اغلب شهرهای كشور نه تنها از نظر بصری جلوه زيبايي ندارند بلکه دچار نوعی اغتشاش و آلودگی بصری هستند..از مصادیق آلودگی بصری شهری :
1)ناهمگونی و اغتشاش در نمای ساختمانها و المانهای شهری
2)ناهماهنگی قد و قوارهی بناها و سازهها
3)انواع زوائد ساختمانها در نمای بناها
4)نبود تنوع رنگی در سیمای شهر
5)نورپردازی های محیطی غیراستاندارد
6)خیابان ها و میادینی که به تسخیر اتومبیل ها درآمده اند
7)جمع شدن زباله ها و نخالههای ساختمانی در معابر شهری
8)رشد قارچگونه تراکتها و بیلبوردهای تبلیغاتی و هجمهی بی امان آنها به اذهان شهروندان
9)ناهماهنگی در فرم های شبكههای ارتباطی و ایستگاه های مترو و اتوبوس
10)بیسلیقگی و اغتشاش در گرافیك شهری
11)کاهش گستره و افول کیفیت فضاهای سبز شهری و نیز فضاهای عمومی شهر از جمله میادین اصلی شهر...
➕آلودگی بصری سبب می شود سيمای شهر بدقواره، خسته كننده، بی روح، شلوغ و بي سامان جلوه کند و مسئلهی آن نیز به اندازه آلودگی هوا و آلودگی صوتی جدی و آسیب زاست.
شهرها مرکز نوآوری اند، جایی که ماشين ها و اندیشه انسانی با هم در چرخه توسعه فناوری های جدید حرکت می کنند. این فناوری ها زندگی انسان را تغییر خواهند داد. اما چالش اصلی شاید این باشد چگونه بستر مناسبی برای این همکاری مشترک فراهم کرد که مشوق خلاقیت نیز باشد.
لیام چوان پو رئیس موسسه علوم، فناوری و پژوهش های سنگاپور در این باره می گوید: “ما می خواهیم روشی درپژوهش هایمان بکار بگیریم که امکان همکاری تنگاتنگ پژوهشگران با گرایش های علمی متفاوت را امکان پذیر کند. برای اینکه امروزه جالب ترین عرصه در پژوهش، عرصه ای است که گرایش های مختلف علمی در هم ادغام می شوند.
“ما افرادی را از تمام دنیا به اینجا می آوریم تا در کنار جامعه بومی با هم و در کنار هم کار کنند. به نظر ما این پدیده، مشابه فرایند انطباق است، انطباق بین افرادی که با هم کار می کنند. اما باید واقع بینی مان را هم از دست ندهیم زیرا انسان، انسان است. در نهاد های انسانی، همیشه رفتار های انسانی و جنبه های متفاوت آن را خواهیم داشت.”
مرکز پژوهشی به نام فیوژن پولیس در قلب سنگاپور برای تشویق این گونه همکاری ها ساخته شده است. این مرکزی است برای شرکت های رسانه ای، علوم، مهندسی و فناوری اطلاعاتی و در میان آنها آزمایشگاه اچ پی، این شهر را به عنوان بستری برای آزمایش رسانه های اجتماعی و رایانش ابری برگزیده است.
“جوامع پژوهشی در سراسر دنیا در مقیاس وسیع، در یک روند به نسبت مشابه کار می کنند. تقریبا روی هر نقشه یا برنامه مادر در قطب های پژوهشی دنیا که دست بگذارید، مشابه اش در جای دیگری هست. اما برای پیدا کردن فرصت بکر و خلاء طبیعی در بازار که طبیعتا امتیازات خودش را دارد، باید از شم فردی و ابتکارات خودت مایه بگذارید.” انعطاف، چند گرایشی و تنوع فرهنگی، دستورالعمل نوع آوری برای شهر فردا است.
خيابانهاي شهر را به جاده تبديل كنيد و اصولا كاري كنيد كه كسي فرق بين جاده، خيابان و پياده راه را نفهمد. ساخت پل ، روگذر و زيرگذر و نهايتا پل عابر پياده البته بدون پله برقي در اين موارد توصيه مي شود. كمي هم جاي تحرك براي عابر پياده باقي بگذاريد!
به جاي معماري كردن تا مي توانيد ساختمان سازي و برج سازي را در شهر ترويج كنيد. با اين كار هم شغل ايجاد كرده ايد و هم زمينهاي شهر خالي نمي مانند و شهر هم به يك كارگاه ساختماني تبديل مي شود. نماهاي شيشه اي و بويژه آلومينيومي قويا توصيه مي شود.
از ايجاد پارك و فضاي سبز در مركز شهر كه موجب حضور مردم و سالمندان و افراد بيكار مي شود جدا پرهيز كرده و فضاهاي سبز و تفرجي را به بيرون شهر، تپه ها و كوههاي اطراف منتقل كنيد. نهايتا چند بوستان و نهال و شمشاد در مناطق مركزي كافيست. از سنگريزه و چمن مصنوعي هم بجاي چمن مي توانيد استفاده كنيد.
بناهاي تاريخي مركز شهر كه كلنگي هم محسوب مي شوند را خراب كرده و يا اينقدر متروك رها كنيد تا خودشان خراب شوند و بجاي آن بناهاي شيك و مدرن و مجلسي بسازيد.
در بافتهاي مركزي و تاريخي هر قدر جا دارد پاساژ و مركز خريد بسازيد به هر حال گردشگران كجا بهتر از مراكز تجاري مي توانند وقت خود را بگذرانند.
هرجا مردم مطالبه امكانات و حقوق شهروندي كردند به آنها قول آسفالت كردن خيابانهاي محله شان را بدهيد. اين كف خواسته يك شهروند است و آسفالت را هم براي كف خيابان اختراع كرده اند ديگر.
براي راحتي و خسته نشدن مردم در مركز شهر خيابانها را طوري برنامه ريزي كنيد كه ماشينها و اتوبوسها تا دم در مغازه ها بتوانند حركت كنند و مسافر پايش را از داخل ماشين مستقيما داخل مغازه بگذارد و نيازي به هيچ پياده روي و قدم زدن هم نباشد. اينطوري اتوبوسها كه حمل و نقل عمومي محسوب مي شوند در همه ميدانها و خيابانهاي مركز شهر هم رويت مي شوند. دودشان هم براي تنوع بد نيست.
✔️بازآفرینی شهری، سیاست توسعه جامع و یکپارچه در عرصه های مختلف شهر به منظور افزایش بهرهوری اقتصادی و اجتماعی با هدف ارتقای کیفیت زندگی شهروندان است.
✔️توجه به ابعاد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی شهر در یک ساختار هم پیوند و یکپارچه، از اصول این سیاست بشمار می رود.
✔️بازآفرینی شهری، عبارت است از دید جامع و یکپارچه و مجموعه اقداماتی که به حل مسائل شهری بیانجامد. بطوریکه بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی بافتی که دستخوش تغییر شده را به وجود آورد.
✔️فرآیند توسعه همه جانبه در عرصههای اقتصادی، عملکردی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی به منظور ارتقاء کیفیت زندگی در محدودهها و محلههای هدف در پیوند با باقی شهر.
🔸گسترش شهرنشيني و افزايش جمعيت شهري دو روند اساسي در آغاز قرن بيست و يكم است. در سال 2016 و در انگلیس، حدود 37 درصد از خانهها، متعلق به خانوادههاي تك نفره بود.
امروزه تعداد افرادي كه در انگليس به تنهایی و يا با يكي از والدين خود زندگي ميكنند، بيش از كساني است كه به عنوان عضوي از يك خانواده سنتي مرسوم زندگي ميكنند. پيش بيني ميشود در سال 2020 حدود 40 درصد ازكل خانوادههای انگليسي را خانوادههای تك نفره تشكيل دهند.
🔹بنابراين ”طي سي سال، خانوارهاي تك نفره 30 درصد رشد داشتهاند (از 5 درصد در سال 1950 به 40 درصد در سال 1980)، زيرا افراد بيشتر مجرد ميمانند، راحتتر طلاق ميگيرند و عمر طولانیتری دارند. همچنين شاهد كاهش نرخ زاد و ولد و افزايش جمعيت افراد سالمند خواهيم بود. به طور خلاصه كاهش تولد و مرگ را شاهد خواهيم بود،به اين معناکه در سال 2050جمعيت كاهش مييابد و اين مقطع پاياني براي ترس از جمعيت زیاد، خواهد بود. این مسأله را در آمارها ميتوان مشاهده کرد : 22 درصد زنان در انگليس ميگويند كه انتظار ندارند بچهاي داشته باشند و 44 درصد از بزرگسالان در آمريكا، مجردهستند.
تنها در خانه تعداد افراد مجرد در شهرها، همه چيز ، از رشد خرده فروشي در انتهاي شب (براي مثال، خريد فيله مرغ در ساعت يك پس از نيمه شب) گرفته تا شيوه چيدمان صندلیها در اغذيه فروشيها را، تحت تأثیر قرار داده است.
🔸دلايل وقوع اين رنسانس شهري، متفاوت هستند. بيست سال پيش، به نظر ميرسيد كه هر كسي به فكر خارج شدن از شهرهاست. در آمريكا عبارت رفتن سفيد پوستان (white flight) براي توصيف وضعیت سفيد پوستان طبقه متوسط بكار ميرفت كه ازبخشهای مركزي واغلب قديمي شهر جدا شده و براي آغاز زندگي جديد به حومه شهرها مهاجرت میکردند. اكنون عكس این روند در حال شكل گيري است. در اين روند كه به نام " مهاجرت بوم رنگی" شناخته ميشود، افراد مجرد و زوجهای بدون فرزند به سوي شهرهایی مثل نيويورك، لندن و ملبورن در حال مهاجرت هستند.
شهرهایی كه محل رويدادها و رفت و آمدهاي مهم است. در واقع، اگر این روند تا سال 2050 ادامه يابد، بسياري از شهرها محل زندگي افراد مجرد ثروتمند، خانوادههاي مرفه و زوجهایی با درآمد خالص بالا و با گرایشهای سياسي ليبرال خواهد بود. برخي ممكن است بگويند در حال حاضر نيز اینگونه است. روستاهایی نيز وجود دارند،که مملوازثروتمنداني است كه براي سرگرمي و کشاورزی به آن جا میروند.
▫️در شهر نیویورک جنبشی در حال نضج گرفتن است که مردم را به تولید محصولات اورگانیک و تازه و سالم خوری تشویق می کند. در واقع حرکتی روشنفکرانه و مطلع آغاز شده که از مردم می خواهد کارها را خود انجام بدهند؛ میخواهد خود را از نظامهای جا افتاده رها کنند. در نیویورک یک نسل جدید کشاورز بوجود آمده که محصولاتشان را در جائی بعمل میاورند که معمولا بلا استفاده است. یک مزرعه اورگانیک بروی بامی در محله بروکلین نیویورک ایجاد شده است که نخستین مزرعه تجارتی پشت بامی درآمریکاست. قبل از این، این پشت بام 750 متری یک کارخانه بود. یکی از این مزرعه داران می گوید: ما در اینجا بین بیست تا بیست و پنج نوع مختلف سبزی و میوه بعمل می آوریم. از هویج گرفته تا بادمجان و گوجه فرنگی که بسیار مورد علاقه مردم این محله است.
▪️دو سال است که این مزرعه بطور تجارتی کار می کند. در سال اول، سعی کردیم ببینیم چه گیاههائی در این مزرعه بعمل می ایند و کدام می میرند. امسال بیشتر بر روی معرفی خود و محصولاتمان تمرکز کرده ایم. حالا محصولاتمان را به رستورانها می فروشیم، و گروهی تشکیل داده ایم که با کمک آن میوه و سبزیمان را در بازار عرضه می کنیم. تمام سال محصول داریم و هیچ قرضی هم بالا نیاورده ایم.” مزرعه پشت بامی دیگری در همین محله ایجاد شده که محصولاتش را با دوچرخه به رستورانهای نزدیک و ساکنین بروکلین می فروشد.
▫️بن فلانر که کار دفتریش را رها کرده تا بتواند تمام وقتش را به این پروژه اختصاص دهد، می گوید :برای اجتناب از استفاده از سمهای شیمیائی، باید از راههای طبیعی مبارزه با آفت مثل تغییر مداوم محل کاشت سبزیجات و ایجاد فاصله میان آنها استفاده کرد. هدف او آگاه کردن مردم از تغذیه سالم است. کشاورزی بر روی پشت بام تنها به محصول محدود نمی شود؛ افراد بسیاری به فلسفه مواد اورگانیک نزدیک و داوطلب کار بر روی این مزارع می شوند. علاوه بر این، یک شبکه رستوران اورگانیک بوجود آمده که شق دیگری بر رستورانهای معمول است.
✔️ "شهر درخت نیست"
▫️برای ذهن انسان، درخت ساده ترین ابزار برای ادراک افکار پیچیده است.
ولــیکن شهر نه یک درخت است، نه میتواند و نه باید یک درخت باشد.
▫️شهر ظرف زندگی است.
اگر این ظرف تمامی پیوندها و فصل مشترک رشته های زندگی درونش را به این دلیل که درخت است قطع کند، آنگاه تبدیل به ظرفی مملو از تیغ های بران خواهد شد که می توانند هرچیزی را که وارد ظرف می شود را قطعه قطعه کنند. در چنین ظرفی زندگی قطعه قطعه خواهد شد.
▫️اگر ما شهرها را به صورت درخت بسازیم آنها نیز زندگی مارا پاره پاره خواهد کرد.




















