بطلمیوس:(پتولمی) (Ptolemy):
قرن دوم قبل از میلاد به دنیا آمد. کار ستاره شناسی عظیمی به نام Almagest (المحیطی) انجام داد. راهنمای بطلمیوس شامل 6 جلد است که جداول و اشکال را در برمی گیرد و اولین فرهنگ جغرافیای جهان بر اساس اصولی است که نقشه جهان را اصلاح کرد. با مرگ بطلمیوس افق های جغرافیای که هم از نظر طبیعی و هم از نظر دانش توسط یونانیان بسط یافته بود، مجددا بسته شد. چندین قرن طول کشید تا تلاش برای شرح و توصیف چهره زمین به عنوان محل زندگی انسان دوباره توجه اساتید را جلب کند.
استرابو (Strabo):
در سال 61 قبل از میلاد در آماسیا (ترکیه مرکزی) متولد شد و به عنوان جغرافیدانی کلاسیک شناخته شده است. در مورد جغرافیا حدودا 14 کتاب دارد. کتاب جغرافیای او در قرن 6 میلاد کشف شد و به عنوان جغرافیدانی کلاسیک مطالعه گشت. او می خواهد ترجیحا توصیفی دقیق از اکومن یا محیط زیست تهیه کند و چنین تشخیص می دهد که جغرافیدانان باید پایه ریاضی قوی داشته باشند. استرابو در سال 20 ق. م درگذشت.
اراتوستن:
پدر علم جغرافیا از طرف برخی از جغرافیدانان لقب گرفته است. در لیبی به دنیا آمده اراتوستن محیط کره زمین را محاسبه کرد و به توصیف اکومن (محیط مسکونی) پرداخت که در آن تقسیمات عمده اروپا، آسیا، لیبی، 5 منطقه و یک منطقه حاره دو منطقه معتدل و دو منطقه یخ بسته را قبول داشت.
اراتوستن یک نقشه جهان را نیز ترسیم کرد. او اولین کسی است که همه جغرافیا را به نام خود بدعت نهاد.
در حدود 192 ق.م در 80 سالگی درگذشت.
آناکسی ماندر:
مبتکر کاربرد ریاضی در جغرافیا است. وی اولین کسی است که نقشه جهان را با مقیاس ترسیم کرد. نقشه وی یونان را در وسط و سایر قسمت های اروپا و آسیا را نسبت به یونان در اطراف آن کشیده است. وی معتقد بود که زمین ابتدا جزئی از یک استوانه بزرگ در فضا بوده است. ساعت آفتابی هم اولین بار توسط آناکسی ماندر اختراع شد. همچنین اولین کسی بود که مفاهیم ذهنی در جغرافیا را بیان کرد در سال 475 ق.م درگذشت.
تالس:
حل مسائل و مشکلات اندازه گیری کمی در جغرافیا را تالس انجام داد. او اولین استاد یونانی در قرن 7 و 8 ق.م بود که در مورد اندازه گیری و موقع اشیا بر روی سطح زمین به اظهار نظر پرداخت. تالس یک منجم هم بود که خاصیت مغناطیسی آهنربا را هم اعلام کرد. او درمورد معنی این کائنات غور و بررسی نمود و به این نتیجه رسید که ماده به اشکال گوناگون از آب ساخته شده است.. تالس کره زمین را چون دایره ای شناور در آب تصور می کرد. سعی داشت تا شهری از عالم هستی بر حسب اینکه با مشاهدات نو قابل بررسی است ارائه دهد..
هرودوت (Herodotu) اعتقاد دارد تفکر جغرافیایی زاده تاریخ است هرودوت را اساسا یک مورخ می دانند. اعتبار وی بیشتر به خاطر این است. می گوید با تمام تاریخ برخورد جغرافیایی و با جغرافیا برخورد تاریخی باید کرد. مشارکت هرودوت در جغرافیای مکتبی بر مشاهدات شخصی وی در خلال سالهای مسافرت اوست.
ریشتهوفن: فردیناندفون ریشتهوفن زمین شناس و یکی از مجربین مشاهدات میدانی جغرافیایی بود. هدف مشخص جغرافیا را تمرکز دقت بر روی تجلیات گوناگونی است که درمناسبات متقابل درونی عوامل و پدیده ها در سطح کره زمین اتفاق می افتد. وی یک ناظر باتجربه در مطالعات میدانی است.
همبلت: الکساندر فن همبلت (1859-1769) پدر جغرافیای نو خوانده شده است وی در آلمان به دنیا آمد همبلت اظهار کرد که علاقه مندی او به جغرافیا از زمان آشنایی با جورج فورستر شروع گردید. همبلت در جهت شناخت تفاوتها و تشابهات نواحی مختلف جهان به کشورها و نواحی مختلف مسافرت کرد و بعد از فوت مادرش مقدمات سفر به آمریکا را فراهم کرد. همبلت یکی از جاودانان علم جغرافیا به حساب می آید و آثار ارزشمندش به همه علوم تعلق دارد.
ریتر: (1859-1779) کارل ریتر در سال 1779 یعنی 10 سال بعد از همبلت متولد شد ریتر عمیقا تحت تاثیر نظریات همبلت قرار داشت. دو جلد کتاب درباره ی اروپا منتشر ساخت که با نقشه هایی نیز همراه بود. وی معتقد بود جغرافیا باید به صورت علم تجربی درآید. وی در روشهای مطالعاتی خود به وابستگی های داخلی پدیده ها و روابط علمی میان آنها اهمیت بسیار قائل بود. اثر بزرگ وی ارکوند به مفهوم علم زمین در ارتباط با طبیعت و تاریخ بشر می باشد!
گریفیت تیلور: (1963-1880) در لندن به دنیا آمد تیلور در اکتشافات قطب جنوب یکی از همراهان اسکات کاشف قطب جنوب بود او در سال 1907 به استادی جغرافیا در دانشگاه سیدنی انتخاب شد. در سال 1927 به مدیریت گروه جغرافیای دانشگاه سیدنی رسید. وی از معتقدان جبر محیطی است چنین قضاوت می کند که برای هر کشوری بهترین برنامه را طبیعت تعیین کرده است و این وظیفه جغرافی دانان است که طبیعت را تفسیر کنند.
الیزه رکله: (1905-1830) پرکارترین جغرافی دان که تاکنون دیده شده است در دوره ی جوانی تحت تاثیر افکار میخائیل با کونین از بنیانگذاران آنارشیسم و هم چنین آرمانشهر گرایان سوسیالیسم فرانسوی نظیر سن سیمون و کابت قرار گرفت.
پترکروپوتکین: (1921-1842) در سال 1842 در روس متولد شد. متخصص در جغرافیای طبیعی بود. در سال 1872 در روسیه به ریاست انجمن جغرافیایی انتخاب شد. او یک جغرافی دان آنارشیستی بود وی از جمله جغرافی دانانی بود که به انسانی ساختن جغرافیا پرداخت تا جغرافیا را که به صورت ابزاری در دست استعمارگران بود به خدمت بشریت درآورند به مبارزه بپردازد. 3
راتزل:(1844-1904) :
در سال 1880 به درجه ی پرفسوری رسید. پدر جغرافیای انسانی مخصوصا در مطالعات سیستماتیک.1 پاره ای از نظریات حزب نازی آلمان از افکار و عقاید این دانشمند متاثر بود. 4 راتزل مفهوم فضلی حیاتی را جدا از موجودات زنده نمی شناخت. راتزل در تدریس نیز از وحدت همه ی زندگی ارگانیکی در سطح سیاره زمین دفاع می کرد و نتیجه گرفت که لازم نیست جامعه انسانی نیز با شناخت قوانین طبیعی مورد سنجش قرار گیرد.
راتزل همواره به ناسیونالیسم و توسعه اراضی آلمان می اندیشید از این دوره رشته جغرافیای سیاسی جهان ظاهر گردید. و جغرافیای انسانی راتزل در واقع، مطالعه انسان ارگانیک , کشور های ارگانیک و جهان ارگانیک بود. او معتقد بود که سک.نت گاه های انسانی پر شده است و اروپائیان جهت فضای خود به سرزمین های جدید نیاز دارند که در سایر قاره ها وجود دارد. وی داروینیسیم اجتماعی را در تنازع بقاء در میان کشور ها توجیه می کرد و آن را به عنوان تنازع برای فضای زندگانی مطرح می ساخت.
موریس دیوس:(1934-1850) :
وی در شهر فیلادلفیا به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد تمام کرد. وی در رشته های هواشناسی مدرک گرفت. وی به عنوان استاد جغرافیای طبیعی همه ی تلاش خود را بریا پویایی این رشته به کار گرفت. وی علاقه ی زیادی به آلپ های سوئیس داشت و حاصل علاقه وی انتشار چند مقاله درمورد فرسایش یخچالی در آلپ های سوئیس بود. وی مفهوم چرخه فرسایش راوارد جغرافیا کرد. موریس دیوس جغرافیای ناحیه ای را کانون علم جغرافیا بشمار می آورد. و به عنوان پدر ژئومورفولوژی شناخنه شده است.
چرچیل سمپل(1932-1863)
کتاب وی تاریخ آمریکا و عوامل جغرافیایی آن است.سمپل مقالاتی تحت عنوان وابستگی های محیط طبیعی و فرهنگ دارد. او در مکتب جبر محیطی تربیت شده بود . به نضر وی انسان آفریده زمین محسوب میشود. زمین انسان را پرورش داده است .
دیوید هاروی:
در سال 1957 درجه لیسانس جغرافیا را از دانشگاه معروف کمبریج انگلستان دریافت کرد. هاروی میان سالهای 69-1960 هشت مقاله جغرافیایی در زمینه ی روش شناسی و مسائل نظریه ای جغرافیا در مجلات معتبر خارجی منتشر ساخت. او اولین اثر ماندگار خود را در زمینه ی روش شناسی و مسائل نظریه ای جغرافیا در مجلات معتبر جغرافیایی منتشر ساخت. او اولینن اثر ماندگار خود را درزمینه ی فلسفه و روش شناسی تحت عنوان تبیین در جغرافیا در سال 1969 به چاپ رسانید.کتاب تبیین در جغرافیای او اولین اثر علمی در زمینه ی فلسفه جغرافیای نو می باشد.
دیوید هاروی جغرافی دان سنت شکن، سازش ناپذیر با جریانهای استعماری ابرقدرتی، مخالف سرمایه داری و وفادار به سنت رادیکالی است.
کارل ساور:
در ایالت متحده ی آمریکا بین دو جنگ جهانی کارل ساور، فعال ترین جغرایفی دان مکتب امکان گرایی بود. او در تفکرات خود زمینه ی چشم انداز بیش از همه از اتواشلوتر جغرافی دان آلمانی تاثیر پذیرفته بود.کارل ساور بنیان گذار مکتب جغرافیای فرهنگ برکلی می باشد و در تفکرات جغرافیایی خود به جای علت محیطی، جبر محیطی از قلمرو کورولوژی مدد می گرفت که در آن روابط علی یک پدیدار در داخل ناحیه ی معیین مورد توجه قرار می گیرد. او در تحلیل های جغرافیایی به عامل فرهنگ یعنی ارزش های مشترک مردم، مذهب، ساختار اجتماعی و سازمان اقتصادی نقش خلاق قائل بود.
ویدال دولابلاش:(1918-1845)
ارائه ی افکارش را در رابطه با میدان عمل و هدف جغرافیا دنبال کرد. کتاب جغرافیای انسانی از اوست و به نظر وی جغرافیا ناشی از شرایط آب و هوا و ساختمان زمین نیست. خصیصه های جغرافیایی چیزی است که انسان با تهیه نوع معیشت خود از خاک پدیدار گشته است. رشته ی جغرافیای علمی در فرانسه فقط توسط وی عملی شد.
در سال 1898 به استادی دانشگاه سوربن فرانسه انتخاب شد. وی بنیان گذار مکتب امکان گرایی است. جغرافیای ناحیه ای را در مقابل جغرافیای قانون مند، کانون علم جغرافیایی دانست و عقده داشت که روابط انسان و طبیعت را نمی توان با خط فکری قانون مند مطالعه کرد. از نظر وی جغرافیا علم مکانهاست.
مشاهیر جغرافیای ایران
پروفسور دکتر محمد حسن گنجی
دکتر محمد حسن گنجی در سال 1291 شمسی در بیرجند دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را درمدرسه شکوئیه ی همان شهر به اتمام رساند. دکتر گنجی پس از دریافت لیسانس در رشته جغرافیا در شهریور ماه 1312 جزو آخرین دسته از محصلان اعزامی بود که به انگلستان رفت. پس از ورود به ایران، در سال 1317 به سمت استاد دانشگاه تهران درآمد. تعدادی از کتابها و آثار وی عبارتند از: 1- جنگ و جغرافیا یا روابط دولت بزرگ در اقیانوسیه 2- بشرچیست؟ (ترجمه از آثار مارک توین) 3- جغرافیای ایران در چهار فصل 4- آب و هوای کشورهای آسیای مرکزی
دکتر احمد مستوفی
در سال 1291 در تهران متولد شد تحصیلات عالی را در رشته جغرافیا گذراند. در دپارتمان جغرافیای دانشگاه سوربون پاریس دکترا گرفت و درسال 1317 دانشیار کرسی جغرافیای عمومی گردید. وی در بهمن 1327 درگذشت.
دکتر احمد سعادت:
در بوشهر متولد شد، چند سال نیز در نجف اشرف بود. در سال 1309 به انگلستان اعزام شد. بعد از اخذ لیسانس در سال 1318 به ایران بازگشت و در فروردین 1340 درگذشت.
دکتر مفخم پایان:
در سال 1294 در تهران متولد شد، دیپلم را از دارلفنون گرفت و در رشته باستان شناسی دانشگاه تهران لیسانس گرفت. در دانشگاه تبریز به تدریس پرداخت و در سال 1334 راهی مشهد شد و جغرافی آنجا را پایه گذاری کرد. وی در ترسیم نقشه های رنگی روی شیشه منحصر به فرد بود.
اولین جغرافیدانی که دست به تاسیس انجمن جغرافیایی و چاپ مجله جغرافیا زد استاد مفخم پایان بود. وی اصطلاح جهان شناسی را به جای جغرافیا برگزید. در سال 1339 فرهنگ آبادی های ایران را به زبان فارسی به چاپ رساند که در َآن 44159 نام جغرافیایی با طول و عرض هر یک ثبت شده است. فرهنگ کوه ها و رودهای ایران از آن است. 6
دکتر بعد از بازگشت در سال 1351 مشاور سازمان جغرافیایی کشورشد و دردی ماه 63 چشم از جهان بربست.
استاد عباس سحاب
در سال 1300 شمسی در یکی از روستاهای تفرش به دنیا آمد. در همان جا به مکتب رفت و بعد از آن به تهران آمد و در مدرسه کمالیه مشغول علم و تحصیل شد. برای ترسیم نقشه های ایران 30.000 روستا و شهر را درنوردید. در سال 1329 موسسه سحاب را تاسیس کرد تا بتواند این اطلاعات جمع آوری شده را روی نقشه بیاورد.
از اقدامات 1- تشکیل اولین نمایشگاه بین المللی جغرافیا در دانشگاه تهران در سال 1341
2- تشکیل دومین نمایشگاه بین المللی جغرافیا در سال 1325 در دانشگاه شهید بهشتی
امروزه در موسسه سحاب و اطلس های ایران و جهان با استانداردهای جهانی تهیه می شوند استاد عباس سحاب تنها بازمانده نسل کارتوگرافی قدیمی صاحب سبک جهان بود. وی در سال 1350 دستگاه های مختلفی لیتوگرافی و کنستانت را برای سهولت بیشتر در تفکیک رنگ ها به کار گرفت. سحاب پدر کارتوگرافی نوین ایران خوانده شد. در شامگاه یکشنبه 14 فروردین 1379 درگذشت.
دکتر یدالله فرید:
در اسفند ماه 1308 در شهر تبریز متولد شد و درسال 1961 مدرک دکترای خود را از دانشگاه سوربون فرانسه دریافت نمود و به مدت 20 سال در دانشگاه تبریز تدریس نمود.
اولین کتاب در مورد مسائل شهری ایران را دکتر فرید در سال 1349 منتشر کرد.
ایشان مولف کتابهای ارزشمندی چون جغرافیای جمعیت، جغرافیا و شهرشناسی، جغرافیای تغذیه، سیر جغرافیا در قلمرو انسانی، کاربرد جغرافیا در روش تحقیق شهر و روستا، مقدمه ای برروش تحقیق شهرهای ایران، انگلستان و بازار مشترک از دیدگاه جغرافیا و مقاله های مختلف در زمینه جغرافیا و همچنین ترجمه کتاب انسان و محیط زیست است.
دکترجواد صفی نژاد:
در شهریور 1308 در ری متولد شد. ابتدایی را در ری و متوسطه را در تهران گذراند. کارشناسی ارشد را در دانشگاه تهران و در سال 1332 پشت سر گذاشت. وی از موسسه مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران مدرک فوق لیسانس گرفت، ایران را به سه منطقه تقسیم کرده و از دانشگاه تهران
از آثار دکتر صفی نژاد می توان به فهرست مقالات جغرافیایی، (مشترک با دکتر گنجی)، مونوگرافی روستای طالب آباد، بنه، مبانی جغرافیای انسانی، عشایر مرکز ایران و لرهای ایران اشاره کرد.
دکتر عباس اقبال آشتیانی:
در سال 1314 هجری قمری در آشتیان متولد شد. در کودکی در مکتب خانه های آشتیان و بعد از آن به دارالفنون رفت. و در دبیرستان دارالفنون به تحصیل علم و دانش پرداخت. در دانشگاه سوربون لیسانس ادبیات (جغرافیا) گرفت. از اروپا به دارالمعلمین عالی آمد و به عنوان استاد مشغول شد. او اولین معلم دانشگاه تهران است. از دکتر آشتیانی آثار زیادی بر جای مانده که از جمله می توان به کلیات علم جغرافیا و تاریخ علم جغرافیایی در سال 1314 اشاره کرد. عباس اقبال در سال 1334 بعد از سفر خود به اروپا به ایران برنگشت و درهمان جا بدرود حیات گفت.
دکتر فرج الله محمودی:
در سال 1309 در سنندج متولد شد. فارغ التحصیل رشته دکترای جغرافیای طبیعی با تخصص ژئومرفولوژی و استاد تمام وقت گروه آموزش جغرافیای دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران بود که در سال 1383 بازنشسته شدند. ایشان دوره کارشناسی تاریخ و جغرافیا را در دانشگاه تهران با کسب رتبه اول در سال 1340 به پایان برد. از سال 1342 تا 1346 با بورس دولتی در شهر پاریس در رشته ژئومرفولوژی فارغ التحصیل شد. وی با استفاده از امکانات تحقیقاتی دانشگاه تهران سفرهای تحقیقاتی متعددی را انجام داد و با بسیاری از مسائل ژئومرفولوژی از ایران از نزدیک آشنا شد. وی بیش از 10 رساله دکترا و ده ها مقاله کارشناسی ارشد را هدایت نمود و 14 سال ریاست انجمن جغرافیای ایران را دارا بود.
دکتر پرویز کردوانی:
در سال 1310 در گرمسار متولد شد. تالیف های دکتر کردوانی عبارتند از تالیف 20 جلد کتاب نگارش بیش از 140 مقاله علمی که در مجلات معتبر داخلی و خارجی به چاپ رسیده اند. دکتر کردوانی در حال حاضر مشغول کار و فعالیت در دانشگاه تهران است و مدتی رئیس مرکز تحقیقات کویری و بیابان ایران نیز بوده است. همچنین دکتر کردوانی بنیانگذار مرکز تحقیقات کویری و بیابانی ایران بوده است.
دکتر حسین آسایش:
در سال 1311 در تبریز متولد شد. در دانشگاه سوربون فرانسه در رشته جغرافیای انسانی دکترا گرفت. حدود 32 مقاله از دکتر آسایش به چاپ رسیده است و از طرح های تحقیقاتی وی برای سازمان یونسکو و وزارت اصلاحات اراضی کشاورزی استفاده شده است. آثار ارزشمندی از ایشان به جای مانده که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- اقتصاد روستا
2- کارگاه برنامه ریزی روستایی
3- اصول و روشهای برنامه ریزی روستایی
4- جغرافیای صنعتی ایران
5- سیمای اقتصادی ایران
6- راهنمای تحقیق روستاها در ایران همراه پرسشنامه
دکترایرانپور جزنی:
در سال 1313 در نطنز متولد شد. جزنی دکترای جغرافیا را از دانشگاه توبینگن آلمان در سال 1342 گرفت. وی موسس گروه جغرافیای دانشگاه ملی سابق (شهید بهشتی) است و مسئول گروه جغرافیایی بنیاد دایره المعارف بزرگ اسلامی از ابتدای تشکیل تا سال 1373 بود. کتاب اقتصاد نفت ایران و حدود 9 مقاله به زبان آلمانی و فارسی از وی بود.
دکتر دره میرحیدر:
لیسانس را از دانشگاه تهران و فوق لیسانس را از دانشگاه اوهایو (آمریکا) گرفت و دکترا را از دانشگاه ایدیانا در جغرافیای سیاسی گرفت وی عضو وابسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران و عضو موسس انجمن جغرافیدانان ایران است. میرحیدر 31 عنوان سخنرانی در دانشگاه ها و مجامع علمی و بین المللی دارد. کتاب اصول و مبانی جغرافیای سیاسی ترجمه ایشان است. ترجمه کتاب های جهان سوم و کشورهای پیشرفته، گرایش های تازه در جغرافیای سیاسی، جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا نیز از کارهای ایشان است.
دکترمیرحیدر در سال 1370 بهترین مترجم زن در دانشگاه الزهرا شناخته شد. میرحیدر 42 عنوان مقاله به زبان تحت عنوان مجموعه مقالات ژئوپلتیک منطقه دریای خزر در سال 1379 را به چاپ رسانید.
دکتر حسین شکوئی:
در سال 1312 به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبیرستان شمس تبریز به پایان رساند و تا پایان دوره لیسانس در تبریز ماند. در سال 1346 از دانشگاه تهران درجه فوق لیسانس را از رشته جغرافیای انسانی گرفت. و در سال 1356 دکترای جغرافیای انسانی را از دانشگاه استانبول دریافت کرد. فلسفه جغرافیا، جغرافیای شهری در دو جلد، شهرک های جدید، حاشیه نشینان شهری، محیط زیست شهری، جغرافیای اجتماعی شهرها، دیدگاه های نو در جغرافیای شهر و اندیشه های نو در فلسفه جغرافیا از آثار دکتر شکوئی است
🔹فرهنگ شهروندی هویتی تحصیل شده در یک روز، یک ماه و بلکه یک سال نیست، فرهنگ شهروندی در یک دوره ی زمانی و در تعاملات اجتماعی ساکنین شهر ایحاد می گردد؛ تعاملی میان شهروندان، آداب و رسوم موجود میان ساکنین، تبلیغات و اطلاع رسانی فرهنگی، زیرساخت های فرهنگی و بازخوردی که ساکنین شهر با آن مواجه خواهند شد.
🔹این که شهروندان ایرانی در هر شهری دارای پیشینه ی فرهنگی عمیقی هستند جای بسی خوشحالی دارد و این موضوع خود یک نقطه ی قوت در برنامه ریزی های فرهنگی می باشد و هزینه های فرهنگ سازی در بین شهروندان را کاهش می دهد و راه را برای رسیدن به فرهنگ شهروندی غنی، هموارتر می سازد و این سئوال را به ذهن مترتب می نماید که نهادهای برنامه ریز و مسئول در این زمینه چه استفاده ای از این راه هموار نموده اند؟ این سئوال نیز در ادامه مطرح می شود که ایا فرهنگ شهروندی شهر های ما "در سال های جاری" رشد داشته و یا از فرهنگ شهروندی گذشته ی خود نیز عقب افتاده ایم؟
🔹در یک شهر نمی تواند فرهنگی باقی بماند مگر آنکه مدیریت شهری بر عناصر فرهنگی آن شهر مدیریت کند و آن را به یک سرمایه ی فرهنگی بدل سازد. نهادهای مدیریتی در شهرهای ما تا چه اندازه در ایجاد فرهنگ شهروندی و سرمایه های فرهنگی موفق بوده اند؟.
البته می توان به میزان موفقیت در فعالیتی دست یافت که آن فعالیت مشخص، شفاف و قابل تعریف باشد و تا زمانی که برنامه های ارتقائ فرهنگ شهروندی در شهر ما به طور به هم پیوسته و هدفدار و مشخص نباشد نمی توان انتظار داشت که میزان موفقیت در رسیدن به اهداف فرهنگی را لمس کرد و نشان داد.
🔊
🔹تبصره - در کلیه موارد مربوط به رفع خطر از بناها و غیره و رفع مزاحمتهای مندرج در ماده فوق شهرداری پس از کسب نظر مأمور فنی خود به مالکین یاصاحبان اماکن یا صاحبان ادوات منصوب ابلاغ مهلت دار متناسبی صادر مینماید و اگر دستور شهرداری در مهلت معین به موقع اجرا گذاشته نشود، شهرداری راساً با مراقبت مأمورین خود اقدام به رفع خطر یا مزاحمت خواهد نمود و هزینه مصروف را به اضافه صدی پانزده خسارت از طرف دریافتخواهد کرد. مقررات فوق شامل کلیه اماکن عمومی مانند سینماها - گرمابهها - مهمانخانهها - دکاکین - قهوهخانهها - کافه رستورانها - پاساژها و امثال آن كه محل رفت و آمد مراجعه عمومي است نيز ميباشد. دکتر کامیار
🔊
در حالی که شهرها از نظر فیزیکی به رشد خود ادامه می دادند، دانش واقعی از سازمان اجتماعی آنها، تا توسعه دانش اجتماعی جدید در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، باید منتظر می ماند.
یعنی تا زمانی که نتایج کامل توسعه سرمایه داری در :
▫️نوشته حماسی سه جلدی مارکس (1984) یعنی سرمایه،
▫️فلسفه پول گئورگ زیمل (1900)،
▫️تمدن و ناخشنودی قاعد آن اثر فروید (1930)،
▫️اقتصاد جامعه اثر وبر (1968)
نشان داده شدند.
روی هم رفته شروع تحلیل هوشمندانه جامعه به کمک آثار فوق ، قاطعانه نشان داد که زندگی شهری، با تمام پیچیدگی آن، تنها از شبکه نادیدنی "روندهای اقتصادی و اجتماعی" قابل توضیح است.
با چنین فعالیت عمیق ذهنی که در علوم اجتماعی روی داد دیگر نمیشد انکار کرد که " جهان فیزیکی حاصل ناپایدار نیروهایی بسیار عمیق تر و بادوام تر است".
بنابراین اقتصاد سیاسی فضا پاسخ های قانع کننده تر و عمیق تری برای چگونگی رشد و تغییر شهرها و همچنین فرم شهرها دارا خواهد بود.
✍ #Alexander_Cathbert
📖 #The_Form_of_Cities_Political_Economy_and_Urban_Design
#مترجم_حمید_رضا_پارسی_آرزو_افلاطونی
🔊
👈پسماند خانگی به سه دسته پسماند های تر ، پسماند های خشک و پسماند های خطرناک تقسیم میشود ، بهتر است پسماند های خشک و تر و پسماند های خطرناک را بیشتر بشناسیم :
🔸پسماند تر : به پسماندهای غذایی (برنج، خورشت، گوشت، مرغ، ماهی، روغنهای خوراکی سوخته و فاسد شده و …) و سبزی و میوه (پسماند میوه و سبزی، میوه و سبزی فاسد شده، تفاله چای و …) گفته می شود که می توان آنها را به کود تبدیل کرد.
🔹پسماند خشک : کاغذ و مقوا : انواع روزنامه ، مجله، کتاب ، دستمال کاغذی ، عکس ، بسته های کاغذی شیر و آب میوه ، جعبه های شیرینی و …
1_پلاستیک : انواع بطری نوشابه و آبمیوه ، انواع ظروف پلاستیکی ، روکشها و کیسه های پلاستیکی ، نایلون ها ، اسباب بازیهای پلاستیکی و ...
2_فلزات : انواع قوطی فلزی کمپوت ، کنسرو ، نوشابه ، رب ، وسایل فلزی آشپزخانه ، شیرآلات ، لوله ها و توری های فلزی و …
🔹پسماند های خطرناک : همان طور که از اسم این نوع پسماند ها پیداست چنانچه در معرض گرما و حرارت قرار بگیرند باعث بروز خطرات فراوانی خواهند شد مثل انواع باتری ها ، حشره کش ها و خوشبو کننده ها و…
🔊
🔹باید سازماندهی کالبدی و اجتماعی براساس حس اعتماد و انصاف و عدالت قرار داشته باشد و آن ها را ارتقاء دهد. در این مورد ایجاد فضاهای عمومی که در آن ها حداقل یک بزرگسال شناخته شده حضور داشته باشد و حفاظت و امنیت کودک را پوشش دهد، ضروری به نظر می رسد. این فضاهای عمومی باید به نحوی طراحی و برنامه ریزی شوند که بر میزان ارتباط میان افراد در گروه های سنی مختلف و دارای زمینه های اجتماعی متفاوت بیافزاید.
🔹فرصت مشاهده مردم، بزرگسالان و خردسالان در فعالیت ها و مشاغل مختلف، بر جاذبه های اجتماعی کودک می افزاید.
بزرگسالان باید علاوه بر کودک خود، نسبت به سایر کودکان شهر و محله های شهری احساس مسئولیت کنند.
در شهرها باید فضاهای عمومی امن، همراه با معابری دور از مخاطرات رفت و آمد که به کودک اجازه مشاهده می دهد که شهر، همسایه و محله خود را کشف کرده و نظاره گر باشد، به وجود آید.
🔹یک محیط شهری شفاف، سالم و قابل درک برای کودک جایی است که بتوان به راحتی و به صورت پیاده در آن حرکت کرد.
توجه به نقش های ارزشمند اجتماعی و فرهنگی و مشارکت کودک در رویدادهای اجتماعی و مراسم مذهبی بسیار اهمیت دارد.
نزدیک بودن فاصله محل کار و زندگی خانواده ها، به نحوی که کودک و والدین در طول روز به یکدیگر دسترسی داشته باشند، ضروری به نظر می رسد.
🔹در خیابان ها و فضاهای عمومی شهر، باید به ایجاد عناصری که برای کودک موجب شگفتی و شعف شود، پراخت.
وقایع و جشن هایی که حس ملی، مذهبی، تاریخی و علاقه به جامعه و سنت های آن را ارتقاء می دهد و برای کودک نیز ضروری به نظر می رسد، باید تقویت شود.
نوع بافت شهری، بنای جذاب، رنگ، مواد، شکل و ریخت ساختمان ها که علاقه کودک را بر می انگیزد، در طراحی اهمیت دارد.
🔹فضای شهری باید طبیعت را به داخل شهر بکشاند. باید کودک با تمام پدیده های طبیعت مانند آب، گیاه، درخت، حیوانات و پرندگان و حشرات، در ارتباط باشد. کودک از این طریق می آموزد و می فهمد که به طبیعت عشق بورزد و آن را حفظ کند. #ادامه_دارد
🔊
🔹بسیاری از خانوارهای ساکن به دلیل نحوه سکونت در قطعات کوچک مسکونی و آپارتمان های کوچک، از داشتن چنین فضایی محروم اند. مدرسه ها نیز با ابعاد و اندازه های قابل قبول آموزشی مناسبت کمی دارند. فضای حایل بین این دو نیز با عرض نامتناسب راه ها، جریان رفت و آمد سواره، سر و صدا، آلودگی هوا، و مشکلات شهری بدور از فضای باز و سبز، و خدمات و نیازهای کودک همراه است. در تمام محله ها نوع کاربری زمین به نحوی است که منفعت اقتصادی مورد توجه قرار گیرد.
🔹اگر چه مهدهای کودک به خودی خود می توانند نقش سازنده ای در آموزش و پرورش اجتماعی کودک داشته باشد، ولی اغلب خانواده های استفاده کننده ترجیح می دهند که از این مکان ا به عنوان محلی صرفاً برای نگهداری، هنگامی که آنان به کار مشغولند، استفاده کنند. به همین خاطر است که مهدهای کودک به جای پراکنش مناسب در سطح شهر و محله های شهر، به طور عمده همجوار با مراکز اداری یا در مسیر خیابان های اصلی و پر رفت و آمد هستند؛ جایی که والدین با یک لحظه توقف اتومبیل، بتوانند کودک را به آن بسپارند.
🔹استفاده از فضاهای سبز نیز هنگامی میسر است که والدین زمان لازم را برای گردش کودکان بر حسب فرصت های خود انتخاب کنند. در حالیکه کودکان با توجه به تراکم جمعیت و ساختمان محاصره شدن در میان بافت شهر، هر روز و هر لحظه به این فضاها نیازمندند. فضاهای ورزشی بسیار محدود است و فرهنگسراهای کودک جز در چند نقطه که آن هم به عنوان جزیی از فرهنگسراهای عمومی موجود شهر محسوب می شود، دارای امکانات لازم نبوده و با نقص روبرو می شود. از کتابخانه کودک، مراکز گسترده پرورش فکری جز در موارد نادر خبری نیست.
🔹مرکز آموزش های هنری و سرگرمی یا محدود است یا پاره ای از آن ها توسط بخش خصوصی اداره می شود که پرداخت هزینه آن برای بسیاری از خانواده ها مشکل است. مرکز علوم مربوط به کودک نیز همینطور. سینمای کودک در حدی محدود عمل می کند. موزه های فرهنگی و هنری اگر چه در سطح شهر وجود دارد، ولی به حالتی متمرکز عمل کرده و در درون مناطق شهری قرار نگرفته است. در مجموع، این موزه ها برای بزرگسالان است و نه کودکان. برای کودکان یک محیط شهری خوب، محیطی است که انتظارات کودکی آن ها را برآورده سازد.
🔊




















