اطلاعات جغرافیایی
برسطح ماه هیچ گاه باد نمی وزد از این رو ،جای پای فضانوردان همواره باقی می ماند.
ـــ دریاچه ارومیّه بعداز بحرالمیّت (دریای مرده)در اردن شورترین دریاچه جهان است.
ـــ مساحت دریاچه ارومیّه 6000کیلومترمربع است و عمیق ترین نقطه آن 14متر است.
ـــ بزرگترین رود ازنظرطول (نیل) وازنظر پهنا(آمازون)است.
ـــ انفجار بزرگ یا همان(بیگ بنگ) حدود15تا20میلیارد سال
قبل بوقوع پیوسته است طبق تخمین دانشمندان خلقت از آن زمان به بعد شروع شده است.
ـــ مرتفع ترین پایتخت در جهان لاپاز در بولیوی است.
ـــ قدیمی ترین زبان زنده دنیا زبان سانسکریت توسط حدود ۶۰۰ نفر در هندوستان تکلّم مشود.
ـــ طبق گزارش دانشمندان کره زمین5/4میلیارد سال عمردارد.
ـــ درعمق 1000متری اقیانوس دمای آب در4درجه سانتی گراد ثابت می ماند.
ـــ کهکشان راه شیری در حال چرخش است وهر 225میلیون
سال یک حرکت انتقالی انجام می دهد که به سال کهکشانی معروف است.
ـــ گودترین منطقه در بین اقیانوس های جهان گودال
مارینا (ماریان) ژرفترین نقطه آن چلنجر نام دارد به عمق 11022 متر
ـــ شمالی ترین شهر در جهان همرنست در کشور نروژ است.
ــــ سردترین منطقه در جهان ورک ویونک در سیبری است.
ــــ کانال قابل کشتیرانی جهان به ترتیب طول برحسب مایل:
گوتا(115مایل) سوئز(100مایل) ولگا(80مایل) کیل(61مایل)
ــــ بنای برج طغرل درشهر ری بخاطر سبک معماریش یک ساعت طبیعی نیز به حساب می آید.
ــــ بطورمتوسط سالی500 شهاب سنگ به زمین برخورد میکند.
ــــ خورشید روزی 126هزار میلیارد اسب بخار انرژی به زمین می فرستد.
ـــ سطح کره زمین حدوداً 515 میلیون کیلومتر مربع می باشد.
ـــ ستارگان به علّت جوّ زمین چشمک می زنند.
ـــ در جهان از هر 10نفر یک نفر ساکن جزایر هستند.
ـــ پست ترین نقطه در جهان بحرالمیّت با393- متر از سطح دریاهای آزاد
ـــ از سیارّات منظومه شمسی سیارّه زهره گرمترین است.
ـــ بزرگترین کشور مسلمان در جهان اندونزی است.
ـــ خورشید 1253000مرتبه بزرگتر از کره زمین است.
ـــ تعداد 48صورت فلکی درجهان تاکنون نام گذاری شده است.
ـــ منطقه ماراتن دشت باریکی است که در 42 کیلومتری آتن
واقع شده و11کیلومتر طول و2کیلومتر عرض دارد.
ـــ عمیق ترین دریاچه جهان بایکال به عمق1940متراست.
ـــ قلّه اورست در سال 1852 پس از فتح آن بدست
(سرجورج اورست) به این نام نامگذاری شد.
ـــ در دهم ژوئیه میلادی سال1741میلادی، سرزمین آلاسکا
توسط (وتیوس برینگ) کاشف دانمارکی کشف شد.
ــــ نور خورشید فقط تا عمق 400متری آب دریا نفوذ می کند.
ــــ داغترین نقطه کره زمین در منطقه ای از ایتوپی است در این
منطقه در روزهای عادی دمای هوا در سایه به 63 درجه سانتی گراد می رسد.
ــــ آبشارآنجل (آنژل) در ونزوئلا20 بار بلندتراز آبشار نیاگارا است.
ــــ بزرگترین ستاره ای که تاکنون شناخته شده آنتارس است که حجم آن حدود نود میلیون برابر حجم خورشید منظومه شمسی است.
ـــ به طورمتوسط درجه شوری آب اقیانوسها 35 درهزار است اگر تمام نمک های موجود در اقیانوسها را روی قارّه ها بگسترانند ، لایه ای به قطر حدود 200متر تشکیل می شود.
ـــ وزن کره زمین به 5940میلیارد تن می رسد.
ـــ آبراه سوئز با 161کیلومتر اولیّن و طولانی ترین آبراه مصنوعی جهان است.
ـــ در هر دقیقه تقریباً 50هکتار از جنگلهای استوایی از بین می رود این مساحت حدود 100زمین فوتبال است.
ـــ میزان انرژی که خورشید در یک ثانیه تولید می کند ، برای تولید برق مورد نیاز تمام کشورهای جهان درمدّت 1میلیون سال کافی است.
ـــ اخترشناسان عمر جهان را 5/9میلیارد سال تخمین زده اند.
ــــ کمترین درجه حرارت زمین تاکنون با2/89درجه زیرصفر سال1892 در قطب جنوب به ثبت رسید.
ــــ زمین با سرعت 1میلیون و56هزار کیلومتر در ساعت به دور خورشید می چرخد.
ــــ بزرگترین نقشه جهان در بلژیک است که سطح آن به یک هکتار می رسد!
ــــ اگر یخهای قطب جنوب آب شود ،آب اقیانوسها 70متر بالا می آید ویک چهارم خشکیها زیر آب می رود.
ـــ همه سیاره های منظومه شمسی ازغرب به شرق می چرخند بجز سیارّه ناهید که از شرق به غرب می چرخد.
ــــ در بهترین وضعیت هوایی در مریخ ، فشار در این سیّاره 100مرتبه کمتر از فشار در زمین است.
ـــ لایه اوزن فقط به اندازه قطر دو سکّه روی هم کلفتی دارد.
ــــ هر هکتار جنگل قادر است بیش از 5تن گوگرد وغبار هوا را جذب کند.
ـــ فاصله سطح زمین تا مرکز آن حدود 6 هزارو 370 کیلومتر است.
ــــ چگالی زمین از دیگر سیارات منظومه شمسی بیشتر است.
ـــــ روزانه تقریباً ۸هزار زلزله در گوشه وکنار کره زمین اتفاق می افتد
یا به عبارت دیگر، هر یازده ثانیه ،یک زمین لرزه رخ می دهد
موضوعات مرتبط: جغرافیا
انواع ابرها
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ
النور﴿۴۳﴾
آيا ندانستهاى كه خدا[ست كه] ابر را به آرامى مىراند سپس ميان [اجزاء] آن پيوند
مىدهد آنگاه آن را متراكم مىسازد پس دانههاى باران را مىبينى كه از خلال آن
بيرون مىآيد.
سيروس
مرتفع ترين ابر مي باشد و به شكل پرمانند و سفيد رنگ و شفاف در اسمان ديده مي
شودو معمولا"علامت هواي بد مي باشد.
سيروكوموس
اين ابر اغلب بدون سايه مي باشد و غالبا"به جاي خورشيد و ماه هاله اي در اسمان
پدید مي اورد ظهور ان در اسمان مقد مه فرارسيدن هواي ابري و طوفاني است .
التوكومولوس
اين ابر معمولا"به صورت شيار يا امواج منظمي مشاهده مي گردد . اين ابر در بالاي
قله كوههاديده مي شود و علامت هواي بد و ايجاد رعد و برق است.
استراتوكومولوس
اين لبر داراي رنگ تيره يا سفيد مايل به خاكستري است و معمولا"به صورت دسته يا
توده كروي شكل هستند . اين ابر علامت فقدان شرايط بارندگي رگباري است.
كومولوس
اين ابرشكل گل كلمي دارد و بالاي ان گنبدي شكل است و پنبهاي مي باشد و
معرف هواي خوب است.
كومولونيمبوس
اين ابر به شكل برج عظيمي است كه رنگ بالاي ان به صورت ابي روشن و زير ان به
رنگ ابي تيره است . اين ابر علامت رعد و برق و بارندگي رگباري است.
برگرفته ازسايت:http://tomyanh.blogfa.com/post-63.aspx
موضوعات مرتبط: آب و هواشناسی
انواع سنگها
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4
1ـ سه نوع سنگ اساسي چه هستند؟
سنگهاي آذرين، رسوبي و دگرگون . سنگهاي آذرين از ماگماي سرد شده بوجود مي آيند. اگر ماگما در سطح سرد شود، سنگهايي مثل بازالت بوجود مي آيندو اگر در درون زمين سرد شوند، سنگهاي بوجود آمده گرانيت ناميده مي شوند. سنگهاي رسوبي از ذرات ساير سنگها بوجود مي آيند. مثلاً ماسه سنگ از ماسه درست شده است. ماسه به نوبه ي خود عمدتا شامل كوارتز مي باشد، يك نوع كاني كه در گرانيت وجود دارد، مثال ديگر سنگهاي آهكي هستندكه از صدف موجودات دريايي، بوجود مي آيند. سنگهاي دگرگون، سنگهايي هستند كه در اثر فشار و حرارت، تغيير يافته اند. مثلاً حرارت زياد، سنگ آهك را به مرمر تبديل مي كند.
2 ـ با ارزش ترين مواد معدني كدامند؟
سنگهاي قيمتي مانند الماس، ياقوت، ياقوت كبود، زمرد با ارزش ترين مواد معدني هستند، طلا و نقره نيز اگر چه جزء مواد معدني محسوب مي شوند اما در طبيعت آنها را بصورت عنصر مي توان يافت.
3 ـ آيا مواد معدني مي توانند شما را نا مرئي كنند؟
خير .زماني مردم به اعتقادات خرافي در مورد مواد معدني عقيده داشتند. در قرون وسطي، مردم فكر مي كردندكه اگر اوپال ـ Opal را در برگ بو بپيچند و بپوشند نا مرئي مي شوند.
4 ـ سخت ترين ماده ي معدني چيست؟
الماس كه شكل خالص اما كمياب كربن است تحت فشار زياد در اعماق زمين حاصل مي شود و سخت ترين ماده طبيعي است.
5 ـ متداول ترين سنگها كدامند؟
سنگهاي رسوبي 75% سطح خشكي هاي زمين را پوشانده اند. اما سنگهاي آذرين و دگرگون، 95% سنگهاي رويه ي پوسته ي زمين را تا عمق 16 كيلومتر تشكيل مي دهند.
6 ـ «سنگهاي تولد» چه هستند؟
كانيها و مواد معدني خاصي، نشانه ماه تولد هر شخصي است. مثلاً «گارنت» Garnet، سنگ تولد متولدين دي ماه است، در حاليكه «ياقوت» سنگ متولدين مرداد ماه است.
7 ـ عناصر و كاني ها چه هستند؟
پوسته ي زمين شامل 92 عنصر مي باشد كه دو تا از متداول ترين آنها، اكسيژن و سيليس است. آلومينيوم، آهن، كلسيم، سديم ، پتاسيم و منيزيم نيز در پوسته فراوانند.
اين 8 عنصر، 59/98% وزن پوسته زمين را تشكيل مي دهند. بعضي عناصر مانند طلا به صورت خالص يافت مي شوند. اما بيشتر عناصر به طور شيميايي با هم تركيب مي شوند و كانيها را درست مي كنند. مثلاً از تركيب شدن اكسيژن و سيليس همرا ه با مقدير كم ساير عناصر، كاني هايي به وجود مي آيند به نام سيليكاتها. در سنگي مانند گرانيت، مي توانيد كاني هاي فلدسپات، كوارتز و ميكا را پيدا كنيد.
8 ـ كدام سنگها در ساختمان سازي بكار مي روند؟
دو نوع سنگ رسوبي، سنگ آهك و ماسه سنگ و از سنگهاي آذرين، گرانيت و از سنگهاي دگرگون، مرمر براي تزئينات ساختمان بكار مي رود.
9 ـ آيا زغال سنگ، يك نوع سنگ است؟
خير، سنگها تركيبات معدني و غير زنده محسوب مي شوند. اما زغال سنگ مانند نفت و گاز طبيعي، ميليونها سال پيش از بقاياي موجودات زنده تشكيل شده است . براي همين آنها را «سوختهاي فسيلي» مي نامند.
10 ـ آيا بعضي از مواد معدني، فراواني بيشتري از بقيه دارند؟
بسياري از مواد معدني مفيد فراوانند، اما برخي از آنها كمتر رايج اند. مواد معدني مهم، ذخاير محدودي دارند و بنا براين اغلب دوباره بازيابي مي شوند.
باز يافت اين مواد در انرژي لازم جهت استخراج سنگ معدن و تهيه ي ماده ي مورد نظر، صرفه جويي مي كند.
سه خانواده سنگ
زمین شناسان ، بر پایه مشاهدات انجام شده ، سنگهای زمین را از نظر منشا به سه گروه اصلی تقسیم کرده اند که عبارتند از :
- سنگهای آذرین
- سنگهای رسوبی
- سنگهای دگرگونی
- سنگهای حد واسط
سنگهای آذر آواری و توفها :
این سنگها ، جزو سنگهایی هستند که از نظر ماده اولیه جز سنگهای آذرین و از نظر محل و طرز تشکیل جز سنگهای رسوبی هستند.
میگماتیتها : میگماتیتها در زبان یونانی به معنی اختلاط است و عبارت از سنگی مرکب و ناهمگن که قسمتی از آن رنگ روشن و ظاهر گرانیتی داشته و قسمت دیگر از نوع گنیسی و از کانیهای تیره تشکیل شده است. این سنگ حد واسط سنگهای آذرین و دگرگونی است.
گرانیت آناتکسی : این گرانیتها منشا رسوبی دارند و معمولا رسهای شیستی سرشار از کوارتز ، گریواک و آرکوز مولد این گرانیت میباشند. اگر این سنگهای رسوبی تحت تاثیر دگرگونی ناحیهای شدید قرار گیرند ، بخشی از این سنگها ذوب شده و ماده حاصل از ذوب در فرآیندهای سنگزایی مجدد یعنی تولید ماگمای پالین ژنتیک یا گرانیتهایی که از ذوب رسوبات به وجود می آیند ، شرکت میکند.
در سنگهای رسوبی در اثر دیاژنز تغییراتی صورت میگیرد که در این صورت نه میتوان این سنگها را سنگهای رسوبی اولیه دانست و نه میتوان آنها را جزو سنگهای دگرگونی طبقه بندی کرد.
مباحث مرتبط با عنوان
سنگ آذر آواری
سنگ آتشفشانی
سنگ آذرین
سنگ دگرگونی
سنگ رسوبی
سنگ شناسی آذرین
سنگ شناسی دگرگونی
سنگ شناسی رسوبی
فرآیندهای سنگزایی
فرسایش سنگ
کانی شناسی
گرانیت آناتکسی
میگماتیت
هوازدگی
سنگ شناسی رسوبی
ریشه لغوی
سنگ شناسی رسوبی از دو کلمه Sedimentary به معنی رسوبی وPetrology به معنی سنگ شناسی گرفته شده است.
دید کلی
سنگهای رسوبی به دلیل داشتن منابع مهم نظیر نفت ، گاز ، ذغال ، آهن ، اوارنیم و نیز مواد مورد نیاز در مصالح ساختمانی مانند آهک ، گچ و غیره از اهمیت خاصی برخوردارند لذا سنگ شناسی رسوبی یکی از مهمترین شاخههای علوم زمین محسوب میگردد. در حدود 70٪ از سنگهای سطح زمین ، دارای منشا رسوبی هستند، و این سنگها عمدتا از ماسه سنگها ، سنگهای آهکی ، شیل ها و به مقدار کمتری اما با همان معروفیت از رسوبات نمک ، سنگهای آهندار ، ذغال و چوب تشکیل شده است.
تاریخچه و سیر تحولی
مطالعه سنگهای رسوبی از نظر مشخصات ساختی ، بافتی و ترکیب شیمیایی آنها ، اولین بار در سال 1879 توسط سوربی انگلیسی انجام گرفت. وی مطالعه سنگهای رسوبی در مقاطع نازک را برای اولین بار ابداع نمود. بعدها در 1899 ، کایوی فرانسوی پارهای از مشخصات میکروسکوپی و مشخصات ماکروسکوپی بعضی از سنگهای رسوبی در کشور فرانسه را ، به صورت مصور تشریح و تفسیر کرد.
از آن تاریخ به بعد ، به پیروی از کایو ، بررسیهای سنگهای رسوبی و کوشش اکثر سنگ شناسان ، عمدتا بر کانی شناسی و تشخیص کانیهای تشکیل دهنده این سنگها متمرکز گردید. که در این میان ماسه سنگها و رسوبات ماسهای و از میان کانیها هم ، کانیهای سنگین (دارای وزن مخصوص بیش از 2.85) ، بیشتر مورد توجه قرار گرفتند.
در سال 1919 ، ونت ورث آمریکایی برای سنجش اندازه ذرات و دانه های تشکیل دهنده رسوبات تخریبی مقیاسی ارائه داد و به کمک مقیاس ونت ورث مطالعه دانه سنجی و تجزیههای کمی و مکانیکی رسوبات بر مبنای اندازه دانه ها و فراوانی آنها ، میسر گردید.
سرانجام در 1933 ، آدن و کرمباین ، مقیاسهای جدیدتری برای اندازه گیری دانههای رسوبی ارائه دادند و در مکانیسم تجزیههای مکانیکی رسوبات تخریبی ، تسهیلات زیادتری ایجاد کردند. امروز هم ، مقیاسهای اندازه گیری متداول برای مطالعات رسوب شناسی و سنگهای رسوبی ، به نام همین افراد معروف بوده و مورد استفاده سنگ شناسان و رسوب شناسان قرار دارد.
گروههای اصلی سنگهای رسوبی
رسوبات سیلیسی آواری :
رسوبات سیلیسی آواری (همچنین تحت عنوان رسوبات تریجنوس یا اپی کلاستیک خوانده میشوند) آنهایی هستند که از خرده سنگهای قبلی که توسط فرآیند فیزیکی حمل و رسوب کردهاند، تشکیل شدهاند. این گروه شامل سنگها زیر میباشد:
کنگلومراها :
در این سنگها ، مواد دانه درشت گرد شده در زمینهای از مواد دانه ریز قرار دارند.
برشها :
مواد دانه درشت گرد نشده در زمینهای از مواد دانه ریز قرار دارند.
ماسه سنگها :
اندازه دانهها در ماسه سنگها ، کمتر از 2 میلیمتر است.
گلسنگها :
اندازه دانهها کمتر از 2 میکرون میباشد.
رسوبات بیوژنیک ، بیوشیمیای و آلی :
رسوباتی هستند که بیشتر منشا بیو ژنیکی ، بیو شیمیایی و آلی دارند و شامل:
سنگهای آهکی :
سنگهای آهکی میتوانند هم از طریق ته نشست مستقیم CaCo3 از آب دریا و هم از طریق رسوب کردن اسکلتهای کربناتی موجودات به وجود آید.
چرتها :
چرت ، یک واژه خیلی کلی برای رسوبات سیلیسی دانه ریز ، با منشا شیمیایی ، بیو شیمیایی یا بیوژنیکی است.
فسفاتها :
یکی از مهمترین کانیهای رسوبی فسفاتها ، آپاتیت میباشد.
ذغال و شیل نفتی :
ذغال و شیلهای نفتی که از بقایای موجودات زنده قدیمی میباشند، انعکاسی از فرآیندهای دیانژ و دگرگونی دارند.
رسوبات شیمیایی :
این رسوبات منشا شیمیایی دارند و شامل موارد زیر میباشند:
تبخیریها: تبخیریها عمدتا رسوبات شیمیایی هستند که پس از تغلیط نمکهای محلول در آب (بر اثر تبخیر) رسوب کردهاند.
سنگهای آهندار :
آهن ، عملا بر اندازه چند در صد در تمام سنگهای رسوبی وجود دارد، ولیکن بطور غیر معمول ، در جایی که مقدار آهن بیش از 15٪ باشد، سنگهای آهندار را تشکیل میدهد.
رسوبات آذر آواری :
رسوبات آذر آواری رسوباتی هستند که عمدتا از دانههای با منشا ولکانیکی ، که از فعالیتهای آتشفشانی همزمان سرچشمه گرفتهاند، تشکیل شدهاند. و شامل موارد زیر میباشند:
رسوبات اتوکلاستیک :
سنگهای ولکانوژیکی هستند که توسط برشی شدن در جای لاوا تشکیل شدهاند.
رسوبات پیروکلاستیک – ریزشی :
این رسوبات به راحتی از طریق خردههای آتشفشانی خارج شده از یک مجرا یا یک شکاف ، بر اثر انفجار ماگماتیکی ، تشکیل میشوند.
رسوبات ولکانی کلاستیک – جریانی :
این رسوبات توسط انفجارات فورانی در محیطهای خشکی ایجاد میشوند.
هیدروکلاستیکها :
هنگامی که لاوای خارج شده ، با آب تماس پیدا کند، سرد شدن و خاموشی سریع ، باعث قطعه قطعه شدن لاوا میشود. این قطعات پس از حرکت در آب و دانه دانه شدن رسوبات هیدروکلاستیک را تشکیل میدهند.
رسوبات اپی کلاستیک :
رسوباتی هستند که از حرکت و ته نشست مجدد رسوبات ولکانی کلاستیک ایجاد شدهاند.
اهمیت مطالعه سنگهای رسوبی
سنگهای رسوبی در ادوار گذشته زمین شناسی در محیطهای طبیعی متفاوتی که امروزه وجود دارد، رسوب کردهاند. مطالعه این محیطهای عهد حاظر و رسوبات و فرآیندهای آنها به درک بیشتر معادل قدیمی آنها کمک میکند.
دلایل زیادی برای مطالعه سنگهای رسوبی وجود دارد زیرا ارزش اقتصادی کانیها و مواد موجود در آنها کم نمیباشد. سوختهای نفت و گاز از پختگی مواد آلی در رسوبات مشتق شده و سپس این مواد به یک سنگ مخزن مناسب ، که عمدتا یک سنگ رسوبی متخلخل است، مهاجرت میکند. ذغال ، سوخت فسیلی دیگری است که البته در توالیهای رسوبی نیز وجود دارد. روشهای رسوب شناسی و سنگ شناسی به طور گسترده در پی جویی ذخایر جدید این منابع سوختی و سایر منابع طبیعی مورد استفاده قرار میگیرد. سنگهای رسوبی بیشتر آهن ، پتاس ، نمک و مصالح ساختمانی و بسیاری دیگر از مواد خام ضروری را تامین میکنند.
محیطها و فرآیندهای رسوبی و جغرافیای قدیمی و آب و هوای قدیمی ، همگی را میتوان از مطالعه سنگهای رسوبی استنباط کرد. اینگونه مطالعات به شناسایی و درک تاریخ زمین شناسی زمین کمک فراوانی میکند. سنگهای رسوبی حاوی زندگی گذشته زمین ، به فرم فسیلها هستند که اینها مفاهیم اصلی انطباق چینه شناسی در فازوزوئیک میباشند.
چاکراتراپي و کيفيت سنگها
براي چاكراتراپي بايد از بهترين كيفيت سنگ ها استفاده كرد. هر چقدر سنگ شفاف تر و خالص تر باشد انرژي ساطع شده از آن شفاف تر و خالص تر است. اين سنگ ها قبل از استفاده بايد تميز شوند زيرا نه فقط انتقال دهندة انرژي هستند كه عناصر زيان بخش را از بدن، امواج منفي را از بدن اتري و اطرافتان جذب مي كنند و بدين ترتيب شما را پاك كرده و از شما حمايت مي كنند.
www.prozhe.com
/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}
موضوعات مرتبط: جغرافیا ، علوم زمین
تعريف واژه توسعه پايدار :
ساده ترین تعریف توسعه پايداربدین قرار است : توسعه اي كه ضمن آن كه به نيازهاي كنوني جامعه بشری پاسخ داده میشود ، توانائيهاي نسلهاي آينده را براي پاسخگويي به نيازها و خواسته هايشان به مخاطره نمي اندازد.
توسعه پايدار نگران تهي شدن كنوني كره زمين از منابع است ، ليكن تنها منابع طبيعي نيستند كه در مخاطره قرار گرفته اند، بلكه كيفيتهاي ديگر نظير كيفيت چشم اندازها، ميراث فرهنگي ، و آرامش و توانائي مناطق شهري براي زيست ايمن و سالم نيز در خطر نابودي است.
هدف گذاري براي توسعه پايدار، توجه يكجا به عوامل و مقوله هاي اجتماعي و اقتصادي همراه با موضوعات مرتبط با محيط زيست طبيعي گريز ناپذير است ، زيرا كه شرايط اجتماعي ناپايدار در نهايت مي تواند به شرايط ناپايدار محيط زيست منجر شود. گروهی از کارشناسان بر اين اعتقادند كه يك شهر ناپايدار را مي توان از افت جمعيتي ، افت زيست محيطي ، ناكارآمدي نظامهاي انرژي رساني ، كاهش فرصتهاي اشتغال ، دفع و مهاجرت فعاليتهاي صنعتي و خدماتي ، و عدم تعادل تركيب اجتماعي - جمعيتي آن تشخيص داد ، فقر و اختلاف طبقاتي ، و از دست دادن فرصتها و بي احترامي و رنجش خاطر، عدم اطمينان به آينده و تنشهاي رواني ، از هم گسيختگيها و ناهنجاريهائي كه مردم يك شهر توانائي تحمل آن را دارند داراي محدوده خاصي است ، كه گذر از آنها منجر به از بين رفتن رفتارها و هنجارهاي درست و روحيه تحمل ناملايمات و بذل رحم و شفقت و هويت جمعي مي شود.انجمن بين المللي محيط زيست تعريفي جديد از توسعه پايدار براي استفاده دولتهاي محلي فراهم آورده است . بنابراين تعريف ، توسعه پايدار خدمات زيست محيطي و اجتماعي و اقتصادي را براي همگان و بدون هرگونه تهديدي براي ماندگاري و پايداري نظامهاي طبيعي ، دست ساز، اجتماعي - شهري فراهم مي كند
در بحث پایداری هر شهر دامنه وسيعي از موضوعهاي مختلف را در برمي گيرد و اين موضوعها برحسب ضرورت در تعامل با يكديگرند. نكته مهم آن كه تعامل اين موضوعها بايكديگر از عوامل موثر در پايداري هر شهر بشمار مي آيند. تقريب براي همه اقداماتي كه بمنظور پيشبرد توسعه پايدار، طراحي و به اجرا گذارده مي شوند، عقايد مختلف و تضادهاي دروني و بروني متفاوتي پديدار مي شود . براي مثال ممكن است ممنوع كردن تردد وسائط نقليه در مركز شهر به منظور كاستن از آلودگي هوا از جنبه پايداري زيست محيطي اقدامي قابل دفاع بحساب آيد، لكن همين اقدام به سبب ضربه اي كه به كسب و كار مركز شهر وارد مي سازد، داراي آثاري منفي و مضر از ديدگاه پايداري اقتصادي است . يا آن كه ممكن است همين اقدام از ديدگاه پايداري اجتماعي نيز فاقد توجيه لازم باشد، زيرا كه عدم تردد وسائط نقليه در شب مي تواند منجر به احساس عدم امنيت افراد پياده شود. براي ارزيابي پايداري شهري ، مي بايد شهر در كليت آن و يكجا در نظر گرفته شود و همه موضوعها مورد توجه و بررسي قرار گيرند.
در یک شهر ممكن است مسولان اقدامي را در جهت توسعه پايدار بدانند، لكن شهروندان نظري جز اين داشته باشند و در واقع پذيراي نظر مسولان نباشند. اين نكته به ويژه در جو سياسي كنوني كه به اقتصاد بازار الويت مي دهد، واجد اهميت است . شهر پرتراكم درصورتي پايدار خواهد بود كه بتواند شرائط زيست سطح بالائي را براي همه شهروندانش فراهم آورد. براين اساس برنامه محيط زيست سازمان ملل متحد توسعه پايدار را با عبارت بهبود كيفيت زندگي در محدوده توانائي ظرفيت نظام اكوسيستم تعريف كرده است . تجربه هاي اخير اميد چنداني براي پذيرش شهر پرتراكم به دست نمي دهد. بررسي انجام شده در كشور نروژ توسطیک کارشناس نشان داده است كه توسعه شهري متمركز، كه از جمله مشخصات آن ساخت مساكن كم مساحت و ايجاد محدوديت براي تردد خودروي شخصي است ، مي تواند از سوي بسياري از افراد به عنوان سياستهائي غيرقابل قبول براي محدود كردن آزادي فردي بشمار آيد. طرفداران شهر پرتراكم چنين استدلال مي كنند كه گسترش شمار خانوارهاي يكنفره تقاضاهائي را براي مساكن كوچك و پرتراكم و بادسترسي آسان به تسهيلات فراغتي و فرهنگي مركز شهر بوجود آورده است . بااين همه ، روندهاي اخير در بريتانيا حاكي از آن است كه نسبت مساكن ويلائي استفاده كننده از تسهيلات بانكي از حدود 38 درصد در سال 1992 به حدود 44 درصد در سال 1993 افزايش يافته است . درمقابل ، درهمين سالها نسبت آپارتمانهاي جديد از حدود 14 درصد استفاده كننده از تسهيلات بانكي به حدود 7 درصد کاهش یافته است از سوي ديگر به سبب تغيير مستمر معيارهاي زندگي و سكونت و نيز تغيير انتظارات افراد، مشكل پذيرش محلي پيچيده تر شده است . از اينرو پويائي عوامل و اثر آن برسياستهاي توسعه پايدار از جمله نكاتي است كه بايد در نظر گرفته شود.
همانطور كه توسعه براي موردي خاص جنبه اي پايدار و براي موردي ديگر واجد جنبه هائي از ناپايداري است ، همانطور هم توسعه مي تواند براي بخشي از جمعيت پايداري و براي بخش ديگري ناپايداري بارمغان آورد. براي مثال ، اثر يك مركز خريد جديد واقع در خارج از شهر مي تواند به ضرر طبقه محروم از خودروي شخصي و به نفع طبقه برخوردار و مرفه تر تمام شود، زيرا كه افت كمي و كيفي مراكز خريد محلي و عدم قابليت دسترسي آسان به فرصتهاي جديد خريد مي تواند منجر به افزايش هزينه و محدوديت حق انتخاب افراد فاقد خودروي شخصي كه عموم از طبقه كم درآمد مي باشند گردد.
انجمن دوستان زمين epkinetall برعدالت اجتماعي به عنوان يكي از چهار اصل توسعه پايدار تاكيد مي ورزندو بسياري افراد ديگر نيز از اين نظريه طرفداري مي كنند. هر چند همه محققان درباره معني و مفهوم عدالت اجتماعي نظري يكسان ندارند و بحثهاي فراواني در اين زمينه در جريان است ، لكن عموم معتقدند كه عدالت اجتماعي معطوف به سياستهاي توزيعي يا اجرائي است كه نهايت جامعه را به سمت نوعي تعادل بين طبقات برخوردار و محروم از مواهب طبيعي سوق مي دهد تاكيد برعدالت اجتماعي ، به لحاظ مشكلات مخاطره آميزي كه افزايش فاصله بين جمعيت برخوردار و غيربرخوردار از مزيتها، براي پايداري زيست محيطي بوجود مي آورد، واجد اهميت است . اكنون اين واقعيتي عريان است كه محروميت و فقر از مهمترين عوامل تخريب محيط زيست و تهي سازي منابع طبيعي اند.
پايداري يك شهر در سطوح مختلف - از محدوده يك خيابان تا پهنه يك محله و يا كل شهر - قابل بررسي است . آثار مصرف منابع و آلودگيهاي يك شهر تنها به روستاهاي اطراف آن محدود نمي شود، زيرا متابوليسم شهرها به گونه اي است كه آثار مهمي را بر محيط زيست جهاني بجاي مي گذارد از اينرو ممكن است تضادهائي بين پايداري در سطوح مختلف ، يا بين هدفهاي راهبردي و محلي وجود داشته باشد. هيچ مكاني نبايد برپايه مشخصات مطلق آن ارزيابي شود و براي مثال تنها با ضوابط سطح ملي مقايسه گردد، بلكه هر مكان بايد در متن شهر مربوطه و در ارتباط با گونه هاي زيستي آن و چگونگي دسترسيهاي جمعيت محلي به آنها مورد ارزيابي قرار گيرد. علاوه براين ، اقداماتي كه براي پايداري محلي خاص طراحي و به اجرا گذارده مي شود، آثاري منفي در محلي ديگر بجاي مي گذارد. بنابراين ارزيابيهاي ناظر برپايداري شهري نه تنها بايد آثار اقدامات مربوط را بر پهنه شهر و بيشتر از ديدگاههاي راهبردي بسنجد، بلكه آثار ناشي از هر اقدام بايد در محدوده منطقه و در بعد جهاني نيز سنجيده شود.
شهر عمودی – شهر متراکم
اجراي مفهوم شهر پايدار و پرتراكم از طريق متراكم سازي ساختمانها از جمله مواردي است كه براي دستيابي به شهرهاي پايدار پيشنهاد شده است . در ارتباط با ارزيابي امكان دستيابي به پايداري از طريق متراكم سازي بررسي موارد زير ضروري است .
گوناگوني چهره هاي شهر پرتراكم :
شهر پرتراكم را مي توان به گونه هاي مختلف تعريف كرد، زيرا كه اين گونه شهرها پديده اي متجانس نيستند. برپائي يك شهر پر تراكم مي تواند از طريق افزايش تراكم ساختماني ، تغيير در فرم ساخت ، و يا از راه افزايش تراكم فعاليتها، عملي گردد. هر كدام از اين فرايندها در بر گيرنده تقدم و تاخر نامحدود در مقوله هائي مختلف است . براي مثال 1)افزايش تراكم مي تواند از طريق توسعه مجدد زمينهاي شهري موجود، توسعه جديد بر اراضي آزاد، توسعه پيوسته ، يا تجديد بنا صورت گيرد2) افزايش تراكم فعاليتها مي تواند در نتيجه افزايش شمار ساكنان يا شاغلان يا بازديدكنندگان از يك ناحيه شهري ، يا افزايش تردد وسائط نقليه در مسيرهائي خاص و يا دراثر استفاده بيشتر از موجودي اراضي و ساختمانها بوجود آيد. علاوه براين ، هر يك از گونه هاي افزايش تراكم ساختماني داراي ويژگيهاي خاص است ، به طوري كه هركدام باكاربري ، نوع طراحي ، و مقياس اجرائي رابطه اي مستقيم دارد.
افزايش تراكم از ديدگاه مقياس زماني نيز متفاوت است و مي تواند طولاني ، يكباره ، كوتاه مدت ، يا مرحله بندي شده و تدريجي باشد.
افزايش تراكم شهرها توسط هريك از اين سياستها گونه هاي متفاوتي از شهرهاي پرتراكم را به دست مي دهد. با اين همه نظريه و انديشه شهر پرتراكم را مي توان به صور مختلف عملي ساخت ، كه در اين حالت هر يك از صور آن از ديدگاه معيارهاي پايداري وضعيتي دگرگون خواهد داشت . براي مثال ، فرض غالب براين است كه تراكم فعاليتها، در قياس با افزايش تراكم توسعه شهر آثار منفي بيشتري در پي دارد، به ويژه اگر تراكم فعاليتها منجر به افزايش ترافيك غير محلي شود. در مقابل بازسازيهايي كه بمنظور آبادكردن اراضي متروك و موات انجام مي گيرد و يا عمليات عمراني كه در راستاي بهسازي و يا جايگزيني ساختمانهاي مخروبه و بي قواره بعمل مي آيد اقداماتي مثبت و پذيرفتني تلقي مي شود. درهمين حال مردم در برابر پروژه هاي خرد مقياس ، تكميلي ، و پروژه هائي كه كمتر بچشم مي آيند مقاومت منفي كمتر نشان مي دهند. بدينسان بايد به تنوع و گوناگوني شهر پرتراكم اذعان كرد.
مشخصات مناطق متراكم :
ويژگيهاي مناطقي كه در آنها فرايند افزايش تراكم انجام مي گيرد عامل ديگر اثرگذار برپايداري و افزايش تراكم است . مشخصات هر منطقه دربرگيرنده ويژگيهاي اجتماعي و زيست محيطي آن است براي مثال ، توسعه شهري و افزايش تراكم در مناطق واجد اهميت زيست محيطي مي تواند از نظر محيط زيست ناپايدار تلقي شود. در مقابل افزايش تراكم در منطقه اي كه داراي اراضي متروك و موات زياد است مي تواند بهبود وضعيت و نيز ارتقاء سطح پايداري اجتماعي و اقتصادي آن را در پي داشته باشد.
مناطق ثروتمند شهر به سبب افت ارزش ملك و مطلوبيتهاي محلي بيشترين زيانها را از انجام اقدامات توسعه اي و افزايش تراكم متحمل مي شوند و از اينرو بيشترين مقاومت را در برابر سياستهاي افزايش تراكم از خود نشان مي دهند. برپايه نظرسنجي كه در شهر پرث استراليا انجام گرفت ثابت شد كه به تناسب نزديكي به مركز شهر، تاييد ساكنان در مورد اقدامات توسعه اي پرتراكم نيز افزايش مي يابد. هم چنين نظرسنجي نشان داد كه نظر ساكنان جوانتر درمورد اقدامات يادشده مثبت تر است . به سخن ديگر، نظرات ابراز شده در اين نظرسنجي حاكي از تنوع رفتارها در برابر افزايش تراكم شهري است . براين اساس محققان نظرسنجي بالا اعلام داشته اند كه در محدوده هاي مكاني مناسب و دربين گروههائي خاص ، انديشه توسعه مبتني بر تراكم بيشتر، مي تواند بااقبال و پذيرش مردمي مواجه شود.
حد و مرز افزايش تراكم :
همواره اين امكان وجود دارد كه گونه مشخصي از اقدامات توسعه اي يا محل اجراي آن از پايداري لازم برخوردار باشد، لكن بايد توجه كرد كه اين مقوله بدون حد و مرز نيست . راهبردهاي توسعه پايدار در بريتانيا به برنامه ريزان شهري هشدار مي دهد كه تعيين حد و مرزي براي انجام اقدامات توسعه در مناطق ساخته شده براي پرهيز از بمخاطره انداختن مطلوبيتهاي محلي امري ضروري است ، بدينسان حدي از اقدامات توسعه اي در جهت افزايش تراكم را مي توان پايدار و تجاوز از آن حد را ناپايدار تلقي كرد. بااين حال ميتوان با اتخاذ تدابيري آستانه پذيرش عمومي يا پايداري را بمنظور جذب بيشتر اقدامات توسعه اي به سطحي بالاتر ارتقاء داد. براي مثال ممكن است افزايش تراكم واحدهاي مسكوني در منطقه اي خاص فشاري ناپذيرفتني به شبكه هاي تامين برق ، آب ، گاز يا فاضلاب منطقه وارد سازد، لكن چنانچه تكنولوژيهاي پيشرفته تر براي افزايش ظرفيت شبكه هاي ياد شده به كارگرفته شود، همواره اين امكان وجود دارد كه بتوان اجراي اقدامات توسعه اي بيشتري را پيگيري كرد. بنابراين افزايش تراكم فرايندي پوياست ، لكن شناخت درست حد و مرز و آستانه هاي آن براي پايداري شهرهاي پرتراكم بسيار مهم است .
عوامل برون زا:
عوامل برون زا نيز برپايداري شهرهاي پرتراكم تاثير مي گذارند. اثرات اين عوامل بدين سبب برون زا مي باشند كه علاوه برتراكم ، در شكل گيري دامنه وسيعي از اقدامات توسعه اي شهر نيز موثرند. براي مثال سياستگذاريها و مديريت شهري مي توانند در شكل گيري شهرهاي پرتراكم موثر واقع شوند. نظام مديريت مي تواند در حل و فصل ناسازگاريها و مغايرتهاي ذاتي اقدامات توسعه اي در جهت افزايش تراكم نقشي فعال ايفاكند، يا آن كه مقامات محلي مي توانند با ارتقاء سطح كيفيت فضاهاي عمومي و دسترسي به فضاهاي آزاد موجود، زمينه را براي پذيرش توسعه فضاهاي باز ديگر فراهم آورند. نيروها و فرايندهاي متعدد ديگري نيز وجود دارند كه مي توانند در امكانپذيري و پايداري شهرهاي پرتراكم موثر واقع شوند:
كاهش فعاليت صنايع كارخانه اي .
حومه گرائي در مقابل تمركز زادئي.
فعاليتها و مكانهاي جديد اقتصادي .
تغييرات تكنولوژيك .
روندهاي اجتماعي و شيوه هاي زندگي .
در بررسيهائي كه از پايداري يك شهر پرتراكم به عمل مي آيد، شناخت درست و ارزيابي عوامل برون زا، از اهميت بسيار برخوردار است .
تحقيقات شهر پرتراكم :
انجام تحقيقات درباره سه مقوله مختلف و مرتبط باشهرهاي پرتراكم ضروري است . اين سه عبارتند از1) نياز به آزمون ادعاي پايداري در مورد انديشه شهر پرتراكم ، 2) آزمون امكانپذيري و پذيرش اجتماعي انديشه شهر پرتراكم و 3) ايجاد ابزار لازم براي حصول اطمينان از اجراي موفق شهر پرتراكم .
آزمون ادعاي پايداري :
توجه و علاقمندي به توسعه پايدار ابعادي بسيار گسترده پيدا كرده است به طوري كه طرفداران پژوهش و تحقيق در باب آن ، طيف وسيعي از موسسات آموزشي ، دولتهاي سطوح ملي و محلي ، نهادهاي سياسي سطوح بين المللي ، سازمانهاي جهاني ، موسسات تحقيقاتي ، و جوامع محلي را در برمي گيرد.
هرچند بخش بزرگي از تحقيقاتي كه درباره توسعه پايدار انجام مي گيرد، رابطه مستقيمي با موضوع شهر پرتراكم ندارد، لكن نتايج برخي از اين تحقيقات دربرگيرنده آثاري ضمني براي انديشه شهر پرتراكم است . موضوعات مورد بررسي از طيفي بسيار گسترده برخوردارند و شامل مواردي از قبيل : پايداري در سطوح جهاني ، اكولوژي ، سبزسازي اقتصاد و فعاليتهاي تجاري ، كشاورزي و جنگلداري پايدار، جهانگردي پايدار، سبزسازي قوانين زيست محيطي ، پايداري در صنايع انرژي ، و موضوعات ناظر بر اقتصاد سياسي مي گردد. گرچه ممكن است در نگاه اول بين اين گونه تحقيقات و انديشه شهر پرتراكم رابطه نزديكي ديده و احساس نشود، لكن به سبب آثاري كه فرمهاي شهري بر موضوعات تحقيقاتي ياد شده بجاي مي گذارند و در عين حال به لحاظ كمكي كه اين تحقيقات به شفاف سازي انديشه شهر پرتراكم مي كنند، توجه به نتايج آنها واجد اهميت است .
از سوي ديگر برخي مطالعات در دست انجام درباره توسعه پايدار رابطه اي نزديكتر با مسائل شهري دارند. در اين مطالعات مسائلي از قبيل : توسعه پايدار از طريق برنامه ريزي كاربري زمين ، ساختمانهاي پايدار، انرژي و فرمهاي شهري ، حمل و نقل پايدار، پراكنش آلودگيها و فرمهاي شهري ، و البته تراكم در دستيابي به پايداري ، مطرح است . اغلب مطالعات يادشده همچنان در مرحله نظري قرار دارند و اثبات آنها نيازمند انجام مطالعات كاربردي و آزمونهاي ميداني بيشتر است ، اما اغلب مطالعات كاربردي مسائل مرتبط را به صورت تك بعدي مطرح مي كنند و تنها به يكي از ادعاهاي ناظر بر شهرهاي پرتراكم مي پردازند.
آزمون امكانپذيري شهر پرتراكم
اكنون نتايج تحقيقات بسياري كه در مورد پذيرش هدف پايداري در جوامع مختلف انجام شده ، در دسترس است . اين پژوهشها شامل بررسي درك عمومي از توسعه پايدار و ارزشهاي ناظر برآن ، ظرفيت مشاركت جوامع و مردم سالاري در ايجاد تغييرات ، پتاسيل و توان موسسات در اجراي توصيه ها براي شهر پايدار، اهميت و پايندگي تغييرات در شيوه زندگي ، و نقش آموزشهاي زيست محيطي مي گردد.
ايجاد ابزار مديريتي مورد نياز براي شهر پرتراكم
مسولان برنامه ريزي محلي بايد بتوانند اقدامات توسعه شهري را از ديدگاه پايداري ارزيابي كنند و در عين حال سياستهائي را كه منجر به پايدارترين فرمهاي شهري مي شود ارائه نمايند. مسولان ياد شده بايد بدانند كه كدام گونه از افزايش تراكم و شدت استفاده از زمين واجد بيشترين پايداري براي محله اي خاص است و كدام دسته از سياستها آثار منفي بر توسعه پايدار شهري دارند. علاوه براين ، آنها بايد حد و مرز اقدامات توسعه اي را بدرستي بشناسند و اين بدان معني است كه مي بايد روشي براي تعيين ظرفيت تراكم درهر محل در اختيار داشته باشند. مقايسه تطبيقي پژوهشهائي كه شهر پرتراكم را به نقد و آزمون كشانده اند مي تواند شواهد و راهنمائيهائي لازم را درباره اجراي گونه هاي موفق افزايش تراكم در شهرهاي معين و يا نقاط خاصي از شهرها ارائه كند، لكن بايد توجه كرد كه به طور معمول اين شواهد از شفافيت و صراحت لازم براي به كارگيري در همه شرائط برخوردار نيستند. بهمين سبب ارزيابي مورد به مورد هر اقدام همراه با ارزشيابي مستمر آن از جمله ابزار بسيار مهم است .
نتيجه گيري :
اين تحقیق با اين نكته آغاز شد كه گام نخست براي حل و فصل هر مشكل درك درست آن است و مشكلي را كه در اين چند صفحه به آن پرداخته ايم مشكلي بس بزرگ و مهم است .
اين مشكل را مي توان اين چنين بيان كرد: چگونه مي توان از طريق بهره گيري از انديشه شهر پرتراكم به پايداري شهري دست يافت . در اين تحقیق بحث ناظر بر مشكل پايداري شهري تا حدودي شكافته شد و نشان داده شد كه مشكل ياد شده در برگيرنده دامنه وسيعي از موضوعاتي است كه نه تنها در تعامل يكديگر و در سطوح مختلف عمل مي كنند بلكه بربخشهاي مختلف جمعيت نيز آثار متفاوتي بجاي مي گذارند: شهر پرتراكم بايد ازجنبه هاي عملي امكانپذير و از جنبه هاي نظري مفيد باشد. اين كه شهر پرتراكم چگونه مي تواند انتظارات مرتبط باپايداري را پاسخگو باشد مساله اي است بس پيچيده ، كه بخشي از پاسخ آن را بايد در رابطه بين فرم شهر و مكان افزايش تراكمها، گستره افزايش تراكمها و سياستها، مديريت و ساير زمينه هاي سياسي ، اجتماعي - اقتصادي جستجو كرد.
مطالعات و تحقيقات در زمينه شهر پرتراكم ، و حتي بيش از آن ، تحقيقات توسعه پايدار، داراي شعب و شاخه هاي بسيار زيادي مي باشند. بحث شهر پرتراكم جدا از ساير مباحث توسعه پايدار قابل دفاع نيست . بهمين سبب قراردادن اين بحث در چارچوب تحقيقاتي گسترده تر كه دامنه اي تفصيلي از موضوعات مرتبط را دربردارد واجد اهميت است . براي مثال براي پاسخ به اين سوال كه آيا شهر پرتراكم مي تواند راه حلي قابل توجه و عملي براي دستيابي به پايداري تلقي شود، بايد با گزينه هاي ديگر مقايسه شود، زيرا ممكن است گزينه هاي ديگر موثر باشند. ترديدي نيست كه آموزش و بحث و گفت و شنود در اين زمينه محور اصلي بدست آوردن درك بهتر از اين مقولات است . درعين حال بايد پذيرفت كه ايجاد آينده اي پايدارتر براي كره زمين در گرو همكاري و همياري جهاني است
منبع:سایت تخصصی جغرافیاو برنامه ریزی شهری
موضوعات مرتبط: توسعه پایدار شهری
حدود 55 درصد سطح ايران را كوه فراگرفته و 45 درصد آن را جلگه ها و دشت هاي پهناور و درياچه ها و هامون ها (بیایان ها) و نمكزارهاي متعدد زيرپوشش قرار داده اند. كوه هاي ايران به چهار رشته شمالي، زاگرس، مركزي و باختری (شرقی) تقسيم مي شوند.
در تصویر بالا دو رشته کوه مهم ایران نشان داده شده است
رشته شمالي يا البرز كه درازاي آن به 950 كيلومتر بالغ مي شود و مساحتي معادل 51500 كيلومتر مربع يا حدود سه درصد مساحت كشور را زير پوشش قرار داده است، بخشي از چين خوردگي هاي بزرگ آلپ و هيماليا است. اين رشته از استان اردبيل شروع شده و رو به شرق از جنوب درياي خزر مي گذرد و در شمال خراسان به كوه هاي شرقی ايران مي پيوندد. بلندترين نقطه ايران يعني كوه دماوند با بلندي 5671 متر در اين رشته جاي دارد. كوه هاي ديگري چون علم كوه (4650 متر)، سياهلان (4175 متر)، پالون گردن (4375 متر) و شاهوار (3945 متر) نيز در همين رشته قرار دارند.
رشته زاگرس كه عظيم ترين و طولاني ترين رشته كوه هاي ايران است، از استان آذربايجان غربي آغاز مي گردد و پس از عبور از استان هاي كردستان، همدان، كرمانشاه، ايلام، لرستان، خوزستان، چهارمحال و بختياري، كهگيلويه و بويراحمد ، بوشهر و فارس و هرمزگان تا شمال تنگه هرمز ادامه مي يابد و در آنجا به رشته كوه هاي مركزي ايران و رشته ارتفاعات مكران مي پيوندد. رشته كوه هاي زاگرس با درازاي حدود 1400 كيلومتر و عرض بين 100 تا 300 كيلومتر، مساحتي معادل 323000 كيلومتر مربع يا 20 درصد مساحت كشور را زير پوشش قرار داده است. بلندترين قله رشته کو های زاگرس، كوه دينار يا دنا نام دارد كه ارتفاع آن به 4409 متر مي رسد. از ديگر كوه هاي بلند كوهستان زاگرس مي توان كوه هاي برده رش (3602 متر)، شاهور (3309 متر)، پرو (3357 متر)، الوند (3580 متر) اشترانكوه (4050 متر)، زردكوه (4225 متر) و كوه فارغان (3267 متر) را نام برد.
رشته کوه های مركزي ايران در امتداد قطر بزرگ ايران يعني از شمال غربي به سوي جنوب شرقي كشيده شده و استان آذربايجان شرقي را به كوه هاي سيستان و بلوچستان متصل مي کند. طول رشته كوه هاي مركزي 1460 كيلومتر و عرض آن به طور متوسط 80 كيلومتر است و مساحتي برابر 143000 كيلومتر مربع يا 5/8 درصد مساحت كشور را شامل مي شود. كوه هزار با بلندي 4465 متر مرتفع ترين كوه اين رشته به شمار مي آيد و كوه هاي لاله زار (4351 متر)، جوپار (4135 متر)، پلوار (4233 متر) و شيركوه (4000 متر)، از ديگر كوه هاي بلند اين رشته محسوب مي شوند.
كوه هاي خاوري (شرقی) ايران، رشته كوه هاي ناپيوسته ای هستند كه از شمال خراسان آغاز می شوند و رو به جنوب تا استان سيستان و بلوچستان يا كوه هاي مكران ادامه مي يابند. كوه تفتان با ارتفاع 3941 متر بلندترين كوه اين رشته محسوب مي شود و كوه هاي بزمان (3503 متر)، باقران (2595 متر)، آهنگران (2831 متر)، چهل تن (3013 متر)، بينالود (3211 متر) و هزار مسجد (3040 متر) از ديگر كوه هاي مهم آن به شمار مي روند. علاوه بر رشته كوه هاي چهارگانه بالا، كوه هاي ديگري به طور پراكنده در گوشه و كنار كشور وجود دارد كه عمده ترين آنها رشته كوه هاي نسبتاً مرتفعي هستند كه دشت كوير را از كوير لوت جدا مي کنند. كوه ناي بند با ارتفاع 3009 متر بلندترين قله اين گروه به حساب مي آيد. حدفاصل ميان رشته كوه هاي شمالي يا البرز و رشته مركزي و كوه هاي خاوري را بيابان هاي پهناوري به نام دشت كوير و كوير لوت فراگرفته و بيابان هاي ديگري چون چون هامون جزموريان و كوير ابركوه و غيره در حدفاصل ميان رشته هاي ديگر جاي گرفته اند. علاوه بر دشت ها و بيابان هاي مزبور، جلگه هاي ديگري مانند دشت ساحلي استان بوشهر، دشت خوزستان، دشت ساحلي درياي خزر و دشت مغان نيز وجود دارند كه شباهتي با دشت ها و نمكزارهاي درونبومي ايران ندارند و از آبرفت رودخانه هاي متعددي كه در آن نواحي جريان دارند به وجود آمده اند.
منبع: گیتاشناسی ایران- جلد سوم- دایره المعارف جغرافیای ایران- نوشتهمهندس عباس جعفری- چاپ اول 1379- طرح تهیه، لیتوگرافی و چاپ از مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی.
موضوعات مرتبط: جغرافیا ، علوم زمین ، نقشه Map
رودخانه ها ى ايران
کشور جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همجوار دارای مرزهای آبی متعدد و متنوعی می باشند. نزدیک به 22درصد (1918 کیلومتر) از مرز مشترک کشور را 26 رودخانه کوچک و بزرگ تشکیل می دهند. (کل مرزهای کشور حدود 8755کیلومتر است که از این مقدار 2700 کیلومتر از آن دریائی و 4137 کیلومتر نیز خشکی میباشد).برزگترین مرز رودخانه ای مربوط به روخانه ارس به طول 475 کیلومتر و کوچکترین مرز رودخانه ای مربوط به رودخانه دریرج به طول تنها 5/2 کیلومتر و قسمتی از مرز مشترک ایران با عراق میباشد.تنها رودخانه مرزی قابل کشتیرانی ایران اروند رود به طول 86 کیلومتر با کشور عراق می باشد.
ایران به دلیل قرار گرفتن در کمربند خشک جهان از بارندگی و آب های چندان غنی برخوردار نیست. رودخانه های سپیدرود،کارون،قزل اوزن، زاینده رود،آبشارهای لردگان،سیمره،آب گرم منطقه سرعین و چشمهای آب گر واقع در مناطق شمال غرب کشور، از مهمترین جاذبه های ایران هستند.
شیوه های استفاده از منابع آب های زیر زمینی متفاوت است. آب های زیرزمینی ممکن است به طور طبیعی از زمین خارج شود و جریان یابند(مثل چشمه ها) یا در اثرکندن و حفر قسمتی از زمین آن را خارج کنند و مورد استفاده قرار دهند( مثل چاه و قنات ) . بنابراین خروج آب های زیر زمینی به سه وسیله چشمه،چاه و قنات امکان پذیراست. تقریبا در تمام شهرها و مناطق ایران چشمه های آب سرد و گرم ، چاه ها و کاریزها(قنات ها )وجود دارند که معماری منحصر به فرد کاریزها از جاذبه های دیدنی هستند.
رودخانه های ایران که تشکیل دهنده بخشی از آب های سطحی هستند، را از نظر مقدار آب آن ها می توان به دو دسته تقسیم کرد: یکی رودهای دائمی که پیوسته و به طور دائم در بستر آن ها آب جریان داشته و دارای آبگیر مشخص هستند و دیگری رودهای موقت یا فصلی که فقط در برخی دیگر از فصل ها،کم آب و خشک اند.آب های سطحی ایران به سه دسته عمده دریاها و دریاچه ها ، رودخانه ها و چشمه ها تقسیم می شوند. رودهای ایران را می توان به سه حوزه عمده آب ریز خزر ،حوزه آب ریز خلیج فارس و دریای عمان و حوزه آب ریز داخلی تقسیم کرد.
حوضه دریای خزر
رودخانه های این حوضه که مساحت آن به 173،300 کیلومتر مربع میرسد به سوی دریای خزر جریان دارند. حوضه مزبور دارای شیب زیاد بوده و بیشترین اختلاف ارتفاع حوضه های کشور را که بالغ بر 5500 متر است، به خود اختصاص داده است. به همین مناسبت رودخانه های ارس، سفیدرود، هراز و اترک که دارای حوضه های آبریز کوهستانی پهناوری هستند، از طول کم و شیب زیاد برخوردار هستند و حوضه آبریز آنها غالباً از جنگل پوشیده است.
از آنجائی که ریزشهای جوی سالانه این حوضه غالباً بصورت باران میباشد، از این رو آب شدن برفهای زمستانی تأثیر چندانی در تأمین آب رودخانه های آن ندارد و پوشش گیاهی متراکم که در غالب اراضی این حوضه به چشم میخورد، موجب تعدیل جریان آب آنها میگردد. بطور کلی تغییرات روزانه آبدهی رودخانه های این حوضه زیاد است و توزیع فصلی آنها دستخوش تغییرات چندانی نیست.
رودخانه های ارس، سفیدرود، هراز و اترک از نظر وسعت حوضه آبریز و ویژگیهای اقلیمی و کلیماتولوژی با دیگر رودخانه های حوضه دریای خزر متفاوت هستند و آب آنها عمدتاً از ذوب تدریجی برفهای زمستانی تأمین میگردد. افزون بر آن چشمه سارهای فراوانی که از فرو رفتن ریزشهای سالانه به ویژه در ارتفاعات پدید آمدهاند، بر نظم آبدهی آنها کمک میکند.
در حوضه های دریای خزر سیزده رودخانه با مساحت آبریز بیش از هزار کیلومتر مربع وجود دارد که ارس و سفیدرود بزرگترین آنها محسوب میگردند.
رودخانه های این حوضه از نظر رژیم آبدهی به سه گروه تقسیم میگردند:
رودخانه هایی که دارای حوضه آبریز وسیع کوهستانی هستند و بیش از نیمی از ریزشهای جوی آنها را برف تشکیل میدهد. این رودخانه ها در اثر ذوب برف در فصل بهار پر آب میگردند و بر عکس آبدهی آنها در فصل تابستان به کمترین میزان خود میرسد. رودخانه های ارس، سفیدرود، هراز و اترک از این گروه بشمار میآیند.
رودخانه هایی که بخشی از حوضه آبریز آنها را نواحی کوهستانی مرتفع و بخشی دیگر را نواحی کمارتفاع مشرف به دریای خزر تشکیل میدهد. رژیم این رودخانه ها تحت تأثیر ریزش توأم برف نواحی کوهستانی و باران مناطق کمارتفاع قرار دارد و در مقایسه با رودخانه های گروه الف، از توزیع فصلی یکنواختتری برخوردارند. رودخانه هایی چون گرگان، تجن، تالار، پلرود و شفارود جزو این گروه بشمار میآیند.
خانه هایی که قسمت عمده حوضه آبریز آنها را مناطق جنگلی تشکیل میدهد و عمدتاً از ریزش باران تغذیه میگردند. این رودخانه ها بیشتر سیلابی هستند و از جریان آب دائمی ناچیزی برخوردارند و آبدهی فصلی تقریباً متعادلی دارند. کلیه رودخانه های کوچک این حوضه، جزو این دسته محسوب میگردند.
حوضه خلیج فارس و دریای عمان
این حوضه با مساحت 437،150 کیلومتر مربع یکی از پهناورترین حوضه های ایران محسوب میگردد و رودخانه های واقع در باختر و جنوب باختری و جنوب آبپخشان کوه های زاگرس و بشاگرد و بلوچستان را در بر میگیرد.
در حوضه خلیج فارس و دریای عمان جمعاً 29 رودخانه با مساحت آبریز بیش از 1000 کیلومتر مربع وجود دارد که یا به درون کشور عراق جریان مییابند و پس از پیوستن به رودخانه دجله به خلیج فارس میریزند و یا بطور مستقیم به خلیج مزبور و یا دریای عمان وارد میگردند.
بزگترین رودخانه های این حوضه به ترتیب از شمال تا جنوب خاوری عبارتند از: سیروان، کرخه، کارون، جراحی، زهره، هله، موند، کل، میناب و سرباز.
رودخانه های این حوضه از نظر رژیم بارندگی و جریان آب به سه گروه زیر تقسیم میگردند:
دامنه های غربی و جنوب غربی زاگرس: در بلندیهای این ناحیه که جزو مناطق پر باران کشور بشمار میرود، قسمت عمده ریزش در فصلهای پائیز و زمستان بصورت برف است و آب شدن آنها که از اواخر فصل زمستان آغاز میگردد و تا اواخر بهار ادامه مییابد، بخش عمده آب سالانه رودخانه های آن را تأمین میکند و در تابستان به تغذیه از آب چشمه سارها و زهکشی های زیرزمینی منحصر میشود و بالطبع از آبدهی آنها بطور منظم کاسته میگردد. باران هایی که گاه در اواخر زمستان و اوایل بهار ریزش میکنند به آب شدن برفها سرعت میبخشند و سیلاب های بزرگی را به ویژه در دشت خوزستان جاری میسازند. مهمترین رودخانه های این گروه که حدود سی درصد منابع آب سطحی کشور را به خود اختصاص دادهاند، عبارتند از: زاب کوچک، سیروان، کرخه، دز، کارون، جراحی و زهره.
جنوب استان فارس و هرمزگان: رودخانه های این حوضه عمدتاً از ریزش باران تغذیه میشوند و ذوب برف در تأمین آب آنها اثر چندانی ندارد، به همین جهت این رودخانه ها بیشتر حالت سیلابی دارند و حجم آب آنها از میزان بارندگی سالانه که بیشتر در پاییز و زمستان ریزش میکند، پیروی مینماید. مهمترین رودخانه های این گروه عبارتند از موند و کل و میناب که با وجود پهنه شایان توجه حوضه از بارندگی ناچیزی برخوردارند و آبدهی قابل توجهی ندارند.
پخشانهای مشرف به کرانه های دریای عمان: رودخانه های این حوضه کلاً سیلابی هستند و رفتار نامنظمی دارند و علاوه بر دگرگونیهای فصلی از تغییرات سالانه قابل توجهی نیز برخوردارند. (بطور نمونه آمارهای دراز مدتی که از وضع بارندگی جاسک موجود است، میزان بارندگی سالانه شهرستان مزبور را بین صفر تا 412 میلیمتر نشان میدهد). بارندگی های این منطقه معمولاً در چند نویت و با شدت زیاد روی میدهد و سیلاب های بزرگ و کوتاهمدتی را در رودخانه های این منطقه به راه میاندازد و در بقیه فصلهای سال آنها را به خشکرود های ناقابلی که اندک آب آنها به تراوش چشمه سارهای معدود و زهکشی های زیرزمینی غیرقابل توجه بستگی دارد، مبدل میسازد. رودخانه های سرباز و کاجو و کهیر و جگین از این گونه رودخانه ها بشمار میآیند.
حوضه دریاچه ارومیه
مساحت این حوضه 50،850 کیلومتر مربع است و رودخانه های آن کلاً به دریاچه ارومیه میریزند. آب این رودخانه ها که از باران و برف تأمین میگردد، عمدتاً در فصل بهار جریان دارد و در تابستانها از حجم آن به میزان قابل توجهی کاسته میشود. در این حوضه هشت رودخانه با مساحت آبریز بیش از هزار کیلومتر مربع وجود دارد و زرینه رود بزرگترین و مهمترین آنها بشمار میآید.
حوضه دریاچه نمک قم
مساحت این حوضه 89،650 کیلومتر مربع است و آبهای سطحی آن کلاً به دریاچه نمک قم میریزد و بخش بسیار ناچیز و کوچکی از آن نیز به دریاچه حوض سلطان و کویر میغان و دشت جنوبی قزوین وارد میگردد. رودخانه های جاجرود، کرج، شور، قره چای و قمرود که از آب شدن برفهای زمستانی ریخته شده در ارتفاعات تأمین میگردد، در این حوضه جای دارند. آبدهی این رودخانه ها در فصل بهار به حداکثر میرسد و در در دیگر فصلهای سال به ویژه تابستان به چشمه سارها و زهکشی های زیرزمینی منحصر میشود. در این حوضه شش رودخانه با مساحت آبریز بیش از هزار کیلومتر مربع وجود دارد که رودخانه شور و قره چای و قمرود بزرگترین آنها محسوب میشوند.
حوضه اصفهان و سیرجان
این حوضه که از حوضه های کوچک باتلاق گاوخونی، کویر ابرکوه، شوره زار مروس و کویر سیرجان تشکیل یافته است، دارای 90،700 کیلومتر مربع مساحت است و زاینده رود بزرگترین رودخانه آن بشمار میآید. آب این رودخانه از ذوب شدن برفهائی که در پائیز و زمستان در کوهستانهای باختری استان اصفهان و شمال استان چهار محال و بختیاری باریده است تأمین میگردد و به همین مناسبت آبدهی آن طبیعتاً در فصل بهار به حداکثر خود میرسد. احداث تونل کوهرنگ و انتقال آب کوهرنگ به زاینده رود بر حجم آب آن افزوده و رفتار آن را تقریباً منظم ساخته است.
کمبود بارندگی به ویژه در بخشهای جنوبی و خاوری این حوضه، دیگر رودخانه های آن را از اهمیت انداخته و غالب آنها را به رودخانه های فصلی و خشکرود ها و مسیلهای چندی مبدل ساخته است.
حوضه نیریز یا بختگان
این حوضه با مساحت 31،000 کیلومتر مربع از حوضه های فرعی دریاچه کافتر، دریاچه بختگان و دریاچه مهارلو تشکیل مییابد و رودخانه کر مهمترین رود این منطقه محسوب میشود. آب این رودخانه از ذوب برفهایی که در فصل پائیز و زمستان در ارتفاعات شمالی و شمال باختری استان فارس باریده اند تأمین میشود و به همین دلیل میزان آب آن در فصل بهار به حداکثر میرسد و در فصل تابستان بطور چشمگیری کاهش مییابد. کمبود ریزشهای جوی موجب گردیده تا دیگر رودخانه های این حوضه به رودهای فصلی کم اهمیت و خشکرود و مسیل های کوچک چندی مبدل گردند.
حوضه جازموریان
این حوضه با مساحتی برابر 69،600 کیلومتر مربع در جنوب خاوری ایران و بین رشته کوه های بشاگرد (در جنوب) و جبال بارز (در شمال) جای دارد و آبهای سطحی آن کلاً به هامون جازموریان میریزد. در این حوضه پنج رودخانه با مساحت آبریز بیش از هزار کیلومتر مربع وجود دارد که هلیلرود بزرگترین آنهاست. حجم آب این رودخانه تابع ذوب شدن برفهای انباشته شده در کوه های استان کرمان و ریزش باران است و غالباً سیلاب بزرگی در آن جریان مییابد. کمبود ریزشهای جوی و بالا بودن درجه حرارت و میزان تبخیر، دیگر رودهای این حوضه را به صورت رودهای کمآب فصلی و خشکرود و مسیل درآورده است.
حوضه دشت کویر
این حوضه از حوضه های کوچکتری چون کویر حاج علیقلی، کویر نمک و دشت گناباد تشکیل مییابد و مساحت آن به 227،400 کیلومتر مربع بالغ میگردد. حوضه دشت کویر یکی از کم باران ترین و خشک ترین مناطق کشور است و به همین دلیل رودخانه های مهم و قابل توجهی در آن دیده نمیشود.
از رودخانه های قابل توجه این حوضه به حبله رود و کالشور جاجرم که یکی از طویل ترین رودخانه های ایران است، میتوان اشاره نمود.
حوزه کویر لوت
مساحت این حوضه که کم باران ترین و خشک ترین حوضه های ایران است به199،000 کیلومتر مربع بالغ میگردد و از مهمترین رودخانه های آن که کلاً سیلابی و فصلی هستند میتوان به رودخانه تهرود واقع در استان کرمان اشاره کرد.
حوضه کویر لوت از حوضه های کوچکتری چون نمکزار طبس، دغ محمدآباد، کویر ساغند، شوره زار های شمال خاوری شهرستان بافق و کویر سرجنگل تشکیل یافته است.
حوضه اردستان و یزد و کرمان
این حوضه که با مساحت 99،800 کیلومتر مربع یکی از خشک ترین و بی آب ترین حوضه های ایران بشمار میآید، از حوضه های کوچکتری چون دغسرخ، کویر سیاهکو، کویر درانجیر، دشت جنوب خاوری یزد، شنزار کشکوئیه، دشت کویرات و شنزار های جنوب کرمان تشکیل یافته است.
رودخانه های این حوضه تحت تأثیر بارندگی های نامنظم، حالت سیلابی دارند و در تمام فصلهای سال خشک و بیآب هستند.
حوضه صحرای قره قوم
مساحت این حوضه 43،550 کیلومتر مربع است و یکی از حوضه های کمباران ایران محسوب میگردد. به همین مناسبت رودهای آن حالت سیلابی و فصلی دارند و رودهای کشفرود و جامرود از مهمترین آنها بشمار میآیند. هریرود نیز که رودخانه اصلی این حوضه محسوب میشود، از ارتفاعات مرکزی افغانستان سرچشمه میگیرد و پس از طی بخشی از مرز ایران و افغانستان به این حوضه میریزد.
حوضه خاوری یا هامون
مساحت این حوضه 109،850 کیلومتر مربع است و از حوضه های کوچکتری چون نمکزار خواف، دغ شکافته، دغ بالا، دغ پترگان، دغ توندی، دریاچه نمکزار، دریاچه هامون صابری، لورگشتران، دریاچه هامون، هامون گودزره، دریاچه کرگی، هامون ماشکل و نمکزارکپ تشکیل یافته است. این حوضه نیز از جمله کم باران ترین و خشک ترین حوضه های ایران محسوب میشود و رودهای هیرمند و ماشکل مهمترین رودهای آن بشمار میآیند.
غیر از رودخانه هیرمند که از کوه های بابا، در خاک افغانستان سرچشمه میگیرد، سایر رودخانه های این حوضه فصلی و سیلابی هستند و اهمیت چندانی ندارند.
وضعیت مهمترین رودخانه های ورودی به کشور
به طور خلاصه مهمترین رودخانه های ورودی به کشور را می توان رودخانه های هیرمندو هریرود در شرق و ارس ، ساریسوو قره سو در غرب دانست که در ذیل به آنها پرداخته خواهند شد.
رودخانه هیرمند
رودخانه هیرمند با آورد تقریبی سالانه حدود 5/8 میلیارد متر مکعب از کوههای غرب کابل سرچشمه گرفته و پس از طی 1050 کیلومتر وارد می شود در حال حاضر سهم ایران از آب رودخانه هیرمند حدود 26 مترمکعب در ثانیه با حدود 800 میلیون مترمکعب در سال است .
رودخانه هریرود
رودخانه هریرود در شرق کشور با دبی متوسط سالیانه حدود 1/2 میلیارد مترمکعب جاری می باشد که طبق آخرین توافق انجام شده، کشور ایران حق استفاده از 50% آب را دارد. میزان برداشت فعلی آب از رودخانه هریرود حدود 150میلیون مترمکعب است و این رودخانه که حدود 112کیلومتر از مرز مشترک ایران و ترکمنستان را تشکیل می دهد پس از دریافت شاخه کشف رود از ایران خارج می شود. میزان آب خروجی از این نقطه شاید به دلیل که اهمیتی آن تاکنون گزارش نشده است ولیکن به نظر می رسد این مقدار می تواند بعنوان درصدی از آب خروجی کشور به حساب آید.
رودخانه های ساری سو و قره سو
این رودخانه ها در غرب کشور و در مرز کشور ایران و ترکیه قرار دارند. پروتکلهای در خصوص بهره برداری از آب آنها بین کشور ایران و ترکیه وجود دارد، ولی همواره بر سر اجرای آنها اختلافاتی با کشورهای مقابل وجود داشته است .
رودخانه ارس
این رودخانه از کشور ترکیه سرچشمه گرفته و پس از طی 1070کیلومتر به دریای خزر می ریزد که 475 کیلومتر از آن مرز بین کشور ایران با ارمنستان و آذربایجان را تشکیل می دهد. حجم آورد سالیانه ارس در قسمتهای مختلف رودخانه به دلیل اضافه شدن سرشاخه ها به آن متفاوت است. این مقدار در محل سد ارس طبق گزارشات موجود حدود 4/8 میلیاردر مترمکعب می باشد. بهره برداری از آب رودخانه ارس به نسبت مساوی 50- 50 بین ایران و کشورهای همسایه تقسیم شده است.
وضعیت مهمترین رودخانه های خروجی از کشور
در این بخش نیز مهمترین رودخانه های خروجی از کشور را می توان رودخانه های شمال استان خراسان، رودخانه اترک و رودخانه های غرب کشور دانست که توضیحات اجمالی پیرامون آنها در ذیل آورده میشود.
شمال استان خراسان
این رودخانه ها عمدتا به صورت متوالی از ایران سرچشمه گرفته و با آورد سالیانه حدود 120 میلیون مترمکعب از کشور خارج می شوند حقابه ایران از آب این رودخانه ها طبق پروتکل های موجود عمدتا50 - 50 می باشد از وضعیت بهره برداری از آنها در حال حاضر اطلاع دقیقی وجود ندارد .
رودخانه اترک
این رودخانه از بخش اترک خارجی که از خاک ترکمنستان سرچشمه گرفته و بزرگترین شاخه آن رودخانه سمبار است و اترک داخلی که در داخل کشور ایران جریان دارد تشکیل یافته است. این دو شاخه در محلی که نام چات تلاقی کرده و پس از طی 80 کیلومتر از مرز در کشور در محلی بنام داشلی برون به طرف خاک ترکمنستان تغییر مسیرداده و از طریق خاک ترکمنستان وارد دریای خزر می شود. حجم جریان سالیانه در محل چات حدود 440میلیون مترمکعب است که 220میلیون مترمکعب از آن سهم ایران بوده و 85میلیون مترمکعب در حال حاضر در دست بهره برداری است .
رودخانه های غرب کشور
این رودخانه ها را به طور کلی می توان به دو دسته رودخانه های با آبدهی کم تا متوسط و رودخانه های با آبدهی زیاد تقسیم بندی کرد.
در بخش رودخانه های با آبدهی کم تا متوسط رودخانه هائی چون قوره تو، کنگیر، میمه ، دویرج و ... وجود دارند که عموما از ایران سرچشمه گرفته و به صورت متوالی میباشند. رودخانه هائی که خط مرز دو کشور را قطع می کنند متوالی و رودخانه های در امتداد مرز دو کشور را محاذی می گویند.
پروتکلهای موجود بهره برداری از آبها اغلب به میزان 50 - 50 می باشد.
در بخش رودخانه های با آبدهی زیاد رودخانه های ذاب و سیروان قرار دارند رودخانه های ذاب و سیروان مجموعا آورد متوسط سالیانه حدود 3-4 میلیارد مترمکعب را از کشور خارج کرده و هیچگونه پروتکلی جهت بهره برداری از آب آنها با کشور مقابل وجود ندارد.
رودخانه آستارا جای
این رودخانه از ارتباطات مشترک در کشور ایران و آذربایجان در شمال غربی ایران سرچشمه گرفته آورد سالیانه أی حدود 70 میلیون مترمکعب را جمع آوری و به دریای خزر می ریزد. این رودخانه در قسمت اعظمی از طول کوتاه خود مرز دو کشور را تشکیل می دهد و تاکنون نیز پروتکل رسمی در خصوص بهره برداری از آب آن بین دو کشور منعقد نشده است.
موضوعات مرتبط: جغرافیا ، محیط زیست ، علوم زمین ، کشاورزی و منابع طبیعی
ارتفاع ابرها چگونه تعیین میشود؟
دو فیزیکدان جوشناس در انگلستان بر اساس یافتههای خود به این نتیجه رسیدهاند که الکتریسیتهی جو سراسری، ارتفاع پایهی انواع معینی از ابرها را تحت تاثیر قرار میدهد؛ این الکتریسیته توسط پرتوهای کیهانی٬ آبوهوای فضا و النینیو (El Niño) تغییر مییابد.
گیلز هریسون (Giles Harrison) که به همراه مارتن آمبائوم (Maarten Ambaum) این مطالعه را در دانشگاه Reading انجام دادهاند توضیح میدهند: «جریانهای الکتریکی٬ به دلیل وجود مدار الکتریکی سراسری٬ به شکل پیوسته در اغلب نقاط جو جاری میشوند که این جریانها بعضی مواقع از میان ابرها عبور میکنند.»
هاریسون میافزاید: «اینکه این جریانهای کوچک ریزقطرات تشکیلدهندهی ابرها را تحت تاثیر قرار میدهند یا نه٬ سوالی است که پاسخ دادن به آن بسیار دشوار است. چون همواره اثرات بسیار قویتر دیگری هم وجود دارند که این ریزقطرات را تحت تاثیر قرار میدهند.»
تاریکی قطبی
با این تصور٬ این دو دانشمند نوع معروفی از ابرها موسوم به «ابرهای لایهیی» را در طول تاریکی قطبی مورد تحقیق قرار دادند؛ تاریکی قطبی به زمانی گفته میشود که بسیاری از اثرات دیگری که در این پدیده دخالت دارند یا کاهش یابند و یا حضور نداشته باشند. بر اساس اندازهگیریهایی که توسط یک ارتفاعسنج ابری (ceilometer) لیزری در سودانکایلو (Sodankylä) در فنلاند و هالی در قطبجنوب انجام شده٬ به ازای یک درصد افزایش چگالی جریان الکتریکیِ هوای بدون ابر٬ ارتفاع پایهای ابری٬ به طور متوسط چهارمتر افزایش مییابد؛ این یعنی جابجاییهایی حداکثر تا ۲۰۰ متر در روز نیز ممکن است.
الکتریسیته جو سراسری از یک چرخه روزانه برخوردار است که حدود ساعت ۳:۰۰ به کمینه مقدار خود و در حدود ساعت ۱۹:۰۰ به وقت گرینویچ - زمانیکه نقاط حساس رعدوبرق همانند آفریقا و آمریکای شمالی٬ در فعالیت بالایی قرار دارند- به اوج خود میرسد. این فعالیت چرخشی در اوایل قرن بیستم بر روی بُرد یک کشتی که توسط موسسهی کارنیگ (Carnegie) واشنگتن راهاندازی شده بود٬ کشف شد. این تغییرات به منحنی کارنیگ معروف است و یا همان طور که هاریسون به شکل شاعرانهای بیان کرده:«ضربان قلب الکتریکیِ بنیادینِ زمین» است. هاریسون و آمبائوم دریافتند که ارتفاع پایهیی ابرهای لایهیی که آنها به دنبال آن بودند٬ چرخهی مشابه منحنیِ کارنیگ را طی میکند. آنها معتقدند که این اثر ممکن است ناشی از بارگذاری ریزذرات در پایهی ابری باشند که آنها را تشویق میکند تا این دو را به هم ارتباط بدهند.
رعدوبرق و آبوهوای فضا
به گفته ی هاریسون «استنباطی که وجود دارد این است که عواملی همچون رعدوبرق٬ پرتوهای کیهانی و دماهای اقیانوس آرام٬ که شارش جریانهای جو را تحت تاثیر قرار میدهند٬ اثرات دوری بر روی خواص ریزقطرات در ارتفاع ابرها داشته باشند.» «موضوع قابلتوجه و ویژهی دیگری که وجود دارد این است که تغییرات آبوهوای فضایی بتواند باعث تغییر آب وهوا در جو پائینتر شود.»
به بیان هاریسون٬ همانطور که در مورد تغییراتی که سریعاً رخ میدهند دیده شده است٬ این نتایج هیچچیزی را در رابطه با اثرات بلندمدت به دست نمیدهد. به گمان او اثبات اینکه این جریانهای الکتریکی ابرها را تحت تاثیر قرار میدهد٬ چشمانداز دیگری را بر روی فرآیندهای جفتشده در داخل جو میگشاید. آمبائوم میافزاید:«تحقق این امر که ضربان قلب الکتریکی سیاره زمین در تشکیل ابرهای لایهای نقش بازی میکند نشاندهندهی آن است که مدلهای موجود در مورد ابرها و آبوهوا هنوز از چنان مولفههای پتانسیلدار مهمی برخوردار نیست.» «درک چنان عناصر مهمی برای بهبود دقت پیشبینی های آبوهوایمان و پیشگویی تغییرات اقلیمی حیاتی است.»
به دام انداختن و انعکاس انرژی
ابرهای لایهیی در حدود ۴۰ درصد از زمین را میپوشانند، گرما را در شب به دام انداخته اما در طول روز باعث انعکاس تابش خورشیدی میشوند. برخلاف ابرهای صاعقهدار چنین ابرهایی قادر به ایجاد برقرسانیِ قوی از درون خود نیستند. کار پیشبینی که هاریسون انجام داده بود، روشهای آزمایشگاهی جدیدی را با استفاده از بالنهای هوا برای آشکارسازی چگونگی باردار شدن ریزقطرات نزدیک لبههای بالایی و پائینی ابرهای لایهیی- به عنوان نتیجهای از جریانهای شارش یافته در جو- توسعه داده بود.
به گفته وی با استفاده از این تکنیکها به شکل نظری نشان داده شده که چگونه بارهای ایجاد شده رفتار ریزقطرات ابر را تحت تاثیر قرار میدهند. اثبات ضربان قلب الکتریکی زمین در ابرهای قطبی٬ گام جلوتری در نشان دادن این بود که آیا ریزقطرات واقعاً با گردش این جریانها تحت تاثیر قرار میگیرند یا نه.منبع: سایت افکار نیوز
موضوعات مرتبط: آب و هواشناسی




















