شورای عالی شهرسازی
تصویر ماهوارهای تهران
نوشتار اصلی: شورای عالی شهرسازی
شورای عالی شهرسازی سازمانی است که در وزارت آبادانی و مسکن تشکیل شد و از سال ۱۳۴۳ به ریاست عالیه فرح پهلوی آغاز به کار نمود. این شورا تعیین اولویت طرحها، بررسی و تصویب آییننامههای شهرسازی، و تعیین و تصویب معیارهای ساختمانی و بررسی قوانین شهرسازی را بر عهده دارد. هدفهای اساسی شورای عالی شهرسازی برگزیدن سیاست همگانی شهرسازی و هماهنگکردن برنامههای شهرسازی با برنامههای عمرانی؛ بررسی و تصمیمگیری دربارهٔ جلوگیری از گسترش بیرویه شهرها تا زمانی که طرح جامع برای آنها تهیه نشدهاست و تهیه نقشه جامع برای شهرهای کشور و اجرای طرحهای نام برده برای آن شهرها.
موضوعات مرتبط: شهرسازی
اصطلاحات و ابعاد شهرسازی و برنامهریزی شهری
- زیبایی
- ایمنی
- زاغهنشینی
- انحطاط
- فرسودگی
- بازسازی و بازنوسازی شهری
- حمل و نقل
- شهرکهای اقماری
- توسعه پایدار
- ابعاد زیستمحیطی
- نور و صدا
- پایداری اجتماعی
- پایداری اقتصادی
- حریم شهر
- محدوده شهر
- طرح تفصیلی
- طرح جامع
- زیرمحله
- نمای شهر
- منظر شهری
- محورهای شهری
- کاربری
- مشاع
- پیلوت
- محوطهسازی شهری
- کیفیات محیطی
- پاسخدهندگی فضای شهری
- سرزندگی
- پیاده مداری
- اجتماع پذیری
- فضا
موضوعات مرتبط: شهرسازی ، برنامه ریزی شهری
تحصیلات تکمیلی شهرسازی
این رشته برای ادامه تحصیل در سطح کارشناسی ارشد دانشگاههای ایران شامل چهار گرایش مدیریت شهری،طراحی شهری، برنامهریزی شهری و برنامهریزی منطقهایاست و در مقطع دکتری نیز تحت عنوان شهرسازی میباشد.
- کارشناسی ارشد برنامهریزی شهری:[۳] دوره ای است که طی آن دانش آموختگان این رشته بتوانند دانش لازم برای تهیه طرحهای توسعه شهری مورد نیاز کشور را فرا گرفته و بتوانند رابط مناسبی بین برنامههای دیگر شهرسازی بوده و نظارت و مراقبت برتوسعه پایدار شهری بر اساس سیاستها و طرحهای مصوب را بر عهده گیرند.
اهداف مشخص این دوره به شرح زیر است:
- گسترش دانش و مهارت برنامهریزی شهری به منظور تربیت نیروی انسانی آگاه و کار آمد که بتواند نقش اساسی در هدایت توسعه شهری کشور داشته باشد.
- تربیت نیروی انسانی متخصص و مورد نیاز برای رفع نیازهای مربوط به برنامهریزی شهری در کشور
- تقویت زمینههای علمی و فنی و تخصصی شهرسازی در حیطه برنامهریزی شهری
شهرسازی در عین تخصصی بودن، دارای خصلت و ویژگیهای میان رشتهای است و تقویت زمینههای مختلف آن از جمله برنامهریزی شهری در ارتباط و هماهنگ و تنگاتنگ با برنامهریزی منطقه ای، طراحی شهری، مدیریت شهری و برنامهریزی مسکن میتواند زمینههای رشد و تعالی این رشته در کشور را فراهم کند. دانش آموختگان این رشته میتوانند در فرایند برنامهریزی و بهبود شرایط زیست مناطق شهری کشور نقش مؤثری داشته و با مشارکت در تهیه طرحهای توسعه شهری و نظارت بر اجرای این طرحها عملاً در فرایند شهرسازی کشور نقش و وظیفه اجراء خود را ایفا نمایند.
دانش آموختگان این رشته میتوانند در نهادهای مختلف شهرسازی کشور از جمله ادارات و سازمانهای تابعه وزارت مسکن و شهرسازی، وزارت کشور، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، شهرداریها، دفاتر فنی استانداریها و همچنین دفاتر مهندسین مشاور نقش مؤثری در تهیه و اجراء و نظارت بر اجرای طرحهای توسعه شهری کشور داشته باشند.
- کارشناسی ارشد برنامهریزی منطقه ای:[۴]کارشناسی ارشد برنامهریزی منطقه ای دوره ای است که طی آن دانش آموختگان این رشته بتوانند دانش لازم برای تهیه طرحهای توسعه منطقه ای و ناحیه ای مورد نیاز کشور را فرا گرفته و بتوانند رابط مناسبی بین برنامههای دیگر شهرسازی بوده و نظارت و مراقبت برتوسعه پایدار منطقه ای و ناحیه ای بر اساس سیاستها و طرحهای مصوب را بر عهده گیرند.
اهداف مشخص این دوره به شرح زیر است:
- گسترش دانش و مهارت برنامهریزی منطقه ای به منظور تربیت نیروی انسانی آگاه و کار آمد که بتواند نقش اساسی در هدایت توسعه منطقه ای کشور داشته باشد.
- تربیت نیروی انسانی متخصص و مورد نیاز برای رفع نیازهای مربوط به برنامهریزی منطقه ای در کشور
- تقویت زمینههای علمی و فنی و تخصصی شهرسازی در حیطه برنامهریزی منطقه ای
- کارشناسی ارشد مدیریت شهری:[۵] نگرش جامع به سیاستها، برنامهها و طرحهای توسعه شهری و نیز تدوین اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی در رأس سیاستگزاری و مدیریت شهریقرار میگیرد. تحقق این اهداف، نیازمند ارزیابی نتایج و تبعات سیستمهای شهری برای تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی بوده و محتاج تحولات اساسی در سازمان و تشکیلات برنامهریزی و مدیریت شهری است. ایجاد تعادل بین مراکز شهری بزرگ و کوچک، همکاری بین بخشهای دولتی، عمومی و خصوصی و نیز تدوین استراتژی محلی در زمره سیاستهای نیل به مدیریت شهری، قابل تأمل هستند. شهرهای جهان از طریق تجربه و پژوهش مسیرهایی را برای رویارویی با مشکلات توسعه شهری و محیط کشف و در طی این فرایند، بینشی نیز نسبت به نحوه دستیابی به توسعه پایدار کسب کردهاند. بدین ترتیب رشته مدیریت شهری به دنبال تربیت متخصصانی است که بتوانند روشهای حل معضلات امروزی شهرها را ارائه کند. دوره کارشناسی ارشد مدیریت شهری محورهای زیر را به منظور دستیابی به فضایی که بتوان به پرسشها و چالشهای فوق پاسخ داد، دنبال خواهد کرد:
- چگونگی بهبود محیط شهری با رویکرد مدیریت شهری
- روشهای برتر تصمیمگیری محیط شهری
- روشهای اجرای استراتژی محیطی و مدیریت شهری
- افزایش توان مدیریتی برای برنامهریزی و مدیریت شهر
- روشهای مؤثر برای بکارگیری منابع موجود در جهت مدیریت شهری پایدار
ضرورت و اهمیت ایجاد رشته مدیریت شهری: تجارب دهههای اخیر شهرسازی حاکی از آن است که شهر سنتی در محدوده فضایی و عملکردی گذشته از یک طرف قادر به تأمین نیازهای کنونی سکونتگاهها و ساکنین آن نبوده و از طرف دیگر، توان بهرهبرداری از امکانات نوین را نیز ندارد. سگونتگاههای کنونی نیز در فضایی به مراتب گستردهتر و با عملکردها و نیازهای به مراتب پیچیدهتر از گذشته عمل میکنند. در چنین شرایطی هدف شهرسازی نمیتواند صرفاً ساماندهی کالبدی – فضایی یا اجتماعی – اقتصادی تعیین شود، بلکه لازم است پا را فراتر گذاشته و هدف بنیادیمدیریت شهری را در دستور کار شهرسازی جدید قرار داد؛ بنابراین مدیریت شهری به عنوان دوره کارشناسی ارشد و گروه دانشگاهی چه از نظر مقوله و چه از نظر ارزشی و عملکردی کاملاً با اهداف و دیدگاههای جدید منطبق میباشد.
- کارشناسی ارشد طراحی شهری:[۶] تعاریف متعدد و متنوعی از طراحی شهری ارائه شدهاست که دارای وجوه مشترک زیاد و گاه نیز وجود افتراق است. وجوه مشترک مذکور در قالب مشخصات و ویژگیهای طراحی شهری به شرح زیر قابل ذکر است:
- تأکید بر جنبههای کالبدی و فضائی (سه بعدی) در ضمن توجه به جنبههای عملکردی شهر
- تأکید بر عرصة عمومی
- ارتباط با معماری، معماری منظر و برنامهریزی شهری
- کاربست در مقیاسهای مختلف ولی عمدتاً در مقیاسهای بخشی از شهر و پروژههای بزرگ و کوچک شده.
هدف کلی طراحی شهری را نظم دهی ظاهری (شکلی) و عملکردی به سکونتگاههای انسانی ذکر کردهاند، ولی بهطور خاص هدف طراحی شهری کسب دانش تخصصی و مهارت حرفهای است در زمینههای زیر:
- نظم دهی ساختار شهر و عناصر عمده تشکیل دهندة آن.
- ترتیب، تنسیق و اصلاح بخشهای تاریخی به معنی قابل استفاده کردن آنها.
- طراحی ساختاری توسعههای شهری در مقیاسهای مختلف.
- تأکید بر طراحی مبتنی بر اصول، قواعد و معیارهای شکل دهنده شهر به صورت تدریجی در طول زمان براساس آگاهی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی.
- ارتقاء کیفیت محیط شهری.
- توجه به چالش محلی ماندن و جهانی شدن.
- قابل زیست کردن و حیات بخشی فضاهای شهری.
- ایجاد مکانهای با هویت مردمی.
- توجه به ملاحظات پایداری در طراحی فضاهای شهری.
ضرورت و اهمیت رشته طراحی شهری:
طراحی شهری به عنوان یک تخصص حرفهای و یک رشته علمی طی دو دهه اخیر تقریباً در همه جا از اهمیت زیادی برخوردار بودهاست. این امر از یک طرف به دلیل حاد شدن مسائل گوناگون شهرها و تنزل کیفیت آنها و از طرف دیگر تلاش طراحان شهری برای فعالتر و غنیتر کردن دانش آن به منظور پاسخگویی مؤثرتر به نیازهای روزافزون جوامع کنونی در ارتباط با محیطهای انسان ساخت میباشد. در کشور ما علیرغم نیاز شدیدی که در شرایط کنونی به خدمات این حرفه در مقیاسها، زمینهها و برای اهداف گوناگون احساس میشود، متأسفانه حرفه طراحی شهری نتوانستهاست جایگاه، موقعیت و هویت مناسب خود را بیابد. که نتیجه مشخص آن عدم موفقیت پروژههای مختلفی است که تحت عنوان طراحی شهری طی حدود چهل سال گذشته در کشور به اجرا درآمده است. بدون شک بخش مهمی از این عدم موفقیت مرهون برنامه آموزشی طراحی شهری است. به این معنی که آموزش طراحی شهری نتوانسته با ارائه برنامهای مناسب، طراحان شهری حرفهای متخصص، با شایستگی لازم، تربیت نماید.
نقش و توانائی دانش آموختگان طراحی شهری:
مسائل و مشکلات روزافزون و متعدد سکونتگاههای کنونی از یکطرف و نارضایتی از عملکرد شهرسازی دهههای گذشته در بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی در سکونتگاهها موجب رشد و رونق حرفه و رشته طراحی شهری در همه کشورهای جهان گردیدهاست. امروزه نیاز به تخصص طراح شهر، چه در بخش دولتی و چه خصوصی در همه جا کاملاً احساس میشود. برنامه آموزشی طراحی شهری به گونه ای تدوین شدهاست که دانشآموخته این رشته بتواند در شرائط و زمینههای مختلف و متنوعی، در کنار برنامه ریزان شهری، معماران، معماران منظر و سایر حرفههای مرتبط فعالیت کند. بازسازی و بهسازی بافتهای فرسوده، طراحی مجموعههای مسکونی، محلات و شهرها، شهرهای جدید، روستاها، طراحی برای توسعه گردشگری، طراحی پیاده راهها، طراحی شهری پایدار، طراحی سکونتگاهها در مناطق زلزله خیز، ارائه راه حلهای طراحی برای سکونتگاههای واقع در حاشیه شهرها و زیباسازی شهری از جمله فعالیت هائی است که فارغالتحصیل کارشناسی ارشد طراحی شهری میتواند در آنها اشتغال پیدا کند.
- دکتری شهرسازی:[۷] به منظور تعیین هدف و رسالت خاص دوره آموزشی دکترای شهرسازی لازم است در ابتدا نگاه مختصری به فلسفه وجودی شهرسازی و ماهیت آن بهطور کلی داشته باشیم. از ابتدای قرن گذشته، شکلگیری حرفه ورشته شهرسازی همواره با بحثها و چالشهای زیادی همراه بودهاست. یکی از اصلیترین این بحثها مربوط به ماهیت مناسب آموزش در مقاطع سهگانه آن بودهاست؛ بنابراین برای تعیین شکل مطلوب آموزش شهرسازی در مقطع دکترا لازم است قبل ازهر چیز نقش حرفهای شهرساز از یکطرف و نقش آکادمیک آن از طرف دیگر روشن شود. بدون شک ماهیت این دو نقش تعیینکننده نیازی است جامعه حرفهای و آکادمیک دارابوده و برنامه آموزشی دوره دکترای شهرسازی باید به آنها به صورت رضایت بخشی پاسخ دهد.
الف. فلسفه وجودی شهرسازی
علیرغم برخی از ابهاماتی که تقریباً در همه جای دنیا در مورد ماهیت و محتوای شهرسازی وجود دارد و قطعاً کشور ما نیز در این زمینه مستثنی نیست، بواسطه نقشی که شهرسازی در ایجاد بستر مناسب برای زندگی شهروندان دارد، روز به روز براهمیت و اعتبار آن به عنوان یک رشته و حرفه فعال وموثرافزوده میشود. هر چند نمیتوان با قاطعیت گفت که چنین بستری مستقیماً و براساس یک رابطه جبری بر خصوصیات اجتماعی، فرهنگی، رفتاری و… تأثیر میگذارد، لیکن به هر ترتیب میتواند نقش مؤثروتعیینکننده ای در هدایت و شکلگیری جامعه ای مطلوب داشته باشد. شکلدادن و نظم بخشیدن به جنین بستری به گونه ای که اهداف و ارزشهای مورد نظر را تحقق بخشد دلیل اصلی بوجود آمدن رشته شهرسازی است.
ب. ماهیت شهرسازی علم، هنر و علوم انسانی
رشد شهر گرایی و شهرنشینی در طی سده اخیر در سرتاسر جهان و بروز مسائل و مشکلات گوناگون شهری منجر به ایجاد دورههای عالی آموزشی و پژوهشی شهرسازی در دانشگاههای جهان گردید است. توسعه بیسابقه شهرها و شهرنشینی، پیشرفتهای فناوری و خصوصاً فناوریهای ارتباطات و اطلاعات، تحولات مربوط به وسائل حمل ونقلو تغییرات کمی و کیفی کاربری اراضی، و همینطور تغییرات کمی و کیفی جمعیت شهری و خواستهای متنوع و متعدد آنها، و بالاخره تغییر عمده و اساسی در مکانیزمهای تصمیمگیری در جوامع شهری، پیچیدگیهای روزافزون موضوعات شهرسازی را موجب شدهاست. این امر بار دیگر و این بار بسیار روشنتر و قاطع تر از گذشته بر ماهیت بین رشتهای یا میان رشتهای بودن شهر سازی (interdisciplinary) تأکید میورزد. به گونه ای که محتوا، و به تبع آن رویههای شهرسازی را نه صرفاً به عنوان زمینه ای علمی یا هنری، بلکه زمینه ای علمی، هنری و انسانی معرفی میکند که از ویژگیها و در عین حال پیچیدگیهای زمینههای مرتبط برخوردار بوده و بنابراین استفاده از نظریهها، روشها و فنون مربوط به کلیه زمینههای تشکیل دهنده آن اجتناب ناپذیر است. این امر شهرسازی را به رشته و حرفهای کاملاً خاص و تقریباً بی نظیر تبدیل میکند.
ج. جهانی، ملی و محلی
ویژگیهای پیش گفته شده همراه با تغییر و تحولات گوناگون دهههای اخیر (فرایند جهانی شدن) به این مفهوم است که ایده دهکده جهانی، خواه نا خواه، در حال تحقق پذیرفتن است؛ بنابراین ماهیت شهرسازی، تحولات جهانی و نظام ارزشی خودی ایجاب میکند که در آموزش شهرسازی در کلیه مقاطع، به ویژه در مقطع دکترا، هر سه سطح پیش کفته مورد توجه قرار گیرد. بدون تردید دانشآموخته شهرسازی قادر نخواهد بود بدون آگاهی از تحولات جهانی، خصوصاً تجارب و دستآوردهای سایر جوامع در زمینه حل مسائل مربوطه، فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و حرفهای خودرا به نحو مطلوب به انجام برساند. بدیهی است این امر نباید به این مفهوم تلقی شود که شهرساز مسائل را از خارج وارد کرده و راه حلهای مربوطه را نیزالزاما همراه آن از خارج وارد کند و بنابراین راه حلهایی ارائه گردد که هیچگونه ارتباط و سنخیتی با شرائط داخلی ومحلی جامعه ما ندارد.
د. تقسیم کار در مقاطع سهگانه
گرچه از نظر آکادمیک دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا تقریباً در همه دانشگاههای معتبر جهان از یکدیگر تفکیک شده و برای هریک هدف و رسالت خاصی در نظر گرفته شدهاست، لیکن واقعیت این است که این مقاطع سهگانه به شدت به یکدیگر وابسته بوده و تحقق اهداف موردنظر در مقطع بالاتر متکی و منوط به تحقق اهداف مربوطه در مقطع پایین تراست. این امر به خصوص در مورد رابطه بین دوره کارشناسی ارشد و دکترای شهرسازی موکداً مصداق دارد. با توجه به اینکه هدف دوره کارشناسی ارشد تربیت افراد حرفه ای، و هدف دوره دکترا به عنوان بالاترین سطح آموزشی رشته، تربیت افراد متخصصی است که به تولید دانش و گسترش مرزهای آن پرداخته و از طریق پژوهش و انتقال دانش به حرفه به بهبود و ارتقای کیفیت محیط بپردازند، لذا توجه به رابطه بین حرفه و رشته شهرسازی امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. نکته مهم دیگری که در ارتباط با سه مقطع فوقالذکر در شهرسازی باید متذکر شد این است که دوره آموزشی کارشناسی، عمومی، یکپارچه و بدون تفکیک به زیر مجموعههای تخصصی است ولی در مقطع کارشناسی ارشد، شهرسازی به زیر مجموعههایی همچون برنامهریزی شهری، طراحی شهری، برنامهریزی منطقه ای و… تقسیم میشود. لیکن در مقطع دکترا بار دیگر چنین تفکیکی صورت نگرفته و عنوان دوره در چارچوب عام آن به نام «شهرسازی» خوانده میشود. زمینه تخصصی مورد علاقه دانشجو در رساله دنبال خواهد شد. این امر اهمیت بخش پژوهشی دوره دکترا را به خوبی نشان میدهد.
موضوعات مرتبط: شهرسازی
واژهشناسی شهرسازی
مهندسی شهرسازی واژهٔ معادل رشته Municipal Engineering در انگلستان است که در سیستم دانشگاهی ایران در ردهٔ مهندسی طبقهبندی شدهاست اما معمولاً در دانشکدهٔ هنر و معماری ارائه میگردد. تاریخچهٔ ساخت و کاربرد این واژه در فارسی برمی گردد به حضور کارشناسان آلمانی در ایران در دههٔ بیست خورشیدی که در برابر واژهٔآلمانی Städtebau با همین مفهوم مشابه ساخت و ساز شهر قرار داده شد.
موضوعات مرتبط: شهرسازی
سیر تاریخی
از دهه ۱۹۳۰ میلادی در آمریکا و انگستان، نفوذ تفکراتفلسفی در مطالعات جغرافیدانان آغاز شد. از این دهه تا دهه ۱۹۶۰ میلادی؛ مباحث فلسفی بیشتر در زمینههایی از علم جغرافیا، چون: طبیعت، چشمانداز و روابط جغرافیا با سایر علم میپرداختند؛ که نمونهٔ کامل آن کتاب «ماهیت جغرافیا» از ریچارد هارتشورن است.
مکتب علم فضایی در دهه ۱۹۵۰ آغاز گشت؛ ولی تأثیرات بیشتر این مکتب از دهه ۱۹۶۰ آغاز شد. به دنبال تأثیرات آن؛ در سال ۱۹۶۹ میلادی، دیوید هاروی اثر معروف خود؛ یعنی «تبیین در جغرافیا» را با تأثیرپذیری از جریانها وروششناسیهای مکتب جغرافیا به منزله علم فضایی (علم فضایی) تدوین کرد.
دیوید هاروی از ۱۹۷۰ میلادی به بعد؛ در فلسفه و روششناسی به یک نوع همپوشی میان رادیکالیسم،اثباتگرایی منطقی و پدیدارشناسی معتقد شد.
در دههٔ ۱۹۷۰ میلادی؛ سهم جغرافیا در حل مسائل روزمرهٔاجتماعی و اقتصادی اعتبار علمی بیشتری مییابد؛ و با ظهور ایدهآلیسم، رئالیسم و آرمانشهر مارکس؛ هر جغرافیدان تحت تأثیر مکتبی خاص قرارگرفت؛ و جغرافیا به شکل علم تفکربرانگیز نسبت به شیوهٔ زندگی گروههای انسانی تبدیل شد؛ البته در دهه ۱۹۸۰، جغرافیا جهتگیریهایی به سمت تحلیل واقعیتها نیز پیدا کرد.
موضوعات مرتبط: جغرافیا
تاریخچهٔ جغرافیا
نقشهٔ جهان باز ساختهٔ بتلمیوس از جغرافیای بتملیوسی در سدهٔ هشتم/نهم خورشیدی
این اندیشه از آناکسیماندر(۱۲۳۱/۳۲ – ۱۱۶۶/۶۷ سال پیش از هجرت)، که واپسین نویسندگان یونانی به بنیانگذار واقعی جغرافیا مطرحش نمودند-، از طریق پارهای از بازگوییهای جانشینان او به ما رسیدهاست. آناکسیماندر را به نوآوری شاخصها (ابزار ساده و کارآمد یونانی کهاندازهگیری اولیه از عرض جغرافیایی را انجام داد) میشناسند. تالس و آناکسیماندر همچنین به پیشگوییگرفتها معروف اند. شالودهٔ جغرافیا را میتوان درفرهنگهای دیرینه، از قبیل چین باستان، سدههای میانه و دوران باستان ردیابی کرد. یونانیان نخستین بار جغرافیا را با هر دو سرفصل هنر و دانش یافتهبودند و این را بانقشهنگاری، فلسفه، ادبیات و ریاضیات به دست آوردهاند. بحثهای گرمی در بارهٔ این که نخستین بار کی داوی کرد که زمین گرد میباشد، هست؛ که به اعتبار یا مراجعه بهپارمنیدس، فیثاغورث یا اناکساغورث میشود گفت هر کدامشان با بهرهگیری از توضیح گرفتها توانست ثابت کند که زمین گرد است. با این وجود، او همانند بسیاری از معاصرانش بازهم باور داشت که زمین یک لوح هموار است. یکی از نخستین برآوردهایی که شعاع زمین را تخمین میزند را اراتوستن به جا هشتهاست.
نخستین سامانهٔ خیلی دقیق خطوط دستگاه مختصات جغرافیایی به هیپارخوس (ابرخس) منسوب است. او دستگاه مبنای شصتتایی را به کار بست که از ریاضیات بابلی برگرفته شدهبود. وی مدارها و نصف النهارها را به °۳۶۰، و هر درجه به '۶۰ تقسیمبندی کرد. او برای اندازهگیری طول جغرافیایی در محلهای مختلف روی زمین، پیشنهاد کرد از گرفتها برای تعیین اختلاف زمانی نسبی استفاده کنند. نقشهکشی گستردهٔ رومیان به خاطر کاوشهایشان در زمینهای جدید، بعدها سطح بالای اطلاعاتیای را برای بتلمیوس به منظور ساخت اطلسهای مو شکافانه گرد هم آورد. وی با استفاده از دستگاه شبکهای روی نقشههایش و اتخاذ طول ۹۰/۹۲ کیلومتر به ازای هر درجه، کار هیپارکوس را پیشبرد.
جغرافیا در ایران باستان
از بررسی و تحقیق ایرانیان قدیم در جغرافیا اطلاع زیادی در دست نداریم. دیرینترین سندی که در این باره موجود است قسمتهای بازمانده اوستا است که در پارهای از بخشهای آن اشارههایی به وضع یا نام برخی سرزمینها و دریاها و کوهها و رودها رفته و در فرگرد یکم کتابوندیداد از شانزده کشور آفریدهٔ اهورامزدا سخن به میان آمدهاست، ولی چون قسمتهای علمی اوستا از میان رفتهاست در این باره بیش از این اطلاعی به دست نمیآید. پس از آن در سنگ نبشتهٔ بغستان (بیستون) به نام کشورهایی که داریوش میگوید بر آنها فرمانروایی داشتهام برمیخوریم و از همین قبیل اطلاعات مختصر و جزئی در برخی از نوشتههای یونانیان نیز مشاهده میشود. از روزگار ساسانیان نیز علاوه بر آنچه جستهگریخته در ضمن بعضی از کتب آن دوران آمده و به دست ما رسیده ‚ کتاب مستقل شهرستانهای ایرانشهر که در آن نام و شرح مختصر شهرهای ایران و برخی از روایات افسانهای دربارهٔ آنها آمده، در دست است و به فارسی نیز ترجمه شدهاست.
جغرافیا در تمدن اسلامی
نقشه جهان ابن وردی، رونوشتی از نسخهٔ خطی سدهٔ دهم یا یازدهم خورشیدی
در خلال سدههای میانه، سرنگونی فرمانروایی روم به تغییر درروند تکامل جغرافیای از اروپا به جهان اسلامانجامید. جغرافیدانان مسلمان مانند شریف ادریسینقشههای مبسوط جهان (از قبیل کتابالرجاری) را درست کردند، در حالی که جغرافیدانان دیگر مانند یاقوت حموی،ابوریحان بیرونی، ابن بطوطه و ابن خلدون حساب دقیقی از سفرهایشان و جغرافیای مناطقی که دیده بودند، دست و پا کردند. محمود کاشغری جغرافیدان ترک، نقشهٔ جهان را بر پایهٔ یک زبان کشید، و بعد از او پیری رئیس این کار را انجام داد (نقشهٔ پیری رئیس). افزون بر این، دانشمندان مسلمان کارهای پیش از رومیان و یونانیها را ترجمه و تفسیر نمودند، و بیت الحکمه را به این منظور در بغداد راه انداختند. ابو زید بلخی دانشمند ایرانی، در آغاز از نقشهبرداری زمینی در بغداد، مدرسهٔ بلخ را درون بلخ بنیان نهاد. «سهراب» جغرافیدان مسلمان در میانههای سدهٔ چهارم خورشیدی، سرگرم کتابی بود دربارهٔ مختصات جغرافیایی، حاوی دستورالعمل برای ساخت نقشهٔ مستطیلی جهان، با طرح نمایش تصویر استوانههای همفاصله. در اواخر سدهٔ چهارم و اوایل سدهٔ پنجم خورشیدی، ابن سینا علل زمینشناختی کوهها را در کتابشفا (۴۰۵/۶ خورشیدی) برانگاشت.
ابوریحان بیرونیویرایش
ابوریحان بیرونی (۳۵۲–۴۲۷ خورشیدی) نخستین بار طرح نمایش تصویرِ همسمتِ (سمت در برابر ارتفاع در دستگاه نجومی) دارای مسافت مساوی قطبی را از کره آسمان شرح داد. هنگامی که پای نقشهبرداری شهرها و اندازهگیری فواصل میانشان وسط میآمد، او به عنوان ماهرترین فرد شناختهشدهبود که در شهرهای بسیاری در خاور میانه وشبهقارهٔ هند این کار را انجام دادهبود. وی همچنین به هنگام اندازهگیری ارتفاع کوهها، ژرفای درهها و پهنای افقفنون مشابه را گسترش بخشید، و موضوع جغرافیای انسانی و سکنهپذیری سیارهٔ زمین را مطرح نمود. وی مسکونی بودن تقریباً یک چهارم از سطح زمین برای بشر را برانگاشت؛ همچنین عرض جغرافیایی کاث (کاج، کاظ یا کات، از شهرهای دیرینهٔ در خوارزم) را با استفاده از بیشینهٔ بلندای خورشید محاسبه کرد، و معادلههای پیچیدهٔ زمینسنجشی را به منظور محاسبهٔ دقیق محیط زمین واگشود، که به اندازههای امروزین محیط زمین خیلی نزدیک بود. او شعاع زمین را ۶۳۳۹٬۹ کیلومتر برآورد که تنها ۸/۱۶ کیلومتر کمتر از مقدار کنونی ۶۳۵۶٬۷ کیلومتر میباشد. در مقایسه با پیشینیانی که محیط زمین را بانشانهروی همزمان خورشید از دو محل مختلف اندازه گرفتند، بیرونی روش تازهای را بر پا کرد که با استفادهٔ محاسبات مثلثاتی بر پایهٔ زاویهٔ میان یک دشت و بر فراز کوه بود -که اندازهگیریهای دقیقتری از محیط زمین را نتیجه داد- و انجام این کار را با یک شخص برای اندازهگیری از یک موقعیت انجامپذیر ساخت. او همچنین بررسیای از طرح نمایش تصویر نقشه، نقشهنگاری، منتشر کرد که شامل روشی برای نمایش نیمکره در صفحه بود.
جرجی زیدان در تاریخ تمدن اسلام ذیل جغرافیا میآورد: «لفظ جغرافی میرساند که این علم را عرب وضع نکرده اما چون جغرافی به تاریخ مربوط است و چون عربها به واسطهٔ مقتضیات شریعت اسلام پیش از ترجمهٔ جغرافی بهزبان عربی کتابهایی در توصیف راهها و شهرها نگاشتهاند، لذا در اینجا از جغرافی اسلامی هم اسمی میبریم.»[۶]
جغرافیا پس از اسلام
نقشه جهان کانتینو، نخستین نقشهای از جهان که یافته کریستف کلمب را مینماید.
عصر کاوش اروپا در سدههای نهم و دهم و یازدهم، جایی که یابندگان اروپایی همانند کریستف کلمب، مارکوپولو وجیمز کوک بسیاری از زمینهای جدید را یافتند و محاسبه کردند، اشتیاقی تازه برای ریزهکاریهای دقیق جغرافیایی، و شالودهٔ نظریههای خام در اروپا باز زنده شد. مشکلی که با جغرافیدانان و کاوشگران روبهرو شد، پیدا کردن طول و عرض یک مکان جغرافیایی بود. اگرچه مشکل عرض جغرافیایی مدتها پیش حل شدهبود، ولی طول جغرافیایی همچنان بازمانده بود؛ توافق بر سر نصفالنهار صفر درجه تنها بخشی از مشکل بود. جان هریسون با نوآوری زمانسنج اچ۴ در سال ۱۱۳۸/۹ خورشیدی مشکل حل کرد، و بعداً در سال ۱۲۶۳در فراهمایی جهانی مریدین،نصفالنهار گرینویچ به عنوان نصف النهار صفر اتخاذ شد.
جغرافیا در سدههای دهم و یازدهم و دوازدهم خورشیدی به عنوان یک زمینهٔ دانشی جدا به رسمیت شناخته و بخشی از برنامهٔ درسی دانشگاههای اروپا بهویژه پاریس وبرلین شد. گسترش بسیاری از جوامع اطلاعاتی جغرافیاییدر سدههای دوازدهم و سیزدهم خورشیدی بر پایهٔ جامعهٔ اطلاعاتی جغرافیایی، انجمن جغرافیایی پادشاهی (بریتانیا) در سال ۱۲۰۸/۹ خورشیدی، جامعه جغرافیایی روسیه در سال ۱۲۲۳/۴ خورشیدی جامعه جغرافیایی آمریکا در ۱۲۲۹/۳۰ خورشیدی و انجمن جغرافیای ملی (آمریکا) در سال ۱۲۶۶/۶۷ خورشیدی، در سال ۱۱۹۹/۲۰۰ خورشیدی نمایان شد. اثرگذاری امانوئل کانت، الکساندر فون همبولت، کارل ریتر و پول ویدال دلا بلاش را میتوان نقطه عطف اصلی جغرافیا در انتقال از فلسفه به علم دانست.
طی دو سدهٔ گذشته، پیشرفت در فناوری مانند رایانه، به گسترش علوم نقشهبرداری و راه و رسمی تازه انجامید، همانند مشاهدهٔ همراه مشارکت و زمینآمار که این شیوههای تازه در جغرافیای امروزی به کار رفتهاست. در غرب در طول سدههای سیزدهم و چهاردهم، نظم و انضباط جغرافیا دستخوش چهار مرحلهٔ اساسی شد: جبر محیط زیست، جغرافیای منطقهای، انقلاب کمّی و جغرافیای انتقادی. پیوند میانرشتهای نیرومند میان جغرافیا و علومزمینشناسی و گیاهشناسی و همچنین دانش اقتصاد،جامعهشناسی و مردمنگاری نیز تا حد زیادی افزایش یافته، بهویژه به عنوان پیامد سامانهٔ دانش زمین که در پی درک جهان در یک دید کلینگر میباشد.
موضوعات مرتبط: جغرافیا
فنون و روشهای جغرافیا
همانطور که روابط متقابل مکانی کلیدهای این علوم مختصر هستند، نقشهها نیز ابزاری کلیدی اند. نقشهنگاریسنتی با رویکردی تازهتر به واکاوی جغرافیایی، سامانههای اطلاعات مکانی (سام) مبتنی بر رایانه پیوستهاست. در مطالعهٔ ایشان، جغرافیدانان از چهار روش وابسته استفاده مینمایند:
- سامانمند: دانستههای جغرافیایی را در مقولههایی که میتواند به کاوش سراسری بپردازد، دستهبندی میکند.
- منطقهای: به بررسی رابطهٔ سامانمند میان رَستههای منطقهای خاص یا موقعیت مکان سیاره میپردازد.
- توصیفی: موقعیتی از سیما و جمعیت را به سادگی مشخص میکند.
- تحلیلی: میپرسد که چرا ما به دنبال سیما و ساکنان در یک منطقهٔ خاص جغرافیایی میگردیم.
نقشهنگاری
نقشهٔ مصور برجسته
نقشهنگاری نمایش سطح زمین با استفاده از نمادهای انتزاعی است (نقشهسازی). اگرچه زیررشتههای دیگر جغرافیا برای ارایهٔ تجزیه و تحلیلهایشان به نقشهها تکیه میکنند، ولی ساخت واقعی نقشهها به اندازهٔ کافی مجرد هست که بتوانیم جداگانه در نظر بگیریمش. نقشهنگاری از گردهمایی پیشنویس فنون به صورت دانش واقعی سر برآوردهاست. نقشهکشان باید روانشناسیِ شناختی وکارپژوهی (ارگونومی) را بیاموزند تا بفهمند چه نمادهایی بیشترین اثر را در جابهجایی اطلاعات زمین دارا است، و روانشناسی رفتاری را بیاموزند تا کسانی را که از نقشههایشان استفاده میکنند را به اثرپذیری از اطلاعات وادارند. ایشان باید زمینسنجی و ریاضیات نسبتاً پیشرفته را یاد بگیرند تا بدانند چگونه شکل زمین بر واپیچش (اعوجاج) نمادهای پیشدیدهٔ نقشهٔ هموار برای مشاهده تأثیر میگذارد. بیجنجال میتوان ادعا کرد که نقشهنگاری دانهای است که از کشتزار بزرگتر جغرافیا رُستهاست. بیشتر جغرافیدانان بیان خواهند کرد که شیفتگی دوران کودکی به نقشهها در حقیقت پیشگویی گرایش ایشان به این زمینه بودهاست.
سامانهٔ اطلاعات جغرافیایی
نقشهٔ برداریای ساده، استفاده از عناصر برداری: نقاط چاه، خطوط رودخانه و چنربر دریاچه
سامانهٔ اطلاعات جغرافیایی (جیآیاس) به جمعآوری اطلاعات پیرامون زمین، برای بازیابیِ خودکار توسط یک رایانه، با دقتی مناسب به منظور توختن (کسب) اطلاعات، رسیدگی میکند. افزون بر زیررشتههای دیگر جغرافیا، کارآزمودگان سام باید با علوم رایانه و سامانههای دادگانی (پایگاهدادهای) آشنا باشند. سامانهٔ اطلاعات جغرافیایی انقلابی در زمینهٔ نقشهنگاری ایجاد کرد؛ هماکنون تقریباً تمام نقشهسازی را با کمک گونهای از نرمافزار سام انجام میدهند. همچنین سامانهٔ اطلاعات جغرافیایی دانش بهرهگیری از نرمافزار و فنون آن را برای نمایش، واکاوی و پیشبینی روابط مکانی هدایت میکند. در این زمینه، «جیآیاس» به معنی «دانش اطلاعات جغرافیایی میباشد.
دورکاوی (سنجش از دور)
دورکاوی یا سنجش از دور، دانش بهدستآوردن اطلاعات در مورد ویژگیهای زمین از طریق اندازهگیریهای از دور میباشد. دادههای دورکاویده در اشکال مختلف مانند تصاویر ماهوارهای، عکسهای هوایی و دادههای بهدستآمده از حسگرهای دستی، تولید میشود. جغرافیدانان به منظور: الف) عرضهٔ اطلاعات متنوع در نوعی از پیمانههای فاصلهای (محلی به جهانی)، ب) گردآوردن نگرشی اجمالی از ناحیهٔ مورد علاقه، پ) دسترسی به پایگاههای دوردست یا بیرون از دسترس، ت) فراهم ساختن اطلاعات طیفی نامریی طیف الکترومغناطیس، و ث) آسان کردن بررسی چگونگی تغییر سیما و ناحیهها در درازای زمان، بهطور فزاینده از دادههای دورکاویده برای بهدستآوردن اطلاعات در مورد سطح زمین، اقیانوسها و هواکره استفاده میکنند. دادههای دروکاویده ممکن است آزادانه، یا پیوسته با دیگر لایههای دادههای رقمی واکاوَند (مثلاً در یک سامانهٔ اطلاعات جغرافیایی) تحلیل شود.
روشهای کمّی جغرافیا
زمینآمار با واکاوی دادههای کمی به ویژه استفاده از روش آماری جهت یابش پدیدههای جغرافیایی، سر و کار دارد. زمینآمار همهجا و در زمینههای گوناگون استفاده شدهاست، از جمله: آبشناسی، زمینشناسی،ژئومورفولوژی (زمینریختشناسی)، اکتشاف نفت، واکاوی آبوهوا، برنامهریزی شهری، آمایش و همهگیرشناسی. پایهٔ ریاضی زمینآمار از تحلیل خوشهای، واکاوی تفکیک کنندهٔ خطی و آزمون آماری نافراسنجی (غیرپارامتری)، و موضوعات دیگر برگرفته شدهاست. کاربردهای زمینآمار به شدت در سامانههای اطلاعات جغرافیایی استفاده میشود، به خصوص برای درونیابی نقاط نسنجیده. جغرافیدانان سهم بهسزایی در روشهای فنون کمّی نشان دادند.
روشهای کیفی جغرافیا
روشهای کیفی جغرافیایی یا قومنگاشتی؛ روشهای پژوهش، را بشرجغرافیدانان استفاده میکنند. در جغرافیای فرهنگی، بهکارگیری فنون پژوهش کیفی، سنتی است که نیز در مردمشناسی و جامعهشناسی از آن استفاده میکنند. مشاهدهٔ همراه با مشارکت و مصاحبههای عمقی و موشکافانه، دادههای کیفی را برای بشرجغرافیدانان فراهم میکند.
موضوعات مرتبط: جغرافیا




















