🔺 ایمنی و امنیت
ابتدایی ترین عامل مهم در تردد عابر پیاده ایمنی و امنیت اوست که باید تامین شود. عابرین پیاده هنگام عبور از پیاده راه باید از هر گونه مانع و مزاحمت های خیابانی در امان باشند. کودکان قادر به درک کامل تابلوهای هشدار دهنده و مسئولیت های خود نیستند بنابراین خطر برای آن ها بیشتر احساس می گردد.
از موارد دیگر ایمنی عابرین می توان به روشنایی و نورپردازی آن ها در شب نگاه کرد. زیرا روشنایی ایمنی و امنیت و راحتی را برای تردد در شب تامین می کند.
در هر صورت هدف از ایمن کردن پیاده راه ها کاهش تلفات و تصادفات در این مسیر ها می باشد که راه دستیابی به آن جداسازی فضایی و جداسازی زمانی است.
🔻جداسازی زمانی
تابلوهای ایست و چراغ های راهنمایی نمونه هایی از جداسازی زمانی پیاده ور سواره هستند تنظیم چراغ های راهنمایی و تابلوهای ایست در تقاطع ها و خیابان ها باعث سهولت عبور عابرین پیاده می شود. نوع دیگر جداسازی زمانی بستن خیابان در زمان اوج ترافیک می باشد مثلا در نیویورک در ناحیه مربوط به امور مالی در طی ساعات ناهار خیابان ها بسته می شوند تا حرکت عابر پیاده آسان گردد.
🔺جداسازی افقی یا عمودی
این نوع جداسازی که رفاه بیشتری برای عابران پیاده دارد به این شکل است که در مراکز شهرها یا مراکز خرید یک خیابان پیاده ایجاد می گردد تا تردد عابرین راحت تر شود. جداسازی عمودی نیز احداث زیرگذرها و یا روگذرها برای سهولت جابه جایی عابران است. همه این اقدامات در جهت اطمینان خاطر عابر پیاده انجام می گیرد. اطمینان خاطر عابر پیاده امروزه به یک هدف مهم طراحی منظر و خیابان تبدیل شده است. شکل بندی خیابان ها باید به گونه ای باشد که دید باز و بدون مانعی برای عابر و پلیس تامین کند که استقرار چراغ ها در ارتفاع زیاد و پر هیز از شکل بندی ساختمان ها به این هدف کمک می کند.
🔻 به هم پیوستگی پیاده راه ها
یکی از موضوعات تاکید شده در پیاده راه ها انسجام شبکه پیاده راه می باشد. بنابراین به هم پیوستگی و انسجام مسیر های پیاده در همه جا از جمله پارک ها، مراکز تجاری، مدارس، خیابان ها و ... باید در نظر گرفته شود. تجربه نشان می دهد که بلوک های بزرگ با خیابان های پهن مکان مناسبی برای عابرین نمی باشد و آن ها را دلسرد می کند در حالیکه بلوک های کوچک با خیابان های باریک برای جابه جایی پیاده مناسبت هستند.
🔺 دسترسی
فراهم کردن دسترسی برای عابرین پیاده از مهمترین موارد در سهولت پیادگان می باشد. اصولا دسترسی ها باید از خوانایی لازم برخوردار باشند و حرکت مردم از مبدا به مقصد را همراه با ایمنی کامل تضمین نماید. ابعاد دسترسی پیاده به ساختار فضایی محله و شهر ارتباط مستقیم دارد و نیاز است که برای سهولت دسترسی طراحی و برنامه ریزی فضایی انجام شود. انجام سهولت در دسترسی با احداث پل های زیر گذر یا روگذر با هزینه های زیاد و امکانات بیشتری همراه است.
در حال حاضر در کشورهای اروپایی و آمریکایی کمتر از پل های عابر پیاده استفاده می کنند و بیشتر به سمت آرام سازی نواحی با کاهش سرعت ماشین ها پیش می روند.
برخی از زیست شناسان شش ویژگی مشترک در موجودات زنده تعریف کرده اند که شامل موارد زیر می باشند :
1⃣ دارای نظام و سازمان یابی
2⃣ نیاز به تغذیه و انرژی
3⃣ برخورداری از رشد و توسعه
4⃣ واکنش به محیط
5⃣ انطباق با محیط
6⃣ تولید مثل
''حال اگر بتوان اثبات کرد که شهر این موارد را داراست شاید بتوان گفت شهر نیز موجودی زنده می باشد!
1⃣ : مطمئنا شهرها جهت ادامه بقا خود نیازمند نظم، تقسیم وظایف، ساختارها و سازمان ها و یک فرآیند سیستماتیک می باشند، در غیر این صورت شهر طی اندک زمانی وحدانیت خود را از دست داده و نابود خواهد شد. از لحاظ فیزیک نیز میتوان بسیاری از اعضای بدن انسان را با اعضای شهر مقایسه و تطبیق داد.
2⃣ : شهرهای ما از بدو شکل گیری نیازمند ورود انرژی هایی بوده اند، حال نیز نیازمند انرژی هایی نظیر آب، برق، گاز و ارتباطات و...هستند تا بتوانند به بقا خود ادامه دهند. همچنین دارای خروجی هایی نیز مانند فاضلاب ها، مواد زاید و زباله ها نیز می باشند.
3⃣ : شهر ها همواره طی زمان دارای رشد کمی (گسترش محدوده شهر) و توسعه کیفی (پیشرفت خدمات و افزایش قابلیت ها) بوده اند و این فرآیند دیالکتیکی همواره ادامه خواهد داشت.
4⃣ : شهرها همواره در پاسخ به شرایط های: محیط زیستی، سیاسی، فرهنگی، جنگ ها، علمی و...واکنش نشان داده اند و فرم و شکل و معنی خاصی گرفته اند و متناسب با شرایط در کلیت، موضع خاصی اتخاذ کرده اند.(قانون علت و معلولی)
5⃣ : قسمت اعظمی از هویت شهرها همواره به دلیل شرایط اقلیمی بوده و شهرهای اقلیم های چهارگانه در تمامی دنیا بر اساس انطباق با محدودیت ها و بهره گیری از فرصت ها، شکل و فرم و هویت خاصی و منحصربه فردی گرفته اند.
6⃣ : شاید بتوان تولید مثل شهر را در گسترش محدوده شهر، شکل گیری شهرک های جدید و یا شهر های اقماری و...دید.
* حال به راستی شهر موجودی زنده می باشد!؟
مطمئنا پاسخ به این سوال و رسیدن به نتیجه ای قانع کننده در این باره تاثیر زیادی بر نگرش برنامه ریزی و طراحی شهرها خواهد داشت.
با این حال هنوز به دلیل عدم تکامل شهرها، و محدودیت های نظری و علمی نمیتوان نظرات قاطعی در شهرها ارائه داد ولی مطمئنا نسل آینده شهرسازان به دلیل برخورداری از تجربه و دانش فزاینده و گسترده تر بشریت، با ابعاد بیشتری از این پدیده پیچیده بشری آشنا خواهند شد و رازهای دیگری کشف خواهند گردید.
🔹مدیران مفید می کوشند که در بین خود و کارمندان اعتماد به وجود آورند و سعی در توجه به مشکلات کارمندان خود در جهت رفع آنها در حد توان را دارند
🔹این گونه مدیران هنگام بروز مشکل هرگز آشفته نمی شوند بلکه ایجاد مشکل در سیستم و سازمان را امری طبیعی البته در حد معقول و استاندارد می دانند و سعی در این دارند که از مشکلات تجربه کسب کنند
اگر اینگونه نباشد و همه کارها بر وفق مراد باشد که آن سازمان دیگر سازمان نیست آن مدیر هم دیگر مدیر نیست !
چون به هر ترتیب، سازمان دارای مشکلات و اُفت و خیزهای خاص خود است و همین مسائل است که باعث پخته شدن مدیر و کارکنان هر سازمان می شود
🔹به قول بسیاری از اندیشمندان هدایت و کنترل کشتی، در آبهای صاف و زیر آسمان آبی بدون باد و موج، برای هر کسی آسان است
آنچه مهم است دادن سکان کشتی به ناخدایی است که در میان امواج، طوفان و موج های سنگین، کشتی را به سلامت به ساحل برساند
پوشش گیاهی یک منطقه از انواع گونههای گیاهی موجود در آن تشکیل میشود. مشاهدات و تحقیقات لازم درباره نوعبندی، موقعیتهای مختلف زیستی و تقسیمات جغرافیایی گیاهی تنها متوجه تکتک موجودات نمیشود، بلکه باید واحدهای سیستماتیک گیاهی را به طور کلی مد نظر قرار دارد. به این ترتیب، تمام موجودات یکسان را که در این زمینه نزدیکی با یکدیگر دارند، در یک واحد خلاصه میکنند که به آن «تاکسون» میگویند. یک تاکسون که واحدی از ردهبندی گیاهشناسی است، میتواند یک گونه، زیرگونه، جهش یا حتی یک تیره را شامل شود. محدود بودن دایمی تعداد بیشماری از تاکسونها نشانگر محدودیت قدرت گسترش هر گیاه است. این زمانی امکانپذیر است که امکانات مساعد اقلیمی_ اکولوژیکی در زیستگاهها موجود است تا بذرها، جوانهها و نهالها به راحتی بتوانند رشد و نمود کنند. تنوع محیط جغرافیایی ایران و حاکم بودن وضعیت آب و هوایی گوناگون از منطقهای به منطقه دیگر در پهنه وسیع کشور، سبب رویش جامعه گیاهی و رویشی متنوعی شده است.
بر پایه برخی مطالعات، گونههای جوامع گیاهی به بیش از 8000 نوع برآورده میشود. در مورد گونه انتخاب شده نباید عجولانه تصمیم گرفت. بررسی قاعده کاشت، بازدید از پارکها، باغها و آشنایی کلی با گونهها، مواردی هستند که برای تصمیمگیری در انتخاب گونه مفیدند.
در زمینه دستهبندی گیاهان، درختان به عنوان عناصری از فضای سبز، دارای ویژگیهایی هستند که بر پایه آنها به آسانی طبقهبندی میشوند. این طبقهبندی درختان چهار معیار اندازه، تراکم، شکل و برگ را باید در نظر گرفت. در دستهبندی دوم گیاهان، بوتهها و گیاهان پوششی قرار دارند. این گیاهان کوتاه قد هستند و رشد سریعی دارند. مانند گلها، گیاهان، خزنده بالا رونده، پرچینها و چمنها. گونههای مختلف گیاهان به راههای متفاوتی میتوانند در برابر فضای سبز خود ایفای نقش کنند. از این میان گونههای مناسب برای آلودگی هوا، آلودگی صوتی و... را میتوان نام برد.
(معیارهای برنامهریزی فضاهای سبز شهری)، پیش از هر نوع برنامهریزی برای توسعه سبز شهری، باید معیارهای محیطی و مکانی و استاندارد های توسعه فضا سبز معین شود
فضاهای سبز شکلهای گوناگون دارند و بنا به کاربرد آنها به انواع مختلفی دستهبندی میشوند. به طورکلی فضاهای سبز را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: یکی فضاهای سبز برون شهری و دیگری فضاهای سبز درونشهری. فضاهای سبز پیرامون یا حاشیه شهر یعنی همان فضاهای سبز برونشهری از سویی نقش مهارکننده رشد بیرویه شهر را دارد و از سوی دیگر بازدهی اکولوژیک - زیستمحیطیشان، شامل همه محیطزیست شهری میشود. فضاهای سبز عمومی تنها قسمت کوچکی از تمام پوشش گیاهی شهری را تشکیل میدهند. بنابراین میتوان از همه فضاهای سبز موجود در سطح شهر صورتبرداری کرد. در این حالت باید پس از شمارش فضاهای سبز، آنها را به صورتی روشن و منطقی، برحسب کاربرد، طبیعت یا مساحت برای هر مرحله و منطقه جغرافیایی طبقهبندی کرد.
چون دارایی سبز یک شهر، صرفنظر از فضاهای سبز عمومی که توسط شهرداری اداره میشوند، از مجموع فضاهای خصوصی، فضاهای کوچک دارای گیاهان خودرو و زمینهای متعلق به دولت و یا ادارهای خاص تشکیل میشود. فضاهای سبز درون شهری هم بیشتر به صورت پارک احداث میشوند و از دیدگاه شهرسازی به زیبایی محیطزیست شهری میافزایند. افزون بر پارکهای شهری، میدانها، مجموعههای ورزشی، پارکهای تفریحی کودکان و باغهای گیاهی را نیز باید در زمره این گروه به شمار آورد.
*فضاهای سبز برونشهری
فضای سبز برون شهری خود به چند دسته تقسیم میشود؛ کمربندیهای سبز احاطهکننده، کمانهای سبز محورهای سبز، پارکهای ملی، پارکهای جنگلی و پارکهای گیاهشناسی. اگر فضاهای سبز شهری را از نوع مالکیت به سه دسته عمومی، نیمه عمومی و خصوصی تقسیم کنیم، پارکهای شهری در طبقه فضاهای سبز عمومی هستند. طبیعت این فضاها به گونهای است که تمام طبقات مردم میتوانند از آن استفاده کنند؛ در پارکهای عمومی تمام وسایل سرگرمی و رفاهی، برای همه گونه سلیقه، فکر و سن وجود دارد. پارکهای شهری در مقیاس واحد همسایگی، در مقیاس محلهها، در مقیاس ناحیه و در مقیاس منطقه موجود هستند. همچنین فضاهای سبز خیابانی هم هستند که شامل فضای سبز میدانها، حاشیه بزرگراهها، حاشیه پیادهروها، جزایر میانی، تقاطعهای غیرهمسطح، بانههای میانی راهها (رفیوژ) و کنار خیابانها میشوند.
۱-شهر پاک: برای دستیابی به بهبود کیفیت و تامین تعادلهای زیست محیطی، شهر را باید همیشه پاک نگه داشت.
۲- شهر روان: برای دستیابی به شهری که مردم بتوانند در زمان مناسب سفرهای درون شهری خود را میان محل سکونت و کار و یا برای تامین نیازمندیها و تفریح و استراحت به انجام رساند شهر باید روان باشد.
۳-شهر سبز: فضاهای سبز در نقاط مختلف شهر در محله ها به توسعه فضای سبز و امکانات بهینه فضای سبز و بهره برداری مردم از آن کمک می کند و باعث شادابی مردم میشود.
۴- شهری با فرهنگ غنی: برای توسعه فرهنگ مردم و محله ها برای ارتباط مردم و اصلاح فرهنگ همگانی، باید نهادهای فرهنگی در مناطق شهری و محله ها به عنوان پایگاه فرهنگ سازی از طریق آموزش همیشه مورد نظر باشد.
۵- شهر پویا و زنده: در تمام مناطق شهری اقدامات خدمات رفاهی را باید گسترش داد تا با توازن و تعادل شهر توسعه یابد و در تمام مناطق شهری مردم به بازارها و فضای شهر و مراکز تفریحی امکانات خدمات رفاهی و گردشگری دسترسی داشته باشند تا از سفرهای درون شهری کاسته شود.
۶- شهر با بافت سنتی و مدرن: برای دستیابی به اهداف و ارتقا ضوابط و مقررات شهری و ارتقا تاسیسات و سطوح خدماتی متناسب با نیازها و توزیع مناسب آن در سطح شهر. بازسازهای بافتهای کهن با حفظ میراث فرهنگی و تاریخ و تمدن آن شهر و نمادهای فرهنگی و احترام به فرهنگ ملت در این مورد اقداماتی مدرن سازی انجام داد.
*یاداشتی از نورالدین سعیدی
جنرالیست (Generalist) کیست!؟
در زمینه حرفه ای جنرالیست به شخصی گفته می شود که دارای دانش عمومی گسترده ای بوده، به طوری که اطلاعاتش بیش از سطح چندین حوزه علمی باشد و توانایی خلق ایده ها با استفاده از ترکیب زمینه های متنوع را داشته باشد.
همواره مسائل و چالش های شهری نیز به دلیل اینکه دارای متغیرهای متفاوتی می باشند، برای مدیریت و حلشان نیازمند اتخاذ رویکردهای کل نگر هستیم.
به بیانی دیگر به یک تخصص میان رشته ای با متخصصانی نیازمندیم که ضمن آگاهی از مبانی نظری سایر رشته های مرتبط، توانایی همکاری با متخصصان آنها را نیز داشته و بتواند از قابلیت های همگی را در راستای رسیدن به یک هدف مشخص به طور هماهنگ ،استفاده کند.
حال شهرساز به مثابه یک پژوهشگر شهر، جهانگردی بین رشته ای است که در پس اطلاعات ارزشمند، در دیگر رشته ها نیز به جست و جو می پردازد و طیف گسترده ای از ملاحظات فرهنگی، اکولوژیکی، اقتصادی، فلسفی، اجتماعی، سیاسی و فناوری و...را در یکدیگر ادغام میکند و در نهایت به آنها عینیت کالبدی می بخشد.
"بنابراین میتوان گفت شهرساز نیز یک generalist است".




















