چند سالي است كه موضوعي تحت عنوان شهرهاي يادگيرنده مطرح شده است. شهر يادگيرنده چيست؟
در هر جائي مدرسه ؛ دانشگاه ؛ دوره هاي آموزش كوتاه مدت مثل زبان ؛ امور هنري ؛ كامپيوتر ؛ كلاس هاي آموزشي و .......... وجود دارد و سمينارهائي هم تشكيل مي شود كه ابعاد آموزشي خوبي دارد. آيا شهر يادگيرنده (Learning cities) ؛ چيزي غير از اين است؟ چه تفاوتي دارد ؟ آيا تفاوت در ميزان و كميت اين آموزش ها است يا در كيفيت همين آموزش ها يا اينكه اصلا چيز ديگري است ؟
پاسخ : در شهر يادگيرنده علاوه بر همه موارد فوق ؛ در 3 بعد اتفاقات جديد مي افتد :
الف- محتوا : برخي موضوعات خاص (علاوه بر موارد متعارف) نيز در دستور كار قرار مي گيرد . مانند : بلوغ و مسئوليت پذيري شهروندان
زندگي جمعي و شهروندي، مشاركت و شهروندي فعال
توجه به منافع جمعي در قبال منافع شخصي
كسب دانش مفيد براي زندگي اجتماعي بهتر
مشتري گرائي، فن آوري اطلاعات، جهاني شدن
ب- روح و اصول يادگيري متفاوت : اين ويژگي ها بر همه يادگيري هاي شهرهاي يادگيرنده ؛ سايه مي افكند : يادگيري مادام العمر
يادگيري نحوه بسيج همه منابع اجتماع براي يادگيري (عمومي؛ داوطلبانه؛ رسمي؛ .....)
شناسائي نيازهاي محله ها از طريق مشاركت
استفاده از يادگيري به عنوان يك روش براي ترغيب انسجام اجتماعي و ......
مطرح شدن دانش و يادگيري به عنوان دارائي عمده شهر
فراهم كردن اين امكان براي شهروندان كه هركجا ؛هر زماني ياد بگيرند(در مركز خريد و ..)
ج- نتايج : چنانچه شهر يادگيرنده با ديدگاه هاي فوق مورد توجه قرار گيرد؛ به نتايج فوق العاده اي دست پيدا مي كنيم كه براي يك شهر بسيار با ارزش است و كمك بسيار مهمي براي اداره بهتر شهر مي باشد.
در عصر دانش و جهانی شدن با توجه به رشد ارتباطات و افزایش رقابت جهانی، نیروی انسانی دانشی به عنوان سرمایه اصلی مورد توجه سازمان ها قرار گرفته است و منجربه رشد سازمان های یادگیرنده شده است و از سوی دیگر با توجه به رشد رقابت جهانی ؛ شهرها نیز می توانند با شهروندان دانشی خود با یکدیگر به رقابت بپردازند. بنابراین موضوعی با عنوان شهر های یادگیرنده مطرح می شود که در سطحی گسترده تر از سازمان ها با هدف ایجاد شهروندان دانشی و یادگیرنده در جهت پیشبرد اهداف و استراتژی های شهر تلاش می کنند و خود را برای رقابت در جهان دانشی آماده می کنند.
اما «ضوابط خاص» شامل ضوابط و مقرراتی میشود که همراه با تمامی اسناد طرحهای جامع و هدایتگر به تصویب مراجع ذیربط رسیده و به شهرداری ابلاغ شود. مصوبات شوراهای اسلامی شهرها نیز در این باره جزء ضوابط و مقررات خاص طبقهبندی میشوند.
«عناصر و عوامل فضاهای سبز عمومی»
از جمله عناصر و عوامل فضاهای سبز عمومی میتوان به رستوران، مزرعه کودکان، فضای پیکنیک، قلمستان، زمینهای ورزشی، باغ گیاهان، تئاتر روباز و پیست دوچرخه سواری اشاره کرد .منابع آب یک سایت میتواند شامل آبهای سطحی و سفرههای آبهای زیرزمینی است، باید توجه داشت که منظر (فضا) در طول زمان شکل میگیرد و طی دوران شکلگیری خود، با تغییرات و تحولات متعددی مواجه میشود؛ بنابراین، طراح منظر باید ترکیب درختان و درختچهها را به گونهای انتخاب کند تا ضمن دستیابی به آثار و عناصر منظر در کوتاه مدت، امکان رشد و جایگزینی درختان دارای عمر طولانی و دوام منظر را تامین کند.
«معیارهای منظرسازی فضاهای سبز و باز شهری»
منظرسازی یا به عبارت بهتر «زمین آرایی» عبارت است از کاربرد گیاهان در طراحی به گونه و شکلی که موجبات ارتقای جلوههای دیداری محیط است. از این دیدگاه برخی از مهمترین معیارهای زمینآرایی در عرصههای شهری به این شرح است: «انسجام فضایی، فضاسازی، نظم و تنوع، تکرار، سازگاری، مردم مداری، حداقل دخالت و تجاوز به شرایط طبیعی، راحتی دسترسی و حرکت و اصول زیباشناسی.
اصول مدیریت حفظ و بهسازی فضاهای سبز عمومی، موفقیت ساز و کار مدیریت فضاهای سبز شهری مستلزم رعایت اصول این معیارهاست: ارتقای نقش مردم، ارتقای بهرهوری اکولوژیکی فضای سبز شهری و ارتقای بهرهوری اجتماعی فضاهای سبز شهری.
``یاداشتی از نورالدین سعیدی
"هرگاه سود یک موجودیت تنها در گرو رفتار خود او نبوده و متاثر از رفتار یک یا چند موجودیت دیگر باشد، و تصمیمات دیگران تاثیر مثبت و منفی بر روی سود او داشته باشد، یک بازی میان دو تا چند موجودیت یاد شده شکل گرفته است."
▫️مطمئنا شهر بستری جهت کمال و سعادت انسان ها می باشد. با این حال با توجه به نیروهای مثبت و منفی موجود در کائنات، شهرها محل ستیز جریان های مثبت و منفی خواهند بود.
▫️با توجه به اینکه همه انسان ها از بدو تولد با پستی و بلندی های فراوانی در زندگی مواجه بوده اند و در راستای رسیدن به خواسته هایشان زحمات فراوانی را در قالب چهارچوب ها و الگوهای متعددی متحمل شده اند، میتوان گفت همه این روندها در یک بستر حقیقی صورت گرفته که این بستر محل های سکونت جمعی (روستاها و شهرها) می باشند.
▫️طبق "نظریه بازی ها" یک بازی شامل مجموعه ای از بازیکنان (شهروندان)، مجموعه ای از حرکت ها و الگوها و نتیجه مشخصی برای هر ترکیب از الگوها می باشد.
ذکر این نکته نیز لازم است که پیروزی در تمام بازی ها بر خلاف تصورات تابع شانس نمی باشد.
▫️در مقیاس منطقه ای رقابت شهرها برای دستیابی به یک برند، برای دستیابی به نرخ رشد اقتصادی بالا، دستیابی به کیفیت های زیست محیطی بالا و...از جمله بازی ها، میان شهرها می باشد.
▫️در مقیاسی ریزتر نیز، رقابت بین شهروندان در راستای یافتن جایگاهی بهتر در میان شهروندان و تلاش و رقابت با سایرین، از جمله بازی ها میان شهروندان می باشد.
▫️مسلما یک بازی(شهر) خوب، مستلزم قوانینی عادلانه و همه شمول خواهد بود.
"بازی همچنان ادامه دارد..."
این میزان از نسبت جمعیت یک محل بر مساحت آن محل به دست می آید که این مساحت عبارت است از کل مساحت آن منطقه که شامل فضاهای باز شهری و سطوح ساخته شده است.
تراکم ناخالص مسکونی از تقسیم تعداد افراد ساکن در یک مجموعه مسکونی بر سطح اشغال آن مجموعه به دست می آید.
تراکم شهری در ارتباط مستقیم با اندازه شهر است.
بدین معنا که می توان به وسیله اندازه گیری تراکم ها در شهر به اندازه آن شهر دست پیدا کرد.
همچنین در علم شهرسازی می توان با تعریف کردن تراکم برای نواحی شهر، اقدام به کنترل جمعیت و ساخت و ساز ها در آن شهر نمود.
یکی دیگر از استفاده هایی که می توان از شاخص تراکم کرد ساماندهی عملکرد های موجود در یک شهر در نواحی مختلف آن شهر است.
از طریق تراکم می توان به حوزه ها و هسته های یک شهر نفوذ کرد و می توان فهمید که آیا این حوزه های شهری در ارتباط با هم درست عمل می کنند.
یکی از مهم ترین اهداف شاخص های تراکم برقراری توازن بین فضاهای تولید شده معماری با فضاهای شهری و خارجی ست.
برای کنترل تراکم از شاخص های متفاوتی استفاده می شود که این شاخص ها عبارتند از :
1-ضریب سطح اشغال
2-ارتفاع ساختمانی
3-تراکم ساختمانی
4-تراکم واحد مسکونی در سطح
🍁🥀 🍁🥀
فرض کنید شما در یک آپاتمان که در یک کوچه 10 متری واقع شده است زندگی می کنید اگر در این کوچه به طور متوسط 20 قطعه تفکیکی موجود باشد و در هر قطعه ساختمانی 4 طبقه وجود داشته باشد حدودا 80 تا 100 خانواده در این کوچه زندگی می کنند.
تصور کنید که روز اول مهر هر خانواده تصمیم بگیرد فرزند دانش آموز خود را با اتومبیل شخصی خود به مدرسه برساند! شما در این کوچه ساعت 8 صبح با حجم انبوه اتومبیل و رفت و آمد مواجه خواهید شد.
یکی از مهم ترین مسائلی که بسیاری از افراد ساکن در شهر با آن روبرو هستند مساله ی تراکم است.
همه ما هر روز چند بار واژه تراکم را می شنویم ولی معنای درست آن را که در معماری و شهرسازی استفاده می شود نمی دانیم.
نخستین معنایی که هر کس بعد از شنیدن کلمه تراکم در ذهن خود تصور می کند، انباشتگی و فشردگی است. تراکم به عنوان مقیاس اندازه گیری، جایگاه ویژه و گسترده ای در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های شهری دارد.
تراکم ها بر اساس نوع و جنس واحد اندازه گیری به دو دسته تقسیم می شوند:
الف) تراکم جمعیتی که با واحد نفر در هکتار مشخص می شود.
ب) تراکم ساختمانی که معمولا به صورت درصد بیان می شود.
اصولا تراکم ها در بازه وسیعی طبقه بندی می شوند.
به عنوان مثال تراکم جمعیتی به معنای جمعیت ساکن در واحد سطح است که با واحد نفر در هکتار مشخص می شود.
تراکم کلی مسکونی از نسبت جمعیت شهر بر بخش های ساخته شده شهر به دست می آید.
سطح ساخته شده شامل کلیه کاربری های موجود در شهر، از مسکونی تا تفریحی و امثال آن است.
🔸محیط زیست عبارت ترکیبی از دانش های متفاوت در علم است که شامل مجموعهای از عوامل زیستی و محیطی در قالب محیط زیست و غیر زیستی (فیزیکی، شیمیایی) است که بر زندگی یک فرد یا گونه تأثیر میگذارد و از آن تأثیر میپذیرد.
امروزه این تعریف غالباً به انسان و فعالیتهای او مرتبط میشود و میتوان محیط زیست را مجموعهای از عوامل طبیعی کرهٔ زمین، همچون:
هوا، آب، اتمسفر، صخره، گیاهان و غیره، که انسان را احاطه میکنند خلاصه کرد.
تفاوت محیط زیست با طبیعت در این است که تعریف طبیعت شامل مجموعه عوامل طبیعی، زیستی و غیر زیستی میشود که منحصراً در نظر گرفته میشوند،
در حالی که عبارت محیط زیست با توجه به برهمکنشهای میان انسان و طبیعت و از دیدگاه بشر توصیف میشود.
🔸مهمترین آثار فعالیتهای انسان بر خاک عبارت اند از :
مسمومیت و فرسایش که موجب تخریب و کاهش توان زمینهای زراعی میشوند.
به طور کلی فرسایش خاک پدیدهای طبیعی است که به وسیلهٔ عواملی چون باد، روانابهای سطحی و تغییرات دما انجام میگیرد.
با این حال، فعالیتهای انسان از جمله زراعت مفرط، آبیاری زمینهای زراعی، محصولات تککشتی، چریدن بیش از حد دامها در مراتع، جنگلزدایی و بیابانزایی باعث از بین رفتن تعادل موجود میان روند تخریب و ایجاد خاک، و در نهایت آلودگی آن میشوند.
مسمومیت خاک میتواند در اثر افزایش نمکهای خاک توسط ماشینآلات کشاورزی و یا آلودگی مستقیم آن توسط افراد یا کارخانهها ایجاد شود.
در این صورت خاک ناحاصلخیز و حتی سمی برای برخی گیاهان میشود.
🔸طبق نظر سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، مهمترین تأثیرات فعالیتهای انسان بر روی آبها در سه مورد خلاصه میشود:
مصرف بیش از حد آب
از بین رفتن منابع آب
آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی
امروزه تأمین آب شیرین برای بعضی کشورها یک بحران جدی محسوب میشود.
بر اساس گزارشهای این سازمان در سال ۲۰۰۱، در صورت عدم اقدامات مناسب، در سال ۲۰۳۰ تعداد ۳٫۹ میلیون نفر دچار این بحران خواهند شد.
قابل توجهاست که این بحران خود با روند کنونی افزایش جمعیت اوج نیز خواهد گرفت.
گرم شدن زمین نیز در از بین رفتن منابع آب به خصوص در مناطقی چون آسیای مرکزی، آفریقای شمالی و دشتهای بزرگ ایالات متحده نقش مهمیدارد.
کیفیت آبها نیز بحران دیگری است که برخی کشورها در پیش رو دارند.
میزان آلودگی برخی آبها و روند افزایش آن در بسیاری از نقاط کرهٔ زمین بسیار نگران کننده میباشد.
آبهای سفرههای زیرزمینی و رودها و دریاچهها منابع مهم تأمین آب شیرین هستند که مستقیماً در معرض آلودگی توسط فعالیتهای انسان قرار دارند.
آلودگی دریاها نیز علاوه بر دخالت مستقیم انسان، تحت تأثیر آلودگی آبهای شیرین و چرخهٔ آب میباشد.
به مـوازات رشـد بـی رويـه شهرنـشينی در كـشور هـا بـالاخص ممالـك جهـان سـوم ،
سكونتگاههايی نا متعارف و حاشيه ای نيز به سرعت ايجاد شـده و رشـد يافتـه انـد
ايـن سكونتگاهها اغلب دارای ويژگيهای زير هستند:
1- به دليل نداشـتن پروانـه سـاختمان و تبعيـت نكـردن از برنامـه ريـزيهـای رسـمی شهرسازی، ايجـاد مـسكن توسـط حاشـيه نـشينان شـتابزده بـوده و مجموعـه ای از ساختمانهای نابسامان را به وجود آورده اند.
2- مناطق حاشيه نشين تمركزی از اقشار كم درآمد و فقير شهری و مهـاجر روسـتايی را
شامل می گردد.
3- محيطی با كيفيت پايين زندگی بوده و كمبود شديد خدمات و زير بناهای شـهری و تراكم بالای جمعيتی در آن مشهود است.
4- حاشيه نشينان بيشتر افراد مهاجر روستايی و عـشاير و كمتـر شـهری هـستند كـه در اغلب موارد فاقد مهارت لازم شهری و بعضاً غير ماهرند.
5- غالباً زمينهای مناطق حاشيه نشين غصبی می باشند.
6- اغلب بيسواد و كم سواد بوده و از ساختار و روابط اجتماعی زندگی شهری دورند.
7- از نظر بافت كالبدی، معماری و شهرسازی يك محله بی شـكل و درهـم و بـرهم و فاقد خيابان و كوچه بندی هستند.
8- از خدمات و تسهيلات بهداشتی، آموزشی و اجتماعی محروم بوده اند
9- تراكم جمعيت در آن در قياس با ديگر مناطق شهری بالاتر می باشد.
10- ساخت جمعيتی مناطق حاشيه نشين معمولاً جوان می باشند.
11- عامل توسعه فرهنگ فقر، در شهر هستند.




















