز در سال 1990 تأكيد بر اين دارد كه جهت دستيابي به شهرهايي سالم و جهت موفقيت پروژههايي از اين نوع، اقدامات در سطح ملي و حتي بينالمللي نياز است. سلامت شهري امروزه به عنوان اولويت تراز بالاي بسياري از جوامع رو به توسعه (آمريكاي لاتين) به حساب ميآيد. اين موضوع در ايران نيز از اهميت بسزايي برخوردار است. اولويت ياد شده بيشتر به خاطر رشد بيرويه شهرها، مهاجرت، ظهور قشرهاي جديد شهري و.. است.
🎉 موضوع ايجاد سلامت و امنيت درون منطقه شهري از طريق است كه انسانهاي سالم و مولد را ميتوان به وجود آورد؛ يعني با توجه به ارزشهاي موجود در جامعه و اصلاح و ترميم آنها، شهرهاي سالم را ميتوان پايه گذاري كرد. خود شهر سالم نيز ظرفيتهاي انساني را تقويت مينمايد. موضوع ايجاد سلامت و امنيت درون منطقه شهري از قرن نوزدهم مورد بحث و مناظره بسياري از علما و انديشمندان اروپايي و آمريكاي شمالي بوده است؛ يعني نقاطي كه زودتر شاهد رشد اقتصادي، پايه گذاري شده توسط جريان صنعتي شدن بودهاند. ضرورت پاسخگويي به مسايل بهداشتي به دنبال توسعه شهرنشيني، زمينه تقويت تفكر شهرهاي سالم را هر چه بيشتر تحكيم و تسريع كردهاند. عرضه ناكافي خدمات بهداشتي، مسايل ناشي از جمع آوري مواد زايد، كنترل آلودگي، مسكن و ... از جمله مواردي به حساب ميآيند كه به دنبال رشد شهرنشيني پس از اروپا و آمريكاي شمالي در آمريكاي لاتين، آسيا و آفريقا ظاهر شدهاند. و همگي ضرورت تفكر و پيدا كردن راهكارهاي مناسب در خصوص شهرهاي سالم را فراهم آوردهاند.
🎉طي نيم قرن اخير تلاشهاي فراواني مبني بر ايجاد سلامت جسمي، اجتماعي و روحي در نقاط شهري به عمل آمده است؛ يعني شرايطي كه در آنها تنها از بين بردن بيماريها منظور نباشد، بلكه سلامت به معناي عام آن و با عطف به موارد فوق تحقق يابد. به دنبال كنفرانس بينالمللي «آلماآتا» به سرپرستي سازمان بهداشت جهاني در سال 1978 ، و بر اساس اعلاميه آن كنفرانس، نسبت به پيشگيري از بيماريها در نقاط شهري، همراه با فراهم كردن منابع آب و بهداشت در حد كافي براي شهروندان تصريح شده است. همينطور، اين نقطه نظر بيان شده است كه در صورت ايجاد شهرهاي سالم، با ابزار غيردارويي و شيميايي به سلامت مطلوب ميتوان دست يافت. كنفرانس "كاشانه يك" نيز در سال 1976 در ونكور (Vancouver) كانادا نسبت به تحقق اين موضوع تأكيد فراوان داشته است.
در تبيين نظريه بهداشت عمومي، پروفسور مك كئون اين گونه عقيده دارد كه : عامل مهم بهبود بهداشت و سلامت در انگلستان و ديگر نقاط در قرون نوزدهم و بيستم صرفاً تكنولوژي و مراقبتهاي پزشكي پيشرفته نبوده است، بلكه عوامل اجتماعي، محيطي، تحولات اقتصادي، محدود كردن بعد خانواده، افزايش و بهبود مواد غذايي، محيط سالمتر فيزيكي و معيارهايي از اين نوع موجبات گسترش سلامت و بهداشت شهري را فراهم آوردهاند. بر اساس نظريههاي شهرهاي سالم، سياستهاي بهداشتي در افزايش آگاهي، تحريك و مشاركت جامعه، گسترش نقش دولتهاي محلي و شهرداريها در سطح شهرها، عمل ميكند. از اين رو، شهرهاي سالم در قالب مفاهيم و معيارهاي فوق معنا و مفهوم پيدا ميكند.
❇️ شهر سالم
☘از آنجا كه بسياري از شهرها بويژه در كشورهاي رو به توسعه (موسوم به جنوب) طي دهه هاي اخير فاقد مديريت كارآمد بودهاند، تخريب محيطهاي شهري و افزايش نابرابري هاي بهداشتي، اجتماعي و اقتصادي در مقياسي وسيع بين ساكنان اين نقاط صورت گرفته است. به همين خاطر، بسياري از شهرهاي كشورهاي جهان سوم از دهه 1970 به بعد با فقر شهري مواجه شدهاند. همين امر باعث گرديده است تا سطح زندگي و استانداردهاي مربوط به محيط زيست نيز در بسياري از شهرها با مشكل مواجه گردد. به دنبال ظهور چنين پديدهاي، مؤسسات تحقيقاتي، بخشهاي بهداشتي، شهرداريها و ... از سال 1993 به بعد به بررسي اين گونه مسايل مربوط به بهداشت شهري پرداختهاند. به طور كلي اين قبيل مسايل و سناریويي از اين نوع، يعني كمبودهاي بهداشتي و محيطي مربوط به شهرها تحت عنوان "شبكه بهداشت و محيط شهرها" در ابتدای قرن 21 در دستور كار بسياري از دولتهاي جهان سوم قرار گرفته است. وظيفه عمده اين شبكه بررسي و شناخت تأثير مسايل اجتماعي، بهداشتي و محيطي بر فقراي شهري با تأكيد بر گروههاي آسيب پذير نظير زنان، بچهها ، جوانان و كارگران بوده است. اين شبكه با اين هدف فعاليت خود را آغاز كرد تا استراتژيهاي يكپارچه جهت بهبود وضعيت زندگي اين گروهها و دستيابي به شهرهاي سالم، ايجاد نمايد. به همين خاطر، مديران و محققان مربوط به شبكه بهداشت و محيط شهرها مدافع تلفيق مجدد تئوري و عمل شناخته شدهاند.
🍃مفهوم شهرهاي سالم عمدتاً از رهنمودها و توصيه هاي سازمان بهداشت WHO نشأت جهاني ميگيرد. در عين حال، متعاقبا بسياري ديگر از افراد، مؤسسات وشبكههاي اجتماعي - بهداشتي در تقويت و تداوم آن نقش داشتهاند. جنبش شهرهاي سالم گرچه بدواً در جوامع صنعتي آغاز گرديد، ليكن به تدريج كشورهاي رو به توسعه نيز از آن استقبال كردهاند. بنابراين، حركت ياد شده امروزه در شمال و جنوب مطرح و به آن پرداخته ميشود.
☘ منظور از"جنبش شهرهاي سالم" ايجاد يك نوع رابطه بين شرايط زندگي شهری و بهداشت است و در برگیرنده روابط زیر می باشد :
- شهرها زمینه ساز توسعه استراتژيهايي هستند كه از آن طريق بهداشت را ميتوان ارتقا داد و روابط و کنشهاي انساني را بهبود بخشيد.
- شهرها داراي ظرفيت بي نظيري هستد و از آن طريق است كه انسانهاي سالم و مولد را ميتوان به وجود آورد؛ يعني با توجه به ارزشهاي موجود در جامعه و اصلاح و ترميم آنها، شهرهاي سالم را ميتوان پايه گذاري كرد. خود شهر سالم نيز ظرفيتهاي انساني را تقويت مينمايد.
موضوع ايجاد سلامت و امنيت درون منطقه شهري از طريق است كه انسانهاي سالم و مولد را ميتوان به وجود آورد؛ يعني با توجه به ارزشهاي موجود در جامعه و اصلاح و ترميم آنها، شهرهاي سالم را ميتوان پايه گذاري كرد. خود شهر سالم نيز ظرفيتهاي انساني را تقويت مينمايد.




















