شهرسازان نوین (NGO)

ارائه دهنده خدمات نوین: جغرافیا، شهرسازی، عمران، معماری، نقشه برداری

شهرسازان نوین (NGO)

پویا عاشوری
شهرسازان نوین (NGO) ارائه دهنده خدمات نوین: جغرافیا، شهرسازی، عمران، معماری، نقشه برداری

هواشناسی

هواشناسی (به انگلیسی: Meteorology) شاخه‌ای از علوم جوی است که شامل ماهیت و فیزیک اتمسفری با هدف تمرکز بر پیش‌بینی هوا است. مطالعهٔ هواشناسی به هزاران سال قبل برمی‌گردد اما فرایندهای اصلی در این زمینه تا قرن ۱۸ انجام نشده بود. در قرن ۱۹ فرایندهای نسبتاً کمی در این زمینه بعد از شبکه‌های مشاهدهٔ هوا که در محل‌های خارجی ایجاد شده بود، انجام شد. تلاش‌های اصلی در پیش‌بینی وضع آب و هوا بستگی به اطلاعات و داده‌ها داشت. تا قبل از بیان قوانین فیزیک و مهم‌تر از آن استفاده از کامپیوتر کاری انجام نشده بود. استفاده از کامپیوتر برای حل بسیاری از معادلات برای مدل‌سازی آب و هوا است. در نیمهٔ دوم قرن بیستم پیشرفت‌های مهمی در پیش‌بینی وضعیت آب و هوا به دست آمد.

 

پدیده‌های هواشناسی، رویدادهای آب و هوایی قابل مشاهده هستند که توسط علم هواشناسی توضیح داده می‌شوند. پدیده‌های هواشناسی با تغییرات اتمسفر زمین توضیح و تفسیر می‌شوند: دما، فشار هوا، بخار آب، جریان باد و اختلاف و ارتباط این متغیرها و اینکه در زمان چطور تغییر می‌کنند. مقیاس‌های فضایی مختلف برای توصیف و پیش‌بینی آب و هوای یک محلی، منطقه‌ای و جهانی استفاده می‌شوند.

هواشناسی، اقلیم‌شناسی، فیزیک جوی و شیمی جوی زیر شاخه‌های علوم جوی هستند. هواشناسی و آب‌شناسی باهم حوزهٔ جدیدی به اسم آب و هواشناسی به وجود می‌آورند. تعامل‌های بین جو زمین و اقیانوس‌ها بخشی از سیستم جو اقیانوسی است. هواشناسی در حوزه‌های مختلفی مثل ارتش، تولید انرژی، حمل و نقل، کشاورزی و ساخت و ساز کاربرد دارد. کلمهٔ هواشناسی در انگلیسی (meteorology) ریشهٔ یونانی دارد و به معنی بسیار بالا در آسمان و مطالعهٔ اشیای موجود در هوا است.


موضوعات مرتبط: آب و هواشناسی

تاريخ : جمعه ۱۳۹۸/۰۲/۲۰ | 12:59 | نویسنده : پویا عاشوری |

تعریف ژئوپلتیک

تعریف ژئوپلیتیک

تعاریف متعددی از واژه ژئوپلیتیک از سوی علمای علوم سیاسی، روابط بین‌الملل و جغرافیا صورت پذیرفته‌است. گاهی اوقات در بعضی تعاریف، ژئوپلیتیک معادل جغرافیای سیاسی خوانده شده‌است. اما اکثر دانشمندان ژئوپلیتیک قائل به جدایی حوزه‌های ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی هستند.

دانشنامه روابط بین‌الملل و سیاست جهان، ژئوپلیتیک یاجغرافیای سیاسی را بررسی تأثیر عوامل جغرافیایی بر رفتار دولت‌ها می‌داند. این که چگونه موقعیت مکانی،اقلیم، منابع طبیعی، جمعیت و یک تکه زمینی که یک دولتروی آن قرار گرفته‌است، گزینه‌های سیاست خارجی دولتو جایگاه آن را در سلسله مراتب دولت‌ها تعیین می‌کند.[۴]

حسین بشیریه موضوع ژئوپلیتیک را مطالعه مبانی جغرافیایی قدرت دولتها می‌داند. نقش ویژگی‌هایسرزمین، آب و هوا، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی، ویژگی‌های جمعیتی و خصوصیات فرهنگی بر شکل و عملکرد نظام سیاسی، مورد بحث این شاخه از دانش سیاسی است. بعلاوه چون هر یک از دولت‌ها بخشی از فضای جغرافیایی-سیاسی جهان را تشکیل می‌دهند، بحث از روابط بین‌الملل از این دیدگاه خاص نیز مطرح می‌شود.[۵] ادموند والش، به عنوان یک دانشمند سیاسی تعریفی بر مبنای عدالت بین‌المللی ارائه داده و معتقد است ژئوپلیتیک، مطالعه مرکب از جغرافیای انسانی و علم سیاسی کاربردی است که تاریخ آن به دوران ارسطو،منتسکیو و کانت بازمی‌گردد.[۶]


موضوعات مرتبط: جغرافیای سیاسی و ژئوپلتیک

تاريخ : جمعه ۱۳۹۸/۰۲/۲۰ | 12:37 | نویسنده : پویا عاشوری |

ژئوپلتیک

ژئوپلتیک یا سیاست جغرافیایی یا جغراسیاست،[۱] (بهیونانی: Γη+Πολιτική)، از «ژئو» به معنای زمین و «پلیتیک» به معنای سیاست تشکیل شده‌است.[۲]ژئوپلیتیک شاخه‌ای است از جغرافیای سیاسی و به آن بخش از معرفت بشر اطلاق گردید که به معلومات ناشی از ارتباط بین جغرافیا و سیاست مربوط می‌شود. این شاخه علمی از زمان وضع آن، طی یک قرن گذشته، از نظر مفهومی و فلسفی دچار شناوری و گاهی رکود بوده و همانند برخی رشته‌های علمی دیگر هنوز بر سر موضوع و ماهیت آن اتفاق نظر وجود ندارد.[۳]


موضوعات مرتبط: جغرافیای سیاسی و ژئوپلتیک

تاريخ : جمعه ۱۳۹۸/۰۲/۲۰ | 12:36 | نویسنده : پویا عاشوری |

سیر تکوین جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در ایران

سیر تکوین جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در ایران

اولین مؤلف کتاب‌های جغرافیا به منظور تدریس در دانشگاه آقای مسعود کیهان بود که در سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۲ جغرافیای مفصل ایران مشتمل بر سه بخش طبیعی، سیاسی و اقتصادی را در سه جلد تألیف کرد. جلد دوم این کتاب مربوط به جغرافیای سیاسی بود که با بیش از ۵۵۰ صفحه و ۲۸ نقشه و ۷۳ گراور در سال ۱۳۱۱ منتشر شد. در این کتاب در آغاز پس از شرح سرحدات قدیم و مختصری از تاریخ جغرافیایی، حدود و ثغور امپراتوری مورد بحث قرار گرفته و سپس سرحدات کنونی ایران و در ادامه دربارهٔ نژاد، خط، مذهب و آداب و رسوم مردم ایران، ایلات و طوایف شناخته شده ایران بحث شده‌است. بقیه کتاب تحت عنوان طرز حکومت و تشکیلات مملکتی ایران، به جزئیات تقسیمات کشوری در آن زمان پرداخته‌است.

از سال ۱۳۱۵ به بعد سری کتاب‌های جغرافیای سیاسی با زمینه نظامی به دست سرهنگ حاجی علی رزم آرا در هجده جلد تألیف شد و بیشتر آشنایی با حدود و ثغور مرزهای ایران و تأکید بر شناخت مسائل نظامی بود.

قبل از انقلاب

وجود تاریخ یک صد ساله جغرافیای سیاسی در جهان، در ایران مدت زیادی از تاریخ آن نمی‌گذرد. نخستین متخصص در جغرافیای سیاسی در ایران دکتر دره میرحیدر است؛ با پیوستن وی به گروه جغرافیای دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۲، زمینه برای توسعه این شاخه از جغرافیا بیشتر فراهم شد.

با تصویب پذیرش دانشجو در دوره کارشناسی ارشد جغرافیا از سال ۱۳۴۳ در دانشگاه تهران، چند واحد درسی در زمینه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک نیز در نظر گرفته شد.

در مقطع کارشناسی ارشد جغرافیای دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۳ دو درس تحت عنوان «ژئوپلیتیک» و «مسائل جغرافیای سیاسی جهان» ارائه شد که درس «ژئوپلیتیک» آن را دکتر میرحیدر و «مسائل جغرافیای سیاسی جهان» را دکتر مستوفی تدریس می‌کردند.

آموزش جغرافیای سیاسی در دوره‌ای به ایران راه یافت که بخش ژئوپلیتیک آن در اثر جریان‌های جنگ جهانی دوم و ظهور ژئوپلیتیک خاص آلمان تحریم شده بود.

روند رو به گسترش علمی این رشته در دهه ۱۳۵۰ به دلایل شرایط حاکم در ایران تا انقلاب اسلامی با وقفه مواجه گردید.

پس از انقلاب

تألیفات و ترجمه‌ها در زمینه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک پس از انقلاب اسلامی ادامه یافت و با توجه به شرایط گسترش جهانی این علم و نیز جنگ عراق علیه ایران توسعه گسترده‌ای یافت. دانشگاه تربیت مدرس با پذیرش اولین دانشجویان دوره دکتری با گرایش جغرافیای سیاسی در سال ۱۳۶۶ این رشته را به صورت علمی -آکادمیک به جامعه علمی ایران عرضه کرد. دهه ۱۳۷۰ و اوایل دهه ۸۰ را باید انقلاب علمی جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در ایر ان دانست. تهیه و تصویب برنامه رشته مستقل جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در مقطعکارشناسی ارشد در سال ۱۳۷۱ در دانشگاه تربیت مدرس ودانشگاه امام حسین موجب نگرش‌های جدیدی به این رشته در ایران گشت.

بر اساس این برنامه دانشگاه‌های امام حسین، تهران، تربیت مدرس و آزاد اسلامی اقدام به پذیرش مستمر دانشجو نمودند. برنامه مقطع دکتری جغرافیای سیاسی به عنوان یک رشته مستقل آکادمیک را دانشگاه تربیت مدرسدر سال ۱۳۷۷ پیشنهاد کرد و به تصویب شورای عالی برنامه‌ریزی رسید و از همان سال دانشگاه‌های تربیت مدرس، تهران وآزاد اسلامی اقدام به پذیرش دانشجو در مقطع دکتری کردند.

دانشگاه تربیت مدرس

خاستگاه جغرافیای سیاسی در ایران به عنوان یک گرایش یا رشته را می‌بایست فعالیت گروه جغرافیای دانشگاه تربیت مدرس دانست. دانشگاه تربیت مدرس بر اساس برنامه دوره دکتری جغرافیا که در تاریخ ۲۷/۴/۱۳۶۶ به تصویب شورای عالی برنامه‌ریزی رسیده بود در همان سال اقدام به برگزاری آزمون دوره دکتری نمود. در حقیقت دانشگاه تربیت مدرس برای اولین بار در کشور رشتهجغرافیای انسانی با گرایش سیاسی را تأسیس کرد. در این دوره جغرافیای سیاسی به عنوان گرایشی از جغرافیای انسانی محسوب می‌شد که دانشجوی پذیرفته شده پس از گذراندن دروس مشترک و در صورت علاقه‌مندی می‌توانست این گرایش را انتخاب کند. در اولین دوره پذیرش دانشجو در این دانشگاه، آقای محمدرضا حافظ نیاو آقای یدالله کریمی پور به عنوان اولین دانشجویان این دوره شروع به تحصیل نمودند. دکتر محمدرضا حافظ نیا به عنوان اولین دانش آموختهٔ رشتهٔ جغرافیای سیاسی در ایران شناخته می‌شود.

دانشگاه تهران

با وجود سابقه بیشتر دانشگاه تهران در زمینه جغرافیای سیاسی و وجود متخصص جغرافیای سیاسی (دکتر دره میرحیدر)، اولین دوره پذیرش دانشجوی دکتری در این دانشگاه در سال ۶۹–۷۰ با پذیرش دو دانشجو (بهرام امیراحمدیان و غلامحسن حیدری) آغاز شد. بر اساس برنامه مستقل رشته کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی نیز که دانشگاه تربیت مدرس در سال ۱۳۷۱ پیشنهاد کرد و در تاریخ ۸/۶/۱۳۷۱ به تصویب شورای عالی برنامه‌ریزی رسید و جهت اجرا به دانشگاه‌های کشور ابلاغ گردید، دانشگاه تهران نیز در سال تحصیلی ۷۵–۷۴ اولین دوره کارشناسیخود را به رشته جغرافیای سیاسی ارائه نمود.

دانشگاه فردوسی مشهد

با موافقت شورای گسترش وزارت علوم و تحقیقات و فناوری گروه جغرافیای دانشگاه فردوسی مشهد از سال تحصیلی ۱۳۸۸–۱۳۸۷اقدام به دایر نمودن رشته جغرافیای سیاسی در مقطع کارشناسی ارشد نمود. در حال حاضر برای ششمین سومین سال متوالی دانشگاه فردوسی در این گرایش دانشجو پذیرفته‌است. هم اکنون آقای دکتر سید هادی زرقانی، آقای دکتر هادی اعظمی و آقای دکتر محسن جان پرور تدریس دروس جغرافیای سیاسی را بر عهده دارند. زمینه مطالعاتی گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد بیشتر در زمینه مطالعات مرزی و آسیای مرکزی است.

دانشگاه امام حسین

دانشگاه امام حسین بر اساس برنامه مصوب یادشده، اولین دانشجویان دوره کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی را در قالب دوره‌های معادل پذیرش کرد که تمامی دانشجویان آن از نیروهای رسمی سپاه پاسداران بودند. در اولین دوره کارشناسی ارشد مزبور که در سال ۱۳۷۱ آغاز گردید، آقایانسید یحیی صفوی، محمد اخباری و سه دانشجوی دیگر به عنوان اولین دانشجویان دوره کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی در این دانشگاه پذیرش شدند.

دانشگاه آزاد اسلامی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران نیز از سال ۱۳۶۸ در مقطع دکتری اقدام به پذیرش دانشجو نمود که دکتر زهرا پیشگاهی فرد به عنوان اولین فارغ‌التحصیل این دانشگاه در مقطع دکتری در سال ۱۳۷۱ از رساله خود دفاع کرد. در مقطع کارشناسی ارشد نیز این دانشگاه از سال تحصیلی ۸۰–۱۳۷۹ اقدام به پذیرش هفت دانشجو نمود که این روند گسترش یافته و واحد تهران مرکز این دانشگاه نیز در سال‌های اخیر اقدام به پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد نموده‌است.

کتب و نشریات در زمینه جغرافیای سیاسی در ایران

اولین مؤلف کتاب‌های جغرافیا به منظور تدریس در دانشگاه آقای مسعود کیهان بود که در سال‌های ۱۳۱۰ و ۱۳۱۱ جغرافیای مفصل ایران مشتمل بر سه بخش طبیعی، سیاسی و اقتصادی را در سه جلد تألیف کرد. جلد دوم این کتاب مربوط به جغرافیای سیاسی بود که با بیش از ۵۵۰ صفحه و ۲۸ نقشه و ۷۳ گراور در سال ۱۳۱۱ منتشر شد. جلد سوم این کتاب مربوط به اقتصاد ایران است که با بیش از ۵۰۰ صفحه و ۸ نقشه و ۱۱ گراور در همان سال منتشر شد.

جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک تا ورود دکتر میر حیدر به دانشگاه تهران به مفهوم علمی در دانشگاه‌های ایران مطرح نبود و تألیف کتاب اصول و مبانی جغرافیای سیاسی در سال ۱۳۴۷ گامی بلند در اعتلای علمی جغرافیای سیاسی ایران و نقطه عطفی در روند تفکرات جغرافیای سیاسی در ایران محسوب می‌شود. از دیگر کتب نوشته شده در زمینه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در ایران می‌توان به کتاب اصول و مفاهیم ژئوپلیتیک نوشته محمدرضا حافظ‌نیا را نام برد. از دیگر انتشارات می‌توان به کتاب مرزها و جهانی شدن (با نگاهی کوتاه به مرزهای ایران) نوشته دکتر محمدرضا حافظ نیا و دکتر محسن جان پرور و کتاب الگوی مدیریت مرزهای سرزمینی (مورد: مرزهای دریای ایران درخلیج فارس) نوشته دکتر محمدحسین افشردی و دکتر محسن جان پرور، کتاب نگرشی نو به مطالعات مرزی نوشته دکتر محسن جان پرور و کتاب مخاطرات انسانی نوشته دکتر محسن جان پرور و دکتر اکرم تقی‌زاده ساروکلایی، کتاب ژئوپلیتیک برای همه تألیف دکتر محسن جان پرور اشاره کرد.

انجمن‌های علمی جغرافیای سیاسی در ایران

تاریخ انجمن‌های جغرافیایی در ایران، از سال ۱۳۲۶ شروع شد. در سال‌های پس از آن، پی‌گیری جامعه جغرافیای ایران موجب تشکیل انجمن جغرافیا در نیمه دوم دهه ۱۳۲۰ گردید که این انجمن متشکل از نه شعبه بود و شعبه دوم آن شامل جغرافیای سیاسی بود که به بحث تقسیمات کشوری، مرزها و آمار جغرافیایی می‌پرداخت. همچنین شعبه ششم آن نیز، شعبه جغرافیای نظامی نام داشت.

این روند ادامه یافت تا این که بروز انقلاب اسلامی انجمن علمی ژئوپلیتیک در ایران تأسیس گردد. این انجمن نهایتاً در سال ۱۳۸۱ با کمک اساتید برجسته علمی در دانشگاه‌های تربیت مدرس، تهران، امام حسین و آزاد اسلامی در کشور تأسیس گشت تا ابعاد علمی جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک را تعمیق و گسترش دهد و زمینه را برای نیاز کشور در زمینه‌های سیاست داخلی و خارجی، امنیت ملی و به‌طور کلی استراتژی‌های ژئوپلیتیک مناسب در روابط بین‌المللی فراهم نماید. در حال حاضر این انجمن با حدود ۱۳۰ عضو یکی از انجمن‌های علمی معتبر فعال کشور می‌باشد. هستهٔ اولیهٔ انجمن ژئوپلیتیک ایران در اواسط دهه ۷۰ شکل گرفت. این جلسات که با هدف همگرایی علمی و تبادل نظر بین اساتید جغرافیای سیاسی دانشگاه‌های کشور تشکیل می‌شد، زمین‌های فراهم ساخت تا پس از سال‌ها لزوم تأسیس یک انجمن علمی متشکل از اساتید و دانشجویان و علاقه‌مندان رشته جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک مطرح گردد.

پیشنهاد تأسیس انجمن علمی ژئوپلیتیک ایران ابتدا توسط آقای دکتر محمدرضا حافظ نیا استاد جغرافیای سیاسی وژئوپلیتیک دانشگاه تربیت مدرس در خرداد ماه ۱۳۸۰ مطرح گردید که در پی آن فرمها، اطلاعات و راهنماییهای لازم از دفتر انجمنهای علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اخذ گردیده و پس از طرح موضوع تأسیس انجمن با ۱۴ تن از اساتید و فارغ التحصیلان و تنی چند از دانشجویان مقطع دکتری رشته جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک اقدام به تکمیل فرم تقاضای تأسیس انجمن توسط افراد فوق گردید.

در مرحلهٔ بعد اقدام به تنظیم اساسنامه انجمن بر اساس فرمت مصوب دفتر انجمنهای علمی، معاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گردید که پس از تأیید توسط دفتر فوق نسبت به اخذ پرسشنامه مشخصات اعضای هیئت مؤسس و هیئت مدیره و تکمیل آن توسط اعضاء اقدام شد و ۳۷ نفر از اساتید و دانشجویان دکتری رشته جغرافیای سیاسی همراه با احکام کارگزینی و تصویر آخرین مدرک تحصیلی آن‌ها دریافت شد. همچنین تصویر برخی انجمن‌های مشابه در سایر کشورها و نامهای تحت عنوان «سابقه شکل‌گیری انجمنهای ژئوپلیتیکی و ضرورت تأسیس انجمن ژئوپلیتیک در ایران» در تاریخ ۱۸/۴/۱۳۸۰ تحویل دفتر فوق گردید تا در جلسه کمیسیونهای علمی مطرح گردد. اولین باری که در جلسه این کمیسیون موضوع مطرح گردید. برخی اعضاء با نام نهادن واژه ژئوپلیتیک برای انجمن مخالفت ورزیدند که از سوی دبیر کمیسیون انجمنهای علمی ایران موضوع به اطلاع رسید که بلافاصله اقدام به تهیه متنی توجیهی در خصوص انگیزهٔ نامگذاری انجمن، تحت عنوان (توجیه تأسیس انجمن ژئوپلیتیک ایران) شد تا در جلسه بعدی کمیسیون در اختیار اعضاء گذارده شود. در جلسه مورخ ۱۱/۲/۱۳۸۱ کمیسیون فوق بار دیگر موضوع تأسیس انجمن ژئوپلیتیک را مطرح کرد و خوشبختانه مورد تصویب قرار گرفت که در پی اعلام دبیر کمیسیون نسبت به تهیه اسامی اعضای انجمن و آدرس و تلفن محل کار آن‌ها اقدام و در تاریخ ۱۷/۲/۱۳۸۱ تحویل دفتر انجمنهای علمی ایران گردید.

انجمن ژئوپلیتیک ایران پس از اخذ مجوز تأسیس از سوی کمیسیون انجمنهای علمی کشور، در تاریخ ۳۱/۳/۸۲ تحت شماره ۱۵۴۶۶ موفق به ثبت انجمن در ادارهٔ ثبت شرکت‌ها و مؤسسات غیر تجاری گردید. کمیته پذیرش ضمن تعیین نمایندگان انجمن در دانشگاه‌ها، اقدام به عضوگیری نمود که در همان دوره در حدود ۷۰ نفر از اساتید، فارغ‌التحصیلان و دانشجویان مقطع دکتری و کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی در قالب عضویت پیوسته، دانشجویی و وابسته ثبت نام نمودند و با توجه به جدید التأسیس بودن انجمن، هیئت مدیره، طی برگزاری ۷ جلسه اقدام به تعیین خط مشیها و سیاست‌های کلی و نیز انجام امور مزبور به اعضای هیئت مدیره نمود و با پشت سرگذاشتن اقدامات ضروری و اولیه در خصوص تثبیت انجمن، برگزاری دومین جلسه مجمع عمومی در تاریخ ۳۰/۸/۸۳ فصل جدیدی از فعالیت‌ها و برنامه‌های انجمن آغاز گردید.انجمن ژئوپلیتیک ایران


موضوعات مرتبط: جغرافیای سیاسی و ژئوپلتیک

تاريخ : جمعه ۱۳۹۸/۰۲/۲۰ | 12:34 | نویسنده : پویا عاشوری |

سیر تکوین جغرافیای سیاسی در جهان

سیر تکوین جغرافیای سیاسی در جهان

تاریخ جغرافیای سیاسی به عنوان یک رشته علمی را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد: دوره پیشرفت از اواخر قرن نوزدهم تا جنگ جهانی دوم، دوره انزوا از دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ و دوره احیا از دهه ۱۹۷۰ به بعد.

البته ردپای تفکرات مربوط به جغرافیای سیاسی را می‌توان د ر دوره‌های پیش از این تاریخ‌ها جستجو کرد؛ ارسطو۲۳۰۰ سال پیش در یونان قدیم، مطالعات دولت را با یک رویکرد جبر محیطی و در مورد مسائلی مانند مرزها، شهر کانونی و تناسب میان جمعیت و مکان مورد مطالعه قرار داد.

استرابو جغرافی‌دان یونانی - رومی نیز روشن کرد که چگونه امپراتوری روم قادر به غلبه بر مشکلات ناشی از وسعت زیاد خود است.

- دلبستگی به مؤلفه‌های شکل دهنده به شکل سرزمین‌های سیاسی در اروپای روشنفکری در قرون شانزدهم تا بیستم شدید بود. یکی از موارد مورد توجه سر ویلیام پتی، دانشمند و اقتصاد دادن انگلیسی، تبیین زیربناهای مردم شناسی و سرزمینی قدرت حکومت بریتانیا در ایرلند در کتاب کالبدشناسی سیاسی ایرلند در سال ۱۶۷۲ بود. برای پیدا کردن بنیان‌گذار واقعی جغرافیای سیاسی لازم است بر تاریخ آلمان در سده نوزدهم مروری بکنیم.

فردریش راتزل

دوران تفوق

آلمان مهد جغرافیایی سیاسی است. آلمان مدرن که در سال ۱۸۷۱ ایجاد شد تحت رهبری جاه‌طلبانهٔ پروس خود را قدرتی بزرگ در رقابت با بریتانیا، فرانسه، اتریش و روسیهمی‌دید. با توجه به شرایط ویژهٔ آلمان که حکومتی محصور در خشکی و دارای مشکلاتی در راه توسعهٔ سرزمین خود بود، در دههٔ پایانی قرن نوزدهم، نظریاتی دربارهٔ ارتباط میان سرزمین و قدرت حکومت در میان طبقهٔ روشنفکرجدید این کشور به ویژه راتزل به عنوان بنیان‌گذارجغرافیای سیاسی، مطرح گردید.

بسیاری از تفکرات راتزل برای پیدا کردن توجیه حقوقی و روشنفکری برای توسعهٔ سرزمینی آلمان بود. وی به هنگام پایه‌گذاری جغرافیای سیاسی مفاهیم زیادی را از تئوری تکامل تدریجی داروین و پیروان او، به ویژه دارونیسماجتماعی مشهور به نئولامارکیسم، استفاده کرد.

به اعتقاد راتزل، کشور می‌تواند به عنوان یک ارگانیسمزنده به حساب آید و حکومت مانند سایر ارگانیسم‌های زنده نیازمند سرزمین کافی برای تغذیهٔ خود است که فضای حیاتی برای ارگانیسم ویژه می‌نامد.

او در جهت گسترش این عبارت‌های استعاری، می‌گوید کشورها وقتی جمعیت شان افزایش می‌یابد نیازمند فضای حیاتی بیشتری می‌شوند و به این ترتیب قوانینی را برای رشد فضایی حکومت ارائه داد؛ از جمله:

حکومت باید در جهت الحاق سرزمین‌های کوچک توسعه یابد.

حکومت باید تلاش کند سرزمین‌های با موقعیت‌های بالقوه باارزش را تصرف کند.

توسعهٔ کشور امری مُسری است که از کشوری به کشوری دیگر گسترش می‌یابد.

تئوری راتزل مورد قبول رودلف کیلن واقع شد. کیلن تلاش می‌کرد قدرت جهانی آن روز را شناسایی کرده و کشورهایامپریالیستی قاره‌ای بزرگ آینده را پیش‌بینی کند.

او در سال ۱۸۹۸ واژهٔ گئوپلیتیک را در زبان آلمانی به کار برد که تا آن زمان در هیچ جا مطرح نشده بود. این واژه در سال ۱۹۲۴ به ژئوپلیتیک در زبان انگلیسی ترجمه شد. ژئوپلیتیک از دیدگاه وی عبارت بود از بخشی از جغرافیای سیاسی که به روابط خارجی، استراتژی و سیاست کشورها مربوط می‌شد، و در پی استفاده از دانش جغرافیا برای اهداف سیاسی بود.

علاوه بر راتزل و کیلن، هلفورد مکیندر بریتانیایی، از دیگر بنیان‌گذاران جغرافیای سیاسی، نیز به گسترش و ترویج جغرافیای سیاسی مدرن اقدام کرد.

در ایالات متحده نیز آلفردهامان، افسر بازنشستهٔ نیروی دریایی، قدرت نظامی جهان را وابسته به قدرت دریایی دانست و عوامل جغرافیایی که موجب کسب قدرت دریایی می‌شوند را به‌طور کامل توضیح داد.

پس از شکست آلمان در جنگ جهانی اول و از دست دادن بسیاری از سرزمین‌های خود و خلع سلاح، عقاید جغرافیاییراتزل و مکیندر برای در پیش گرفتن مسیر احیای قدرت آلمان مورد استفاده قرار گرفت. فرد برجستهٔ این جریان کارل هاوس هوفر، افسر ارتش و جغرافی‌دان عضو حزب نازی بود. هوفر در پی جلب حمایت عمومی از سیاست‌های توسعه‌طلبانهٔ جدید به وسیلهٔ روی‌کردی مردمی به ژئوپلیتیک بود. او با استفاده از نظریهٔ فضای حیاتی راتزل و حتی فراتر از آن، معتقد بود جهت توسعهٔ آلمان لازم است از سرزمین‌های مازاد کشورهای کم جمعیتی مانند لهستان وچکسلواکی استفاده شود. گئوپلیتیک هوفر توجیهات علمی لازم را برای الحاق لهستان و چکسلواکی به آلمان، اتحاد میان هیتلر و استالین، و حملهٔ نافرجام آلمان به شوروی را فراهم آورد.

دوران انزوا

زیاده‌روی گئوپلیتیک آلمان، جغرافیای سیاسی را پس ازجنگ جهانی دوم در محاق فرو برد. هارتشورن جغرافیدان آمریکایی، در سال ۱۹۵۴ با ارائه رویکردی کارکردی به جغرافیای سیاسی برای سیاست‌زدایی از آن، معتقد بود جغرافیای سیاسی نه تنها باید به شکل‌دهی استراتژی‌های سیاسی توجه کند، بلکه باید به پویایی‌های داخلی و عملکردهای خارجی حکومت نیز توجه نماید.

جغرافیای سیاسی که بلافاصله پس از جنگ دوم تجربه شد تفاوت کمی با جغرافیای ناحیه‌ای داشت و به‌طور گسترده‌ای بر روی حکومت سرزمینی، به عنوان موضوع مورد مطالعه آن تمرکز یافت. این خود سانسوری دو نتیجه در پی داشت: نخست، جغرافیای سیاسی از توسعه تئوریک صورت گرفته در سایر شاخه‌های جغرافیا به ویژه در زمینه انقلاب کمی دهه ۱۹۶۰ عقب ماند؛ دوم، جغرافیای سیاسی در درون جغرافیا به حاشیه رانده شد.

دوره احیا

در اواسط دهه ۱۹۷۰ ریچارد مویر جغرافی‌دان انگلیسی تلاش‌هایی را برای احیای جغرافیای سیاسی آغاز کرد. از دهه ۱۹۸۰ جغرافیای سیاسی رویکرد اقتصاد سیاسی را به‌طور جدی اتخاذ کرد. یکی از افرادی که تلاش می‌کند اقتصاد سیاسی را در جغرافیای سیاسی مطرح کند. پیتر تیلور پایه‌گذار مجله معروف political geographyمی‌باشد که در تحلیل نظام جهانی از آن استفاده می‌کند.

از اواخر دهه ۱۹۸۰ و طی دهه ۱۹۹۰، بعد فرهنگی جغرافیای سیاسی رشد یافت. در این بخش مسائلی مانند هویت ملی، شهروندی، درگیری‌ها و برخوردهای میان فرهنگ‌ها، جغرافیای مقاومت، نقش چشم‌انداز در هدایت و چالش قدرت مورد مطالعه قرار گرفت. تحت تأثیر مباحث میشل فوکو، جغرافیدانانی مانند سیمون دالبی و اوتوتایل رویکرد «ژئوپلیتیک انتقادی» را مطرح کردند. این رویکرد به آزمون و بررسی نقش استعاره‌های جغرافیایی مانند هارتلند و کانتینمنت در پی‌ریزی استراتژی‌ها و کشف تأثیر رسانه‌های فرهنگی مانند فیلم، ادبیات، گزارش‌های خبری و کارتون در دانش ژئوپلیتیک همت گمارد.

امروزه علاوه بر بعد فرهنگی، بعد فمنیسم نیز تحت تأثیر تئوری‌های فمینیستی گسترش یافته‌است. برخی تلاش‌ها برای جغرافیای سیاسی فمینیستی صورت گرفته‌است، اما تعاملات با فمینیست‌ها ماهیت مردانه جغرافیای سیاسی سنتی را روشن کرده‌است و راه‌هایی را برای بهبود این وضع پیشنهاد می‌کند.


موضوعات مرتبط: جغرافیای سیاسی و ژئوپلتیک

تاريخ : جمعه ۱۳۹۸/۰۲/۲۰ | 12:30 | نویسنده : پویا عاشوری |

جغرافیای سیاسی

جغرافیای سیاسی شاخه‌ای از علم جغرافیا است که تأثیرپذیری و تأثیرگذاری سیاست و قدرت در محیط جغرافیایی و به بیان دیگر، تأثیر تصمیمات سیاسی بر محیط جغرافیایی را مورد کاوش و بررسی قرار می‌دهد. نقش ویژه جغرافیای سیاسی، سازماندهی سیاسی فضا (هماهنگی قسمت‌های مختلف) در سطح محلی، ملی ومنطقه‌ای است؛ و امروزه در ایران این رشته به ناممطالعات منطقه‌ای شناخته می‌شود.

ژئوپلیتیک که به‌طور سنتی بر اساس اطلاعات، دیدگاه‌ها و تکنیک‌های جغرافیایی به مسائل سیاست خارجی کشورها می‌پردازد، یک نوع جغرافیای سیاسی کاربردی قلمداد می‌شود.

جغرافیای سیاسی پدیده‌های سیاسی را در فضای درونی یک کشور مورد بحث قرار می‌دهد که به‌طور سنتی شامل مفاهیمی مانند مرز، ملت، حکومت و سرزمین است.

نظر به این که یک کشور در بطن مطالعات جغرافیای سیاسی جای دارد از پیوند سه عامل ملت، حکومت و سرزمین، کشور تشکیل می‌شود؛ بنابراین همه موضوعات مرتبط با این مفاهیم، مانند ریشه‌یابی مسائل قومی، جریانات مهاجرت، تحلیل قدرت سیاسی نواحی شهری، تحلیل فضایی قدرت سیاسی در سطح کشور، تقسیمات کشوری و رقابت‌های مکانی، دولت محلی، تمرکز و عدم تمرکز قدرت سیاسی جغرافیای انتخابات، از جمله مسائل مرتبط با کشور هستند که امروزه در جغرافیای سیاسی مورد توجه و بررسی قرار می‌گیرند.

از طرف دیگر، در حوزه مسائل جهانی نیز که قلمرو مطالعات ژئوپلیتیک است، به‌طور سنتی دربارهٔ مناسبات قدرت در سطح جهان و راه‌های دست‌یابی به قدرت جهانیو افزایش آن بحث و بررسی می‌شود. در حال حاضر تحولاتی که در سیاست جهان روی داده‌است تنوع بیشتری به مباحث ژئوپلیتیک بخشیده و این شاخه از جغرافیای سیاسی مفاهیم تازه و متنوعی را مورد بحث قرار می‌دهد.

بررسی این مفاهیم در بستر زمان و مکان کمک شایان توجهی به روند اداره امور و کشور داری بهتر می‌کند.


موضوعات مرتبط: جغرافیای سیاسی و ژئوپلتیک

تاريخ : جمعه ۱۳۹۸/۰۲/۲۰ | 12:27 | نویسنده : پویا عاشوری |

مرمت, بازسازی, بهسازی و نوسازی چیست؟

مرمت, بازسازی, بهسازی و نوسازی چیست؟

مرمت معماری

شاخه‌ای از هنر معماری است که بر پایه شناخت و مطالعه بناها و بافتهای تاریخی به احیا کردن فضاهای تاریخی به لحاظ کالبدی، ساختاری و عملکردی می‌انجامد. این هنر که شاخه‌ای آمیخته از دانش، تکنولوژی، مهندسی و هنر معماری می‌باشد شامل شکلها و سطوح گوناگونی از پژوهش و تحقیق در باب هنر و معماری تاریخی است و در مقیاس‌های گوناگونی می‌توان آنرا تعریف و معنا کرد.

منبع خبر l سایت هومکس

rec 67 a

تعاریف عام مرمت

مرمت واژه‌ایست کلی و مشخص، مداخله‌های فنی-عملی که به منظور تضمین تداوم زمانی یک اثر هنری صورت می‌گیرد.

 

تعریف مفاهیم مرمت

مهم‌ترین مفاهیم به کار رفته در مرمت شامل نوسازی، بهسازی و بازسازی است که روی هم مداخله را معنا می‌کنند.

بهسازی
سلسله اقداماتی که به منظور بهبود کالبد در کوتاه‌مدت صورت می‌گیرد و شامل چهار اقدام تعمیرات، حفاظت، حمایت و استحکام بخشی بوده که روی هم مفهوم فیزیکی بهسازی را توان‌بخشی معنی می‌کنند.
نوسازی
مجموعه اقداماتی که ساختارهایی نو را به جای بناهای قدیمی می‌نشاند یا جلوه بسیار نو به آن می‌دهد.
بازسازی
به معنای بازسازی مکانیکی و بدون در نظر گرفتن ابعاد فکری و نظری نو پرداز یک وضعیت ساختاری معماری و یا شهرسازی تخریب شده است.

rec 67 b

انواع مرمت و سبک های آن

از سال ۱۸۴۰ به بعد، رفته رفته دو نوع نظریه مرمت به وجود آمد:
یک مرمت که عبارت بود از حفاری بناهای دوران کلاسیک، سوارکردن اجزا و المان‌های آن‌ها و نیز فرم دادن به این بناها جهت بازدید سیاحان و مطالعه محققین که به آن مرمت علمی و آرکئولوژیک می‌گویند. بناهای نوع اول مربوط به دوران کلاسیک خصوصاً یونان و روم هستند بنابراین عملکرد آنها در طی تاریخ عوض شده و فقط جهت مطالعه و تحقیق نگه داری می‌شوند.
نوع دوم مرمت که در آن مرمت کننده به خود اجازه می‌دهد قسمتهایی از بنا را که از بین رفته و یا اصلاً وجود نداشته با فانتزی خود مجدداً در بنا به وجود آورد و بازسازی کند که به آن مرمت آرتیستیک و یا هنری می‌گویند. بناهای نوع دوم مربوط به دوران گوتیگ و رنسانس و غیره می‌شوند.
تممیز و تشخیص و تقسیم‌بندی هدف‌ها و نیازهای بنیادی گونه گونی که محرک اصلی مرمت معماری اند، برحسب تفاوت‌هایی که با هم دارند به اتکاء تجارب موجود و مباحثی که کم یا بیش در کتب و نشریه‌های معتبر مربوط به مرمت معماری آمده‌اند، نمایانگر و روشنگر روش‌های شناخته، ثبات یافته و قابل تعمیم مرمت معماری اند. این تقسیم‌بندی عبارت است از:
مرمت حفاظتی
هدف اصلی آن نگه داری و حفاظت از بنا است. در مرمت حفاظتی میزان مداخله در شکل و شرایط موجود تا آن اندازه است که بتواند استمرار شباهت بنای مرمت شده را در وضع موجود آن نسبت به وضع پیشین اش به دست دهد. در این روش ادعایی بر انجام تصمیم فوق‌العاده‌ای چه فنی چه هنری فلسفی وجود ندارد.
بازسازی سبکی یا آناستیلوزی
به بازسازی سبک فضای معماری بناهای متعلق به زمان‌های بسیار دور گویند که میزان ویرانی آنها به حدی زیاد است که از آنها جز عناصر ساختمانی محدود به جای نمانده است. بناهایی مورد مرمت آناستیلوزی قرار می‌گیرند که نمایانگر وجود سبک یا شیوه معماری خاصی باشد و از طرفی تکمیل آنها با کذب جلوه کند.
پاک سازی سبکی
ممکن میزان دخالت و تعداد عناصری یا بخش‌هایی که به بنای اصلی اضافه شده‌اند، از طرف مرمت کننده بعدی افراطی و یا بی‌مورد تشخیص داده شود. در پی چنین برداشتی، آزاد کردن بنا از عناصری که نسبت به شکل اصلی ساختمان ناهمگن و اضافی تشخیص داده شود اقدادم می‌گردد. حکم بر این که آنچه بعدها بر پیکره کالبدی بنا افزوده گشته یا از آن برگرفته شده و به شکل دگر با آن ترکیب شده، و باید از میان رود، در ادبیات مکتوب و معتبر نیم قرن اخیر، امری بسیار بحث‌انگیز و مردود دانسته می‌شود.
مرمت تکمیلی یا الحاقی
بازسازی بخش‌های از دست رفته بنای قدیمی به منظور تکمیل موجودیت کالبدی و کاربردی بنا و به خاطر شرکت دادن آن در زندگی عمومی محیط صورت می‌گیرد.
باززنده‌سازی یا مرمت تاریخی
به این ترتیب که نقش تاریخی بنا تعیین کننده چگونگی مرمت خواهد بود. درعمل، این نوع باززنده سازی از راه در هم آمیختن آناستیلوزی، آزاد کردن بنا از بخش‌های غیر اصیل ونیز مرمت تکمیلی شکل می‌گیرد.
مرمت استحکامی
مداخله در وضع کالبدی بنا برای استحکام بخشیدن و تضمین پایداری مجموعه‌های ساختمانی صورت می‌گیرد.
مرمت جامع
در این نوع مرمت اقدامات برای برپایی و حفاظت و باززنده سازی بنا انجام داده می‌شود و ممکن است تمام سبک‌ها مورد استفاده قرار گیرد. در این نوع مرمت علاوه بر برپایی و نگهداری بنا، عملکرد و احیای ان بنا نیز اهمیت دارد.

rec 67 c

دوره های تاریخی مرمت

مرمت در قرون وسطی
۱- بازسازی از نظر شکل و فرم ۲- توجهی به اصول زیباشناسی و مسائل باستان‌شناسی نمی‌شد.
مرمت در دوره رنسانس
۱- استفاده از اثر به صورت مدل ۲- دستکاری در بنا امری عادی بود (افزدون و یا تکمیل قسمتی) ۳- اصل زیبایی مد نظر معمار بوده ۴-معماران این دوره عقیده داشتند بنای تاریخی را آنچنانکه می‌بایست باشد (و به عللی ناقص مانده) باید تکمیل نمود.
مرمت در دوره باروک
اهمیت به بخش مرمت شده بصورتیکه اصل اثر در درجه دوم اهمیت قرار می‌گرفت. در این دوره اختیارات زیر را برای مرمتکننده داده بودند: ۱- خلق اثر جدید بخاطر بهره‌گیری از خصوصیات معماری زمان مرمت ۲- تکمیل اثر هنری با استدلال: ممکن است روزی چنین بوده باشد. ۳- استفاده ازکارهای هنری جدا شده از اثر بصورت عامل تزئینی یا دکور.
مرمت در دوران انقلاب صنعتی
هنرهای سه‌گانه این دوران (معماری ـ نقاشی ـ مجسمه‌سازی) بخاطر اینکه به روی ماهیت اشیاء و تجربه گذشتگان بنیانگذاری شده‌اند بصورت یک طبیعت ثانی درآمده‌اند.
سیستم معماری کلاسیک: خصوصیات لازمی راکه ماوراء محدودیت‌های تاریخی قرار دارند در یک کار بخصوص متجلی می‌سازد.
در سال ۱۷۳۰م بررسی آثار ماقبل تاریخ در پاریس مورد بحث قرار گرفته شد.
در سال ۱۷۳۲م اولین موزه عمومی مجسمه‌های باستانی در رم در «کامین دولیو» افتتاح شد.
در سال ۱۷۳۹م مجموعه واتیکان در معرض دید عموم قرار گرفت.
در سال ۱۷۵۰م مجموعه‌های هنری در پاریس و لوکزامبورگ در معرض تماشای عموم قرار گرفت.
مکتب «هیستوری‌سیزم» را می‌توان به عنوان لغو ضمنی فرهنگ رنسانس شناخت. یکی از نتایج مستقیم این مکتب تقسیم وظایف معمار است.
در این دوران به عکس قرون وسطیکه طرح از روی مدل اجرایی بوجود می‌آمد، اکنون اجرا می‌تواند خود را با طرح منطبق ساخته و از این راه به هماهنگی برسد.
مرمت در دوره نئوکلاسیسیسم و رومانتیسیسم
در دوره «نئوکلاسیسیسم» سعی می‌شود که توجه هنرمند به دوره کلاسیک معطوف شده، ارزش حقیقی را فقط متعلق به این مکتب قلمداد نمایند. در صورتیکه در دوره «رومانتیسیسم» که دوره بعد از نئوکلاسیسیسم می‌باشد، برای هنری که واقعاً ارزش هنری دارد، ارزش قائل می‌شوند.
طرح نمونه‌های مرمت در دوره «نئوکلاسیسیسم» مشکل است، زیرا یا اصلاً کار مرمت صورت نگرفته و یا مرمت آنچنان انجام شده که هیچ تفاوتی با اصل اثر ندارد و تمامی مراحل مطالعه و تحقیق توسط باستانشناسان صورت گرفته و برنامه‌ریزی می‌شده‌است.
مرمت بناهای کلاسیک بخاطر اهمیت دادن به دوره کلاسیک چه برای فروش و چه برای حفظ آثار ـ در صورت نبود مدارک کافی، مرمت حتی با حدس و گمان نیز انجام می‌شد.
روش سلسله مراتب (Filologico): روش علمی که در آن کار مرمت بیشتر به صنعت نزدیک شده تا به هنر و طی آن باستانشناسان با مطالعات علمی اثر را تکمیل می‌کردند و بیشتر توجهشان معطوف به فرهنگ بصری بوده‌است.
مرمت قابل قبول در این دوره: ۱- مرمت از روی سبک‌شناسی (جوانیکازانوا) ۲- رعایت سلسله مراتب (وینکلمن)
ریشه تئوری‌ها و نظریه‌های مرمت معماری را باید در نیمه دوم قرن ۱۸ جستجوکرد.

استفاده از فناوری‌های نوین در مرمت ابنیه

یکی ازجذابیت‌های استفاده از BIM، مفهوم قابلیت پاسخگویی آن به پروژه «از مرحله گهواره تا گور» است که شامل عملیات بهره‌برداری و نگهداری، پس از پایان پروژه می‌باشد. از آنجایی که مدل BIM در حین ساخت، بطور مداوم به روز می‌گردد، بنابراین مدل تحویل داده شده به مهندس مسئول بهره‌برداری و نگهداری تجهیزات، همان نقشه‌های As Built نهایی خواهند بود. علاوه بر آن، تمام اطلاعات مربوط به محصولات، مصالح و سیستم‌های نصب شده در پروژه، بطور مستقیم به دفترچه راهنمای استفاده از آنها، که مورد استفاده مسئول آن قرار می‌گیرد، مرتبط می‌گردد. این جذابیت مدل سازی اطلاعات ساختمان باعث شده که استفاده از آن در تعمیر ونگهداری ساختمان حتی در ساختمان‌های موجود که فاقد مدل هستند با انجام اسکن لیزری از ساختمان به خصوص درمورد ساختمان‌های تاریخی و میراث فرهنگی مورد توجه قرارگرفته است که ازجمله این موارد می‌توان به استفاده از آن در تالار بریسبان استرالیااشاره نمود.


موضوعات مرتبط: بهسازی و نوسازی

تاريخ : جمعه ۱۳۹۸/۰۲/۲۰ | 12:24 | نویسنده : پویا عاشوری |
لطفاً از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
««« صفحه بندی مطالب »»»
<< مطالب جدیدتر         مطالب قدیمی‌تر >>


.: Website E l m e S h a h r:.